امروز ایران در معرض آماج وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارد و تمام مردم ایران با رشادت و فداکاری در حال دفاع همه جانبه از کیان خود هستند اما همچنان پاسخ به سوال فوق می تواند مبنای تحلیل و بررسی قرار گیرد.
واقعیت آن است که در یکی از حساسترین و پرتنشترین مقاطع تاریخ معاصر خاورمیانه، رژیم صهیونیستی به رهبری بنیامین نتانیاهو بار دیگر نشان داد که برای حفظ قدرت، نه اصول بینالمللی را به رسمیت میشناسد و نه منافع مردم خود را. حمله غافلگیرانه، ناگهانی و تروریستی به مواضع ایران– که با حمایت یا سکوت برخی قدرتهای جهانی همراه بود – بیش از آنکه نشان از قدرت اسرائیل باشد، بیانگر آشفتگی، بحران داخلی و درماندگی سیاسی نخستوزیری است که اکنون آخرین برگ عمر سیاسیاش را امضا کرده است.
تاریخ منطقه بارها نشان داده است که جنگ در خاورمیانه بازی صفر و صد نیست. هر پیروزی نظامی در کوتاهمدت، به بهای بیثباتی بلندمدت تمام خواهد شد. حمله اخیر اسرائیل نیز اگرچه ممکن است در ظاهر یک اقدام پیشدستانه تلقی شود، اما نه تنها تضمینی برای امنیت بیشتر به همراه ندارد، بلکه موج جدیدی از ناامنی، بیاعتمادی و پاسخهای منطقهای را به همراه خواهد داشت. در این نبرد، نه اسرائیل پیروز خواهد شد، نه منطقه آرام خواهد گرفت، و نه قدرتهای جهانی از آتش افروخته در خاورمیانه مصون خواهند ماند.
نتانیاهو که از یکسو با پروندههای فساد و از سوی دیگر با اعتراضات شدید مردمی مواجه است، کوشیده با فرافکنی به تهدیدات خارجی، بحرانهای داخلیاش را کمرنگ جلوه دهد. اما این سیاست فرسوده و نخنما دیگر جواب نمیدهد. مردم اسرائیل از جنگ فرسایشی با حماس و سایر گروههای فلسطینی خستهاند؛ جامعه امنیتزده آنها به دنبال آرامش است، نه درگیریهای بیپایان. هرگونه درگیری بزرگ با ایران، فقط وضعیت اجتماعی، روانی و اقتصادی اسرائیل را متزلزلتر خواهد کرد.
این حمله نه تنها پایانی بر راهبرد «بازدارندگی هوشمند» اسرائیل است، بلکه ممکن است واپسین اقدام نتانیاهو در قامت یک رهبر باشد. او اکنون در موقعیتی قرار گرفته که یا باید بهسرعت دست از ماجراجویی بردارد، یا با سقوط سیاسی – حتی از درون ساختار قدرت اسرائیل – روبهرو شود. اقدام نظامی علیه ایران میتواند آغاز پایان او باشد.
در این شرایط، ایران نه تنها باید با پاسخ قاطع و هوشمندانه و تدبیر راهبردی منطبق برمدیریت میدان رزم بر اساس منافع ملی از مرزها و مردم خود دفاع کند، بلکه باید این فرصت را مغتنم بشمارد تا کشورهای منطقه، بهویژه کشورهای عربی و اسلامی، را متوجه ماهیت خطرناک و بیثباتکننده رژیم صهیونیستی کند. این لحظه، لحظهای است برای ایجاد یک اجماع منطقهای و فرامنطقهای در برابر جنگطلبیهای سیری ناپذیر اسرائیل و نمایش این واقعیت که صلح پایدار تنها از مسیر مقابله با ریشههای بحران، نه تسلیم در برابر آن، حاصل میشود و جمهوری اسلامی به دنبال منطقه ای امن و پایدار با ساختاری بومی و با مشارکت همه کشورهای منطقه است.
نتانیاهو شاید گمان کرده که با یک حمله، میتواند خود را به عنوان «منجی امنیت ملی» معرفی کند، اما واقعیت این است که او با این اقدام، نهتنها امنیت منطقه را به آتش کشید، بلکه آینده سیاسی خودش را نیز نابود کرد. اکنون زمان آن است که ایران با دیپلماسی فعال، اطلاعرسانی هوشمندانه و اتحادسازی منطقهای، جهان را با حقیقت بیپرده اسرائیل مواجه کند؛ حقیقتی که در پس نقاب دموکراسی، سایهای از خشونت، ترور و بیثباتی پنهان کرده است.
نظر شما