۰ نفر
۲۶ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۸:۴۸

مجموعه شعر «چقدر جاده...چقدر چشم...» شامل اشعاری درباره امام زمان(عج) در بیست‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران از سوی سوره مهر عرضه خواهد شد.

به گزارش خبرآنلاین، «چقدر جاده... چقدر چشم...» عنوان مجموعه شعری است که در آن اشعار 140 شاعر جوان و پیشکسوت با موضوع امام زمان(عج) توسط شیرین گل مرادی گردآوری شده است. او درباره این مجموعه شعر گفت: نزدیک به هفت سال برای گردآوری این مجموعه شعر زحمت کشیده‌ام که حاصل کار، جمع‌آوری شعرهای 140 شاعر است. در این مجموعه سعی شده تلفیقی از آثار شاعران جوان و پیشکسوت کنار هم آورده شود تا خواننده با نسل‌های مختلف شاعران انتظار آشنا شود. البته باید اذعان داشت که اشعار شاعران جوان در این کتاب بیشتر است. موضوعی که برایم اهمیت داشت، کیفیت شعرها بود، لذا از هر دو گروه شاعران کلاسیک‌سرا و نیمایی آثاری در این مجموعه دیده می‌شو‌د.

 

شناساندن جلوه‌های ادبی مسئله انتظار و همچنین معرفی شاعران فعال و مستعد در عرصه مهدویت از اهدافی است که گل‌مرادی در تدوین این اثر ذکر کرد. در این مجموعه شعری، اشعاری از شاعران پیشکسوت همچون مرحوم قیصر امین‌پور، طاهره صفارزاده و علی موسوی گرمارودی نیز گنجانده شده است.
 

 

بر اساس این گزارش، کتاب «زندگی خوب بود» نوشته حسن رحیم پور از سوی همین ناشر به چاپ ششم رسید. «زندگی خوب بود» خاطرات یک تکنسین آزمایشگاه ایرانى از ایام حضور در جبهه‏‌هاى جنگ ایران و عراق در سال 1361 است که به شرح ماموریت 20 روزه‌اش در یک بیمارستان ‏صحرایى در منطقه بُستان با سمت مسئول بانک خون می‌پردازد. نویسنده در این کتاب با زبانى ساده و صمیمى به نقل وقایع این ایام پرداخته و گزارشى از بمباران‏‌ها، روحیه مجروحین ایرانى و حتى عراقى، امکانات موجود در بیمارستان، و ایثارها و فداکارى‏‌هاى کارکنان آنجا ارائه داده است. نویسنده در این رفتن‌ها و آمدن‌ها نگاه بسیار زیبایی به جنگ داشته است.

 

از ویژگی‌های این کتاب که در 12 فصل و به صورت روزنوشت گردآوری شده، اختصاص بخش جداگانه‌ای به عکس‌های بیمارستان صحرایی و نحوه ارایه خدمات پزشکی به رزمندگان دوران دفاع مقدس است.

 

در بخشی از این کتاب آمده است: «آمپول را آماده کردم و رفتم کنار تخت پنج. مجروح، جوانی بیست ساله بود. یک پایش را قطع کرده بودند. پای چپش مثل یک کنده درخت شده بود، از میانه ران به پایین نداشت. نیم خیز شد و نگاهی به پای چپش انداخت. گفت: «برادر سوالی داشتم». گفتم بپرس. پرسید: «پای مصنوعی چه جور چیزی است؟» پرسیدم: «منظورت چیست؟» گفت: «منظورم این است که می‌شود با آن دوید؟» گفتم: «مثل پاهای معمولی که نه اما می‌شود تند هم راه رفت». در حالی که غصه‌دار به نظر می‌رسید گفت: «پس نمی‌شود با پای مصنوعی دوید». با اشاره سر جواب منفی دادم. لبخندی زد و گفت: «اما من می‌دوم خواهی دید. من حالا حالاها کار دارم. این دفعه دوم است که مجروح شدم. دفعه قبل پای راستم تیر خورد اما این بار پای چپم قطع شد اما عیب ندارد. پای مصنوعی‌ام را که گرفتم بر می‌گردم. تا ظلم هست ما هستیم و...».

 

قیمت این کتاب 3 هزار و 900 تومان است.
6060

کد خبر 207751

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =