به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، با فرا رسیدن ماه محرم، چهره شهرها، محلهها و دلهای مردم عزادار امام حسین (ع) رنگ سوگ به خود میگیرد. در این میان، یکی از آیینهای اصیل و کمتر دستخوش دگرگونی، «مقتلخوانی» است؛ روایتی حماسی، غمانگیز و مستند از واقعه عاشورا که برخلاف برخی سبکهای نوپای عزاداری، همزمان با تهییج احساسات، پیوند خود را با واقعیت تاریخی حفظ کرده است.
چیستی مقتل و جایگاه آن در آیینهای عاشورایی
بنابر روایت شبستان، «مقتل» در لغت به معنای قتلگاه است؛ اما در فرهنگ دینی شیعی، به کتابهایی گفته میشود که نحوه شهادت شخصیتهای بزرگ دینی، بهویژه امام حسین (ع)، را با جزئیات بیان میکند. مقتلخوانی، خواندن این کتابها با لحن حزنانگیز و گاه همراه با توضیح و تحلیل، آیینی ریشهدار در میان شیعیان است که بهنوعی بازخوانی عقلانی، مستند و احساسی از بزرگترین تراژدی تاریخ اسلام یعنی واقعه کربلا به شمار میآید.
در واقع، مقتلخوانی یکی از شیوههای اصیل عزاداریست که برخلاف برخی سبکهای احساسیمحور، تلاش دارد با تکیه بر منابع معتبر، روایت دقیقی از عاشورا ارائه دهد و همزمان با برانگیختن اندوه و تأثر، تفکر و تعمق را نیز برانگیزد.
از شاهدان عینی تا نگارندگان بزرگ تاریخ
نخستین گزارشها از واقعه عاشورا به قلم و زبان بازماندگان این رویداد، از جمله حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) ثبت شده است. بعدها، شخصیتهایی چون اصبغ بن نباته و لوط بن یحیی مشهور به «ابومخنف»، با استناد به این گفتهها، نخستین کتابهای مقتل را نوشتند. اگرچه اصل برخی از این آثار امروزه موجود نیست، اما مورخانی مانند طبری، یعقوبی و مسعودی محتوای آنها را نقل کردهاند.
در قرون بعد، با رواج تصوف و نقالی، مقتلخوانی نیز با تغییراتی روبهرو شد و گاه به قصهخوانی با رگههایی از اغراق و اسطورهپردازی نزدیک شد. کتاب «روضهالشهدا» از ملا حسین کاشفی نمونهای از این سبک است که به زبان فارسی نوشته شده و جایگاه ویژهای در سنت روضهخوانی پیدا کرده است.
دو جریان در نقل عاشورا؛ تحریفستیزان و تحریفسازان
در طول تاریخ، دو رویکرد عمده در نقل واقعه عاشورا دیده میشود: یکی جریان علمی و مستند که تلاش میکرد روایتها را از صافی نقد تاریخی و حدیثی عبور دهد و دیگری جریان احساسی و اسطورهپرداز که گاه برای برانگیختن شور و هیجان، روایتهایی ساختگی و اغراقآمیز را وارد عزاداریها کرد.
از قرنها پیش، علما و اندیشمندانی چون میرزا حسین نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان»، و در دوره معاصر شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی»، با این انحرافات مقابله کردهاند و بر لزوم بازگشت به منابع اصیل و پرهیز از تحریف تأکید داشتهاند.
مقتلخوانی؛ سپری در برابر تحریف
در دورانی که برخی مداحان به دلیل کماطلاعی یا سوءنیت، روایتهای ضعیف و گاه جعلی را در مراسمها وارد میکنند، سنت مقتلخوانی با تکیه بر متون مستند میتواند به عنوان سدی محکم در برابر این تحریفات عمل کند. در این سبک، سخنگو (مقتلخوان) بهجای تکیه بر شنیدهها یا اشعار بیمبنای احساسی، متن دقیق مقتل را قرائت میکند و در صورت نیاز، توضیحاتی روشنکننده ارائه میدهد. نمونههایی مانند مقتلخوانیهای خاندان آلطیب در شوشتر و یا قرائتهای مستند شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم در قم، بیانگر پویایی و اثرگذاری این آیین در دنیای معاصر است.
فراتر از سوگواری؛ مقتلخوانی بهمثابه آموزش تاریخ و فرهنگ
مقتلخوانی تنها یک آیین مذهبی نیست، بلکه نوعی بازنمایی تاریخ و آموزش فرهنگ مقاومت و آزادگی نیز به شمار میآید. همانگونه که بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران» یادآور میشود، این سنت، برخلاف نقالیهای رایج مبتنی بر داستانهای شاهنامه یا صوفیانه، بر پایه حقیقت تاریخی بنا شده و در خدمت انتقال مفاهیم معنوی و مبارزاتی قیام عاشوراست.
پاسداشت یک سنت عقلانی و عاطفی
در دنیای پر از صداهای متکثر امروز، که گاه شور بر شعور و احساسات بر اندیشه غلبه مییابد، مقتلخوانی همچنان بهعنوان یکی از آیینهای اصیل و عقلانی عزاداری امام حسین (ع) پابرجا مانده است. هرچند نیاز است این سنت با بازنگریهای نوین و همراه با زبان امروز جامعه تقویت شود، اما اساس آن که همانا صداقت در نقل، احترام به عقلانیت، و همراهی با عاطفه و حماسه است، باید حفظ گردد. بازگشت به سنت مقتلخوانی، یعنی بازگشت به ریشههای ناب عزاداری شیعی، پاسداشت حقیقت عاشورا و احترام به شعور دینی و تاریخی جامعهای که قرنهاست با یاد حسین (ع) زنده مانده است.
نظر شما