۰ نفر
۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۳
اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاستی شفاف، منظم و مبتنی بر اصول انسانی در قبال مهاجران افغانستانی تدوین کند و آن را به‌دور از هیجانات زودگذر، با التزام به کرامت انسانی به اجرا گذارد.

اسفبار است که در پی هر بحران اجتماعی یا سیاسی در کشور، گروهی با ادبیاتی متعصبانه، آمیخته به نژادپرستی و شوونیسم، خشم خود را متوجه پناه‌جویانی می‌کنند که سالیان دراز، در سایه رنج و محرومیت، بار دشوارترین مشاغل این سرزمین را به دوش کشیده‌اند. آیا این افراد، می‌پذیرند که در کشورهای دیگر، به‌ویژه در سرزمین‌های غربی، با ایرانیان مهاجر چنین رفتاری شود؟ منشأ این تکبر و خودبزرگ‌بینی تحقیرآمیز چیست؟

اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

سخن از انسانیت و انصاف پیشکش؛ آیا از منظر امنیت ملی، چنین رویکردهای پرخطر و توهین‌آمیز به بی‌پناهان منطقه، آگاهانه اتخاذ می‌شود یا از سر جهل و بی‌تدبیری؟ آیا دامن‌زدن به نفرت‌پراکنی علیه کسانی که در تار و پود حیات اجتماعی و اقتصادی کشور تنیده‌اند، راهکار مسئولانه‌ای برای بحران‌های ماست؟

تجربه تاریخی خود ما، روشنگر بسیاری از این پرسش‌هاست. در دوران حکومت بعث در عراق – دورانی سیاه نه خاکستری – هرگاه تنشی در روابط ایران و عراق یا دیگر کشورهای عربی پدید می‌آمد، ما ایرانیان ساکن عراق، قربانی مستقیم سیاست‌ورزی‌های خصمانه می‌شدیم. مدارس ایرانی در نجف، از جمله مدرسهٔ علوی، آماج سنگ‌پراکنی نوجوانان تحریک‌شده‌ای می‌شد که با تعطیلی مدارس، در کوچه و خیابان‌ها به سوی ما هجوم می‌آوردند؛ تنها به بهانه آنکه شاه ایران اظهارنظری سیاسی کرده بود.

در آن روزهای پرمخاطره، ما کودکان لرزان و گریان، در پناه دیوارهای کلاس‌ها، از ترس جان پناه می‌جستیم و این، برایمان تبدیل به بخشی از حافظه جمعی شد؛ حافظه‌ای که نمی‌گذارد فراموش کنیم تحقیر چگونه زخم می‌زند.

اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

اما افسوس،که همین تاریخ تکرار شد؛ این بار در سرزمینی که خود ما بنا نهاده بودیم.پس از انقلاب،هزاران ایرانی مقیم عراق،که برخی از نیا و نیاکان آنان طی بیش از دو قرن! در همان سرزمین متولد شده بودند، در چند روز، بدون فرصت وداع با خانواده، دستگیر و تحقیر و به مرزها رانده شدند؛ رفتاری تلخ و تأسف‌آور که هنوز هم مایه سرافکندگی وجدان‌های بیدار است.

با وجود این خاطرات تلخ، ما هرگز حضور سازنده و خدمات بی‌وقفه مهاجران افغانستانی را از یاد نبرده‌ایم. آنان همسایگانی هستند که رنج غربت را تاب آورده، در میدان‌های کار و کارزار، بازوان توانمند خود را به کار گرفته‌اند. لشکر فاطمیون، با ده‌ها شهید، و یا افزون بر آن ! سندی گویا بر این هم‌زیستی عمیق و پرشرافت است.
 

اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

روزهای محنت ایرانیان اخراج شده از عراق

آیا در برابر خطای معدودی اندک – که جامعه افغانستان نیز از آنان برائت می‌جوید – می‌توان با چوب اتهام بر سر همگان کوبید؟ آیا عدل و انصاف در این است که پس از دهه‌ها خدمت، این مردمان شریف را با تحقیر از کشور برانیم؟

من نه‌تنها مخالف سامان‌دهی اقامت افغان‌ها نیستم،بلکه سال‌هاست به مسئولان وزارت کشور توصیه کرده‌ام تا همانند کشورهای دیگر،حضور این مهاجران را در چارچوب قانون و کرامت، سازماندهی کنند. اما سازماندهی، با طرد و تحقیر فرق دارد. تحقیر، نه فقط انسان را می‌شکند، که بنیان‌های امنیت و همزیستی را نیز به خطر می‌اندازد.

اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

جمهوری اسلامی ایران،امروز بیش از همیشه نیازمند نگاهی انسانی،تاریخی و ملی به مسئله مهاجران است.این سرزمین باید همچنان پناهگاه مظلومان باقی بماند،نه میدان رجزخوانی‌های شوونیستی و فراموشیِ آنانی که روزی دوشادوش ما زیسته‌اند.

این اقدام وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران ، که همواره ندای کمک به مظلومان جهان و نه مسلمان را داشته و به حقً هم دارد !چگونه به چنین تصمیمی دست یازیده و هزاران نفر را چنین بی پناه به کشور جنگ زده آنان باز پس فرستاده و قصد دارد چند میلیون مسلمان و میهمانانی که سالها در دشوارترین شرایط کشور ! دست به کارهای سخت زده و در میدان های نبرد!  همسان با رزمندگان ما جنگیدند ! را چنین سرافکنده اخراج نماید!!!

اخراج مهاجرین افغان و یاد ایام رنج ایرانیان در عراق!

چهره پرغم و نگرانی این کودک اکنون که به هفتاد سالگی رسیده است ، هنوز در وجودش غلیان می کند!!

تکرار می کنم ، این روزها مرا به بیش از نیم قرن پیش و ایام محنت و سختی ایرانیان مقیم در عراق و عتبات عالیات باز گردانید !!
به یاد داریم که چگونه مدارس نجف به دستور حکومت وقت تعطیل می‌شدند و نوجوانان تحریک‌شده عراقی، با شعارهایی ضد ایرانی، به سوی مدرسهٔ علوی – مدرسه‌ای که ویژهٔ ایرانیان بود – حمله‌ور می‌شدند.باران سنگ‌ از آسمان برپنجره‌های کلاس‌ها فرود می‌آمدند؛ترس و گریه ما کودکان، و نوجوانان،گوشه‌نشینی در کلاس‌هاو حمایت ناظم و کادر مدرسه برای آرام‌سازی فضا،همه صحنه‌ هایی‌اند که هنوز از خاطرمان محو نشده‌اند!!
سالها است که این مناظر درد آور هنوز در ذهن و سلولهای پیکرمان نهفته شده ، و امروز متاسفانه دوباره بیدار شدند! 

شما را به خدا چنین خاطرات سخت و روزهای سیاه و محنت را در اذهان کودکان و نوجوانان و کهنسالان و ملتی که سالها در کنار ما به زیبایی زیستند و زیبایی را برای ما بوجود آوردند ! قرار ندهید!
افغان ها ملتی سخت کوش و با محبت و در اصل از تبار ما بشمار می آیند! در پایان  پاسخ نیکی ها ، نیکی است!

من آن چه شرط بلاغ است ! با تو می گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

* عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران و خادم افتخاری اعتاب مقدسه عراق

کد خبر 2085006

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =