این عملیات، پیش از آن که یک اقدام تاریخی و نقطه عطفی در تحولات مرتبط با ترکیه، کردها و خاورمیانه باشد، یک نمایش رسانهای بود که طرفین به آن نیاز مبرمی داشتند. عبدالله اوجالان رهبر دربند پ.ک.ک به عنوان رهبری که از سال 1999 میلادی در زندان ایمره آلی و در جزیرهی محل اعدام عدنان مندرس محبوس شده، یک بار دیگر نامش بر سر زبانها افتاده و رجب طیب اردوغان نیز در مقام رییس جمهوری که کشورش در یک بحران اقتصادی عمیق و گسترده فرورفته و ستیز و نزاع او با مخالفین، صدای همه را درآورده، حالا بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرارگرفته است.
با این حال نمیتوان از برخی ابعاد و جهات مثبت این اقدام صرف نظر کرد. بعضی از ابعاد مثبت ماجرای خلع سلاح نمادین پ.ک.ک را میتوان به این شکل برشمرد:
1.اوجالان با این ابتکار عمل هوشمندانه و به موقع، مانع از حمله نظامی گسترده آنکارا و دمشق به کردهای کردستان سوریه شد و عملا یک سپر دفاعی برایشان به وجود آورد.
2.رهبران پ.ک.ک در کوهستان قندیل در اقلیم کردستان عراق، از سال 1999 میلادی بدین سو، عملا در یک بن بست استراتژیک به سر میبرند و خطاهای مکرر آنها از جمله دست زدن به حملات موسوم به «عملیات خندق» در سال 2014 میلادی و تلاش برای ایجاد خودگردانی دموکراتیک در چند شهر کوچک کردستان ترکیه، تلفات بسیار داد و باعث شد ارتش و نیروهای اطلاعاتی ترکیه، در اوج خشونت به غیرنظامیان کُرد حمله ور شوند. در نتیجه اوجالان با این ابتکار عمل، سکان را از دست رفقای خود درآورد و مانع از تداوم مسیر درگیری و خشونت شد.
3.در سه دهه اخیر، صدها سیاستمدار کُرد، در قامت نماینده پارلمان، شهردار، اعضای نهادهای مدنی و موسسات فرهنگی و رسانهای در ترکیه تلاش کردهاند تا در میدان سیاست گام بردارند. اما وابستگی آنها به پ.ک.ک، چرخه باطلی پدید آورد که در جریان آن، نماینده و فعال فرهنگی و سیاستمدار کُردی در ترکیه باقی نماند که طعم زندان را نچشد. ولی از این به بعد، بهانهای به نام «وابستگی به گروه تروریستی» وجود ندارد و کردها خواهند توانست به شکلی آزادانهتر در ترکیه دست به فعالیت سیاسی بزنند.
حالا اردوغان توانسته، مختومه کردن یک پروندهی قدیمی و گشودن یک گره کور 47 ساله را به عنوان یک دستاورد تاریخی مهم به نام خود ثبت کند. اما واقعیت این است که پرسشها و ابهامات فراوانی در مورد مسیر پیش رو وجود دارد. تلاش میکنم در قالب پرسش و پاسخهای کوتاه، به این ابهامات اشاره کنم:
الف) آیا پ.ک.ک و به ویژه کردهای ترکیه در قبال خلع سلاح، ما به ازا و امتیازات قابل توجهی دریافت کردند؟
پاسخ: خیر. امتیاز قابل توجهی دریافت نشده و آنها نهایتا میتوانند به این موضوع امیدوار باشند که ماده 66 قانون اساسی ترکیه تغییر کند. یعنی همان مادهای که میگوید: «کلیه شهروندان ترکیه ترک هستند!» ب) آیا در صورت چانه زنی بیشتر ادامه مبارزه، میشد امتیازات بیشتر و بهتری گرفت؟
پاسخ: خیر. در ده سال گذشته، به خاطر برخورداری ترکیه از فن آوری رزمی مدرن و استفاده از پهپادهای مسلح و رصد ماهوارهای و نظارت مرزی دقیق، جنگاوران اوجالانی عملا زمینگیر شده بودند و توان عملیاتی خاصی نداشتند و اساسا پیوستن نیروهای تازه نفس هم، عملا متوقف شده بود.
ج) آیا پس از توافق اخیر و پایان کامل خلع سلاح پ.ک.ک، کردهای نزدیک به اوجالان در ساختار سیاسی و اجرایی سوریه، سهم قابل توجهی دریافت خواهند کرد؟
پاسخ: خیر. با توجه به اظهارات اخیر تام باراک نماینده ویژه ترامپ در سوریه، کردهای نزدیک به اوجالان در ساختار آتی سوریه، جایگاه و سهم حداقلی خواهند داشت و چیزی به نام واحدهای خودگردان یا خودمختار باقی نخواهد ماند. اما در عین حال، امکان آن وجود نداشت که کردها بتوانند با استفاده از کارت فشار پ.ک.ک و تدابیر دیگر، چیزی بیش از این گیر بیاورند. بنابراین، به عبارتی روشن باید گفت: اوجالان، پ.ک.ک و کردها، کلاه سرشان نرفته و اساسا ظرفیت امتیازگیری آنها در همین سطح بود و نمیتوانست بیش از این باشد.
د) آیا مسیر پیش روی ترکیه و پ.ک.ک، بر اساس شیوه های مرسوم مذاکره، دارای یک مکانیسم قدم به قدم است و هر طرف در قبال تعهدی که انجام می دهد، طرف مقابل را به ادامه راه تشویق خواهد کرد؟
خیر. واقعیت این است که ترکیه، دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه، تعهد روشن و مکتوبی به اوجالان و کردها نداده اند و در نتیجه مسیر پیش رو، بر اساس شیوه ی قدم به قدم و مرحله به مرحله پیش نخواهد رفت. چرا که اساسا پ.ک.ک با قدرت و دست پر پشت میز مذاکره نرفته و ناچار است در همین مسیر پیش بروند.
ه) آیا در موازنات کُردی منطقه، از این به بعد، اوجالان و رهبران سابق پ.ک.ک، در مقایسه با دیگر جریانات کُردی، از برتری قابل توجهی برخوردار خواهند بود؟
بعید است! اساسا اوجالان و پ.ک.ک پیش از آن که رهبر و جریان هویت طلب و ناسیونالیست کُردی باشند، خود را به عنوان یک زیرمجموعهی جریانات سوسیالیستی و چپ ترکیه تعریف کردهاند و زمینِ بازی آنها با بارزانی، طالبانی و دیگران، یکی نیست.
نظر شما