به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مستشرقان چه کسانی هستند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟ نگاهی به شرق شناسان، نقدها و روش های نفوذ آنها.
مستشرقین چه کسانی هستند و مذهب آنها چیست؟
پاسخ:مستشرق در لغت به معنای روشن و تابان آمده است. ولی منظور از مستشرقان معنای اصطلاحی آن است که عبارت است از: شرق شناس ها، خاور شناسان، عالمان و محققان و دانا به مسائل مشرق زمین.
مستشرقین مذهب خاصی ندارند بلکه محققین غربی هستند که در مورد مشرق زمین و دین و مذهب آنها تحقیق می کنند.
البته می توان گفت اکثر آنها مسیحی هستند و در حقیقت با دقت بیشتر در تعریف مستشرقان از اسلام و افتراء های آنها به دین مبین اسلام و قرآن می توان فهمید که اکثر مستشرقان دست نشانده دولت های غربی هستند تا اغراض استعماری را تحقق بخشند.
اسامی برخی از مستشرقان عبارت اند از:
۱. برزین «brezine»؛ ۲. بلوشه «blochet»؛ ۳. یان «Yane»؛ ۴. کارتمر
همان طور که گفته شد مستشرقان افتراء هائی را به دین اسلام وارد ساخته اند و متون دینی و قرآن را آن طور که خواسته اند ترجمه کرده اند قبل از هر چیزی چند نقد کلی بر مستشرقین را مطرح می کنیم:
۱. شرق شناسی علی رغم آن که در ظاهر به عنوان یک رشته علمی و دانش محض است، ابزاری است که غالبا در استخدام اهداف مسیحیت و یا اغراض استعماری دولت های غربی بوده است.
۲. بسیاری از مستشرقان طراحان توطئه های خائنانه برای سلطه دولتهای غربی بر کشورهای شرقی بوده و یا مجریان آن طرح ها در کشور ها بوده اند.
۳. عموم مستشرقان به دلیل اینکه مسلمان و معتقد به اسلام نیستند در کمتر مسئله اسلامی می توانند با نگاه و دیدگاه واقعی مسلمانان با آن مسئله آشنا شوند. زیرا چه بسا یک آموزه در فرهنگ و مکتب های خاص مفهومی ویژه دارد که یک پژوهشگر بیرونی از آن غافل بوده و مفهوم دیگری را برداشت میکند.
دکتر «ژری که» مستشرق آلمانی و رئیس بخش شرق شناسی دانشگاه هاله آلمان در ششمین سخنرانی خویش راجع به اسلام شناسی در الجزایر چنین اظهار کرد: (بدون شک برداشت یک متفکر غیر مسلمان از معارف اسلامی با برداشت یک متفکر اسلامی فرق میکند. زیرا اولی هیچ راهی برای شناخت آموزه ها و دیدگاه های پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ جز ترجمه سخنان وی ندارد علاوه بر این که همان فهم نیز برگرفته و تأثیر گرفته از مبانی فکری بیگانه از مبانی اسلام و روش فهم مخصوص خود او است بنابراین تعجبی ندارد اگر یک مستشرق از اسلام شناسی به یک نتایجی برسد که متفکر مسلمان به غیر آن رسیده است.
«فرید گیوم» مستشرق آمریکائی فارغ التحصیل آکسفورد و دانشگاه «درهام» و دانشگاه آمریکائی بیروت در این باره می نویسد: اشتباهی بزرگتر از این نیست که یک غیر مسلمان بر اساس معلومات ناقص و ضعیف خویش به اظهار نظر درباره اسلام بپردازد مخصوصا که فرقه های گوناگون مسلمان با عقائد متفاوت در جهان پراکنده اند و امکان ندارد که نظریه صحیحی را ارائه کند، بلکه چاره آن است که با مسلمانان آنقدر زندگی کند تا واقعیت دیدگاههای آنها را از نزدیک درک نماید.
لذا «محمد کرد علی» نویسنده و دانشمند محقق مسلمان سوری راجع به انتظار ما از مستشرقان می نویسد: «معقول نیست که ما از دانشمندان غیر مسلمان انتظار داشته باشیم که پدیده ها و مسائل اسلامی را مثل ما (مقدس و الهی) تحلیل کنند بلکه فقط انتظار ما رعایت ضوابط علمی و انصاف در تحقیق است».
۴. عدم دسترسی مستشرقان به بسیاری از متون اصیل اسلامی باعث ضعف علمی و کمبود اطلاعات و خام بودن آراء آنها شده است. و همین منجر به داوری های اشتباه فراوان گشته است.
۵. مستشرقان غالبا در نقد معارف اسلامی از کتابهای اهل سنت بهره گرفته اند که دارای اشتباهات و ضعف های بیشتری است و علی رغم این که همهی آنها از وجود مذهب بزرگ شیعه اثنی عشری و کشورهای مسکونی آنها مانند ایران و لبنان خبر داشته اند کمتر حاضر شده اند کتاب های مهم و دیدگاه های ناب و معقول آنان را نیز به جهان غرب عرضه کنند.
۶. جمعی از مستشرقان غالبا در نشر کتابها و معارف اسلامی به جستجو و گزینش کتابها و موضوعات اسلامی پرداخته اند که دارای یک نحوه ضعف واقعی یا ضعف از دیدگاه غربیان می باشد تا بدین وسیله ضعف معارف اسلام را ترویج کنند: مانند کتاب های اختلاف قرائات قرآن، کتاب های تاریخ اسلامی که آغشته به اخبار دروغ و جعلی است و ترویج کتاب های صوفیه و باطنیه و گروه های منحرف.
۷. برخی از مستشرقان متعصب یا مأمور، در نوشته های خویش به تحریف معارف اسلامی پرداخته اند و در واقع اتهاماتی بر پیامبر و پیروانش وارد کرده اند (برای مطالعه چند افتراء و جواب، رجوع شود به کتاب تکامل اجتماعی انسان استاد مطهری، ص۴ ـ ۱۸۳ و کتاب آشنائی با قرآن۴ استاد مطهری، ص۲۷۷.)
امّا می پردازیم به نحوه نیرنگ مستشرقان و بهتر بگوئیم آمیختن زهر در عسل:
بیشتر مستشرقان معاند که در قرن های پیشین دست به تخریب و تحریف اسلام می زدند روش آنها حمله آشکار و بی پرده و تهاجم روشن علیه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود. بدیهی است که این روش ابتدائی بوده و معمولا مورد استقبال مخاطبان قرار نمیگیرد و تأثیر کمتری دارد. امّا وقتی مستشرقان قرون اخیر با عدم استقبال مسلمانان از این گونه آثار و تبلیغات مسموم مواجه شدند، ترفند ظریف و برّنده تری را برگزیدند و آن اسلوب منافقانه «آمیختن زهر در عسل بود».
بدین سان که قالب اصلی کتاب ها و مقالات خویش را با ماسک بررسی علمی محض و بی طرفانه عرضه کرده و در جای جای آن به مدح و تجلیل از معارف اسلام و قرآن و تمدن مسلمانان و کمالات پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پرداخته اند تا خوانندگان مسلمان را شیفته صداقت خود نمایند در لابه لای آنها زهر خود را ریخته و شبهه مهم خویش را جهت ایجاد تردید خوانندگان و باورهای دینی شان القاء کردند تا ایمان آنان را تصعیف کنند.
البته این اسلوب ابتکار متأخران نمی باشد بلکه باز آفرین اسلوب کهنه مستشرقان یعنی مسیحیان و یهودیان منافق و معاند معاصر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که قرآن کریم آن اسلوب را این گونه فاش فرموده است: «وَقَالَت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِیَ أُنزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاکفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ «و گروهی از اهل کتاب گفتند که به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شد، اول روز به خدعه ایمان آورید و آخر روز کافر شوید شاید بدین حیله آنها نیز از دین اسلام برگردند».
چنان که «محمد قطب» چند نفر از پرچمداران این اسلوب را مستشرق انگلیسی «آرپ گریب H.R.Gibb» و پس از وی «گرو بنام» و «ولفرد کانتول اسمیت» معرفی میکند.
علامه ابوالحسن ندوی در تکمیل این طرح می افزاید که: «مستشرقان زیرک برای اقناع خواننده گاهی یک شبهه اساسی ویرانگر را در لابه لای دهها مدح و تمجید معمولی غیر مهم می گنجانند تا آن فراوانی مدح ها و تعریف ها اعتماد خواننده مسلمان را به نویسنده جلب کند».
نظر شما