پیام‌های نتانیاهو: عملیات روانی یا وعده‌های توخالی؟ / عملیات فریب برای جدا کردن ملت‌ها از گروه‌ها و نظام‌های حامی‌شان

نتانیاهو در پیامی از مردم ایران خواسته در برابر نظام سیاسی قیام کنند. این پیام او چه تفاوتی با پیامدهایش به مردم غزه و لبنان دارد؟

رسول سلیمی: بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، در سال‌های اخیر با پیام‌هایی مستقیم خطاب به مردم غزه، لبنان و ایران، تلاش کرده تصویری از اسرائیل به‌عنوان حامی صلح و رفاه ترسیم کند. او در این پیام‌ها، تلاش کرده‌است مردم فلسطین، لبنان و ایران را از گروه‌های و دولت‌های حاکم مانند حماس، حزب‌الله یا جمهوری اسلامی ایران جدا کند و وعده داده‌است که حذف این طرف‌ها به زندگی بهتر منجر می‌شود.

اما واقعیت‌های میدانی، به‌ویژه خسارات گسترده جنگ در غزه و لبنان، تناقض آشکاری با این وعده‌ها نشان می‌دهد. نتانیاهو در پیام‌های خود به مردم غزه، به‌ویژه پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، بارها تأکید کرده که هدف اسرائیل نه مردم غزه، بلکه حماس است. او از غیرنظامیان خواسته از حماس فاصله بگیرند و به مناطق امن‌تر در جنوب غزه بروند، با وعده این‌که نابودی حماس به صلح و امنیت منجر خواهد شد. اما این مناطق امن نیز بارها هدف حملات قرار گرفتند، و وعده‌های او با واقعیت‌های تلخ جنگ همخوانی نداشت.

در مورد لبنان، نتانیاهو در اکتبر ۲۰۲۴، در پیامی ویدئویی از مردم خواست که کشورشان را از کنترل حزب‌الله آزاد کنند. او هشدار داد که لبنان ممکن است به سرنوشت غزه دچار شود، اما ادعا کرد که حذف حزب‌الله به بازگشت رونق و ثبات منجر خواهد شد. این پیام در حالی منتشر شد که حملات اسرائیل به جنوب لبنان، غیرنظامیان را هدف قرار داده و آوارگی گسترده‌ای به دنبال داشت.

پیام‌های خطاب به مردم ایران نیز الگویی مشابه دارند. نتانیاهو از سال ۲۰۱۳ در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها، مردم ایران را از نظام جدا کرده و با اشاره به تلافی تاریخی یهودیان و پارسیان، تلاش کرده حس همدلی ایجاد کند. 

این پیام‌ها ویژگی‌های مشترکی دارند: تمایز بین مردم و حاکمان، وعده زندگی بهتر پس از حذف گروه‌های مسلح یا نظام حاکم و تحریک مردم علیه حاکمانشان. استفاده از ارجاعات فرهنگی، مانند اشاره به کوروش کبیر در پیام به ایران، نیز تلاشی برای جلب احساسات مخاطبان است. اما آیا این پیام‌ها صرفاً ابراز حسن نیت هستند یا بخشی از یک استراتژی پیچیده‌تر است؟

خسارات جنگ در غزه و لبنان

واقعیت‌های میدانی در غزه و لبنان، تصویری کاملاً متفاوت از وعده‌های نتانیاهو ارائه می‌دهند. در غزه، جنگ پس از اکتبر ۲۰۲۳ به فاجعه‌ای انسانی منجر شد. گزارش‌ها حاکی از کشته شدن بیش از ۵۳,۷۶۲ نفر، از جمله ۱۶,۵۰۰ کودک، و آوارگی بیش از ۱.۵ میلیون نفر است. زیرساخت‌های حیاتی مانند بیمارستان‌ها، مدارس و منازل مسکونی تخریب شدند، و محاصره غزه، همراه با محدودیت‌های کمک‌رسانی، غیرنظامیان را در معرض گرسنگی و بیماری قرار داد. نتانیاهو در مارس ۲۰۲۴، پس از شکست مذاکرات آتش‌بس، حملات را شدت بخشید و وعده «پیروزی کامل» بر حماس داد، اما این هدف نه‌تنها محقق نشد، بلکه رنج غیرنظامیان را تشدید کرد. حتی متحدان اسرائیل مانند بریتانیا و فرانسه، این اقدامات را «نامتناسب» خواندند.

در لبنان، حملات اسرائیل به بهانه مقابله با حزب‌الله، صدها غیرنظامی را کشت و ده‌ها هزار نفر را آواره کرد. زیرساخت‌های غیرنظامی مانند پل‌ها و مناطق مسکونی ویران شدند، و اقتصاد لبنان که پیش‌تر در بحران بود، بیش از پیش فروپاشید. نتانیاهو حزب‌الله را مسئول این خسارات معرفی کرد، اما منتقدان، با اشاره به تجربه غزه، این ادعاها را غیرقابل اعتماد دانستند. 

تناقض وعده‌ها با واقعیت

مقایسه پیام‌های نتانیاهو با نتایج جنگ، شکاف عمیقی را نشان می‌دهد. در غزه، وعده صلح و امنیت به ویرانی و بحران انسانی منجر شد. مناطق به‌اصطلاح امن، بارها هدف حملات قرار گرفتند، و هیچ نشانه‌ای از بهبود زندگی مردم دیده نشد. در لبنان، وعده بازگشت رونق با تخریب زیرساخت‌ها و آوارگی غیرنظامیان در تناقض است. این الگو، تردیدهای جدی درباره صداقت وعده‌های نتانیاهو ایجاد می‌کند. در مورد ایران، تجربه غزه و لبنان نشان می‌دهد که وعده‌های مشابه برای «آزادی» و «شکوفایی» ممکن است با نتایج معکوس همراه باشد. کاربران شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در ایران، با اشاره به این تناقض‌ها، پیام‌های نتانیاهو را «دروغین» و بخشی از یک استراتژی گمراه‌کننده توصیف کردند.

عملیات روانی یا دیپلماسی عمومی؟

عملیات روانی به اقداماتی گفته می‌شود که با هدف تأثیرگذاری بر افکار و رفتار مخاطبان، از طریق اطلاعات گزینشی یا تحریف‌شده، انجام می‌شود. پیام‌های نتانیاهو چندین ویژگی عملیات روانی را دارند. نخست، او با جدا کردن مردم از حاکمان، تلاش می‌کند حمایت عمومی از حماس، حزب‌الله و  ایران را کاهش دهد. دوم، وعده‌های غیرقابل تحقق مانند زندگی بهتر، برای جلب اعتماد و کاهش مقاومت طراحی شده‌اند. سوم، زمان‌بندی استراتژیک این پیام‌ها، مانند انتشار آن‌ها در بحبوحه جنگ یا تنش‌های منطقه‌ای، تأثیرگذاری آن‌ها را افزایش می‌دهد. چهارم، استفاده از ارجاعات احساسی و فرهنگی، مانند شعار «زن، زندگی، آزادی» یا اشاره به تاریخ پارسیان، برای برانگیختن احساسات مخاطبان است.

با این حال، نمی‌توان این پیام‌ها را صرفاً عملیات روانی دانست. بخشی از این پیام‌ها ممکن است در راستای دیپلماسی عمومی اسرائیل برای جلب حمایت بین‌المللی یا کاهش انتقادها از اقدامات نظامی‌اش باشد. واکنش‌های متفاوت مخاطبان، مانند حمایت برخی گروه‌های ایرانی از پیام‌های او، نشان می‌دهد که این پیام‌ها در همه موارد تأثیر منفی نداشته‌اند. اما تجربه غزه و لبنان، اعتبار این وعده‌ها را به‌شدت زیر سؤال می‌برد.

هدف نتانیاهو از نزدیک شدن به افکارعمومی ایرانیان 

پیام‌های نتانیاهو به مردم غزه، لبنان و ایران، به دلیل تناقض آشکار با واقعیت‌های میدانی، بیش از آن‌که ابراز حسن نیت باشند، به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی اسرائیل به نظر می‌رسند. در غزه و لبنان، وعده‌های صلح و رفاه با تلفات غیرنظامی، آوارگی و تخریب زیرساخت‌ها جایگزین شد. این امر، پیام‌های مشابه خطاب به ایران را نیز مشکوک می‌کند. تحریک مردم علیه نظام سیاسی، در حالی که تجربه غزه و لبنان نتایج معکوس را نشان می‌دهد، می‌تواند بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر برای تضعیف دشمنان اسرائیل از طریق تأثیرگذاری بر افکار عمومی باشد.

با این وجود، اثربخشی این پیام‌ها محدود است. در غزه و لبنان، به جای جلب حمایت، این پیام‌ها اغلب با خشم و انتقاد مواجه شدند. در ایران، برخی گروه‌ها مانند سلطنت‌طلبان ممکن است از این پیام‌ها استقبال کنند، اما بخش بزرگی از جامعه، به‌ویژه با توجه به سابقه نتانیاهو، آن‌ها را غیرقابل اعتماد می‌دانند. لحن و محتوای این پیام‌ها، که گاهی به دلیل عدم درک عمیق فرهنگی است، اثربخشی آن‌ها را کاهش داده است.

پیام‌های بنیامین نتانیاهو خطاب به مردم غزه، لبنان و ایران، با وعده‌های صلح، رفاه و آزادی، در ظاهر تلاشی برای جلب همدلی و کاهش مقاومت به نظر می‌رسند. اما مقایسه این پیام‌ها با خسارات گسترده جنگ در غزه (بیش از ۵۳,۰۰۰ کشته و ۱.۵ میلیون آواره) و لبنان (تلفات غیرنظامی و آوارگی گسترده) نشان می‌دهد که این وعده‌ها نه‌تنها محقق نشده، بلکه نتایج معکوس به بار آورده‌اند. ویژگی‌هایی مانند زمان‌بندی استراتژیک، استفاده از احساسات، و ایجاد شکاف بین مردم و حاکمان، این پیام‌ها را به عملیات روانی نزدیک می‌کند که هدفش پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی اسرائیل است. با این حال، واکنش‌های منفی و عدم تحقق وعده‌ها، اعتبار این پیام‌ها را به‌شدت تضعیف کرده است. مردم ایران با آگاهی از تجربه غزه و لبنان، باید این پیام‌ها را با دقت و انتقاد بررسی کنند، زیرا تاریخچه آن‌ها نشان‌دهنده فاصله عمیق بین حرف و عمل است.

۲۱۳/۴۲

کد خبر 2078680

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین