به گزارش خبرآنلاین، سایت عصرایران نوشت: افتخار اصولگرایان این بود که رییسجمهورشان در مجامع بینالمللی در آغاز دعای تعجیل فرج میخواند در نطق مجارستان نه تنها نشانی از این دعا نیست که حتی ترجیح داده به جای بسم الله الرحمن الرحیم هم بگوید: به نام خالق بهار، مهربانی و زیبایی و مشخص است که Creator بار مفهومی "الله" را ندارد.
بدیهی است که گفته خواهد شد مراد از "خالق بهار و مهربانی و زیبایی" روشن است و کلمۀ "بهار" را به صورت نمادین به کار میبرد. مشکلی نیست ولی چون از خاستگاه اصول گرایی بر کشیده و به ادبیات ضد لیبرال او در سال 84 بالیده میشد جا دارد یادآوری شود این گونه تعابیر در نگاه و ادبیات مذهبی جایی ندارد وگرنه اگر روشنفکر انسانگرا یا لیبرال یا اومانیست و انسانگرا بود که غالب روشنفکران سکولار ما چنیناند محل بحث نبود.
اگر اصول گرایان و روحانیونی چون مرحومین مصباح یزدی و محمد یزدی و دیگرانی چون کاظم صدیقی و احمد جنتی او را در سال های 84 و 88 با ادبیات مذهبی و امام زمانی معرفی نکرده بودند نیاز به این اشارات نبود حال آن که همه میدانیم از چه دری وارد شد و این دسته از روحانیون آن قدر او را پسندیدند که حتی توهین های او به روحانیونی چون هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و حسن روحانی و مهدی کروبی را با این اعتبار موجه میدانستند.
با این اوصاف خیلی بامزه است که رییسجمهور اصولگرای سابق حالا "انسانگرا" شده و از "جناب انسان" سخن میگوید: "گام گذاشتن در دورۀ جدید و در آغوش کشیدن "جناب انسان" جز با همگان نمیشود و تنها با پا گذاشتن همگان بر شانۀ همگان میتوان سر به آسمان سایید و چهرۀ تابناک "حقیقت انسانی" یا "انسان کامل" را دید."
اگر بگوییم روح نیچه در احمدی نژاد حلول کرده و به جای "اَبَر انسان" از "انسان کامل" گفته البته انکار خواهد کرد و در داخل سراغ تعابیر مذهبی میرود و مصادیقی ارایه خواهد کرد و برای آن که انسانگرایی یا اومانیسم خود را توجیه کند البته میتواند در داخل بگوید در حال تشریح دیدگاه مهدوی بوده حال آن که در فرهنگ شیعۀ 12 امامی معنی خاص خود را دارد وگرنه در باور زرتشتیان و نیاکان ما هم "سوشیانس" نجاتبخش نهایی است و فرقۀ اسماعیلیه هم قایل به امامت اسماعیل بعد از امام ششم و بازگشت محمد بن اسماعیل (نوه امام صادق) هستند و به همین خاطر در امامان بعدی با شیعیان امامیه اشتراک ندارند.
نکتۀ کلیدی اما این است که محمود احمدینژاد با عنوان رییس جمهوری ایران در سال های 84 و 92 اهمیت دارد چون ریل کشور را تغییر داد و حتی با واژۀ "توسعه" هم مشکل داشت اگرچه از بهار 90 ادبیات کنونی را کلید زد و بعدتر در مصاحبه با مجلۀ اندیشه پویا گفت یک لیبرال است.
اگر دوران شهرداری تهران و ریاست جمهوری او را فراموش کرده بودیم، اگر نمیدانستیم با پیش کشیدن بحث هولوکاست و انکار آن چه هزینه سنگینی را تحمیل کرد، اگر خواسته یا ناخواسته کاری نکرده بود که جهان غرب اصرار او بر تکرار شعار "محو اسراییل" را با فعالیت های هستهای ایران انطباق دهد و به چاه تحریمها بیفتیم چه کار داشتیم با این که از انسان و جناب انسان بگوید .
از انسان گفتن در انحصار هیچکس نیست و آقای احمدینژاد هم می تواند از انسان و از انسان کامل و از "جناب انسان" بگوید. (حتی از «بازنگری در مکاتب فکری و ادیان و مذاهب» هم گفته و هیچ دین و مذهبی را هم مستثنا نکرده است).
این نوشته در نقد سفر او یا سکوت در قبال جنایات اسراییل نیست. حتی دربارۀ این که از همان دانشگاهی دکتری افتخاری گرفته که به بنیامین نتانیاهو هم اهدا کرده بودند!
این نوشته برای آن است که بگوییم مبارک اصولگرایان باشد. چقدر تدبیر به خرج دادند که با طرح تثبیت قیمتها راه را برای او هموار کردند تا سال 84 رییس جمهور شود و موجودی ذخیره ارزی را پول پاشی کند و به جای ساخت نیروگاه و حل مشکل آب اجازه حفر چاه بدهد و در سازمان ملل یک بار هولوکاست را انکار کند و نوبت بعد یازده سپتامبر را و قطعنامه ها را کاغذ پاره بخواند و کشور را دچار مشکلاتی کند که مردم را به جای رأی به منصوب او در مذاکرات ۶ ساله در سال 92 به حسن روحانی متمایل کند تا با توافق هستهای بخشی از خسارات جبران شود و کمی هم شد ولی باز گرفتار ترامپ شدیم و بعد از روحانی مردان او گرداگرد آقای رییسی انتخابات 1400 را رقم زدند و حالا ملتی باید با دغدغه تورم و شکست مذاکرات صبح را شب کند و آقای احمدینژاد در بوداپست مجارستان از "جناب انسان" بگوید.
مبارک اصولگرایان باشد که چنین پدیدهای را در سپهر سیاست ایران برکشیدند تا حالا اصرار داشته باشد از آنان نیست و این کم افتخاری نیست و شاید خودشان هم میدانند که کیهان دست از سر سه سال دولت رییسی برنمیدارد تا فراموش کنیم چگونه هشت سال حامی احمدینژاد بود.
23302
نظر شما