۰ نفر
۲۷ مهر ۱۳۸۸ - ۱۸:۱۷

سریال های کره ای علی الظاهر قرار نیست فقط یک دوره ی کوتاه روی برد باشند . تب یانگوم هنوز نخوابیده و جومونگ و سوسانو هنوز حرف و حدیث شان در جامعه ما محفل آرا است . فقط کافی است اسم آنها را بیاورید . چیزی شبیه همین بلایی که سر دوست ما آمد .

سی و پنج سال است که مردم ما با سریال های تلویزیونی خو گرفته اند . در طی این سالهای طولانی بودند مجموعه هایی که بدرستی  و در مقاطعی حتی اسباب دلخوشی ما را فراهم می کردند و انگیزه ای می شدند که هفته ای با نشاط سر شود و پخش قسمت بعدی از راه برسد . گاهی داستان آنقدر برای بیننده ها جذابیت پیدا می کرد و پیگیری اش لذت بخش بود که حتی تصور  اینکه روزی این سریال به انتها میرسد ،  علامندان را به وحشتی عمیق فرو می برد. این وسواس ها ، بی تابی ها وعلاقمندی ها بود  که سرانجام برای سریال های پر مخاطب به معنای واقعی  ، نوعی  " برند " ایجاد کرد. برندی عام به نام سریال های" خیابان خلوت کن " .

این برند اگرچه به تولیدات ایرانی هم تعلق می گرفت اما برند خارجی اعم از نمونه های آمریکایی ، ژاپنی ، استرالیایی ، انگلیسی و آلمانی در این 35 سال بسیار بیشتر  داشتیم . که البته هرکدام هم دوره خودشان را داشتند . تا رسیدیم به حالا که مجموعه های کره ای مشغول ترکتازی هستند .

 دور دور کره ای جماعت است که بعد از پراید شان ، تولیدات تلویزیونی شان را هم برند شناسایی کنیم ، داستان دارد فقط از یک برند عام ، فاصله می گیرد . سریال های کره ای علی الظاهر قرار نیست فقط یک دوره ی کوتاه روی برد باشند . آنها مثل بقیه سریال ها وارد فرهنگ عامه شدند . اما مثل نمونه های ایرانی یا خارجی دیگر که مدتی بعد خود به خود اثر گذاری شان تعطیل شد و با گذاشتن چند یادگاری از این فرهنگ بیرون آمدند ؛ نیستند . و چرا ؟ جامعه اینگونه می پسندد یا رسانه های نوشتاری ما قهرمانان این سریال ها را آنچنان در بوق کرده اند که بیرون آمدنی در کار نیست؟ کشتی درون بطری را تصور کنید . آدم ناشی دست به ترکیب هر کدام بزند هم فاتحه کشتی خوانده شده هم بطری . بلد کار می تواند هم کشتی را دربیاورد و هم بطری را گزندی نرسد . دسترسی به فرهنگ عامه یک امر بدیهی است . خودمان داخلش داریم سر می کنیم و روزگار می گذرانیم . اما سرند کردن و لایروبی کردن  گاه و بیگاه آن بر عهده کیست ؟تب یانگوم هنوز نخوابیده و جومونگ و سوسانو هنوز حرف و حدیث شان در جامعه ما محفل آرا است ..فقط کافی است اسم جومونگ و سوسانو را بیاورید . چیزی شبیه همین بلایی که سر دوست من آمد :

 

دوستی روایت میکرد که بالاخره بعد از چندین بار سنگ قلاب کردن فک و  فامیل پر تعداد عیالش ، دیگر ترفندی دست به نقد نیافته و مجبور شده به قول خودش  " 72 ملت خودی "را در یک روز تعطیل به همراه خانواده ی عیال و برای صرف ناهار به منزلش دعوت کند. بعد از ناهار هر کس به کاری مشغول میشود ، فسقلی ها سراغ  پلی استیشن میروند . بانوان به صرف چند سری غیبت از قلم افتاده دور هم می نشینند . بعضی از نچسب های فامیل به ماهواره پناه برده و مسن تر ها هم در آستانه زدن یک چرت اساسی و مرغوب بودند . دوست ماهم علی الظاهر از سر بیکاری ، واز سر بی جایی میرود در آشپزخانه و چشمش به نیازمندی های یک  روزنامه می افتد و همین جوری که مشغول تورق بوده ، گویا نوشته های دو کادر بالایی و پایینی از یک صفحه ای توجه اش را جلب میکند و از فرط هیجان رو به بقیه خلق الله هوارد می زند : فروش جومونگ زنده با قصاب .

دوستم میگفت در کسری از ثانیه تمام خلق الله یا روی روف آشپزخانه اوپن بودند و یا توی خود آشپز خانه . به جز عمه و عموی عیالش . چراکه خان عمو به گردنش سوار شده بود و عمه خانم هم به گردن خان داداشش . هردو برخاسته از چرت اساسی و از فرط هیجان  ناشی از شنیدن این خبر در خواب و بیداری ، اولی با حرکتی محیرالعقول به مانند یک " سرگئی بوبکا " از آن طرف نیم دیوار به این سو ی آشپزخانه پریده بود و  دومی به مثابه یک  "یلنا ایزین بایوا "

دوستم می گفت تا آمدم به خود بجنبم سیل سئوالات شروع شد : ا جومونگ رو میخوان سر ببرن ؟ قصابش کره ای ؟ نکنه هنوز تو تهرونه ؟ مگه قرار نبود ایرانگردی کنه ؟ میگن این هفته به اصفهان رسیده ؟ هر جای تهرون یا ایران هست باید خبر بشه و گرنه آبرو مون میره . زنش رو هم سر میبرن ؟ تیتر زده زنده سر بریدنش ، این یعنی چی ؟ ...

و دوستم می گفت خدا خیر بدهد  این پیرمرد 80 ساله و این پیرزن  85 ساله را . چرا که تا عمو و عمه ی عیال دو تایی و هم زمان با هم این جمله رو نپرسیدن و بابتش همه ی فک و فامیل از خنده روده بر نشدن حرف ها جدی نشد : شاید جومونگ زده باشه قصاب نا بکار رو ناکار کرده باشه ، خدا رو چه دیدی !

دوستم می گفت اینجوری غائله ختم به خیر شد و تونستم نوشته های هر دو تا کادر رو جدا گانه ، با صدای بلند بخونم . توی کادر اول نوشته بود : فروش دی وی دی های جومونگ !  و کادر دوم : گوسفند زنده با قصاب !

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر 20734

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام CA ۰۶:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۷/۲۸
    0 0
    خیلی بامزه بود کلی خندیدیم :)
  • بدون نام IR ۱۶:۵۹ - ۱۳۸۸/۰۷/۲۸
    0 0
    بدک نبود .در ضمن اون خان عمو رو به ما قرض میدی ؟