به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی موزه سینمای ایران، روز گذشته چهارشنبه، اول مردادماه، در راستای پاسداشت یاد قربانیان بیدفاع جنگ ۱۲روزه، آیین فرهنگی و هنری «یادمان خونِ ایران» در محل موزه سینمای ایران، با حضور جمعی از هنرمندان و اهالی فرهنگ همچون احمد مسجد جامعی، رائد فریدزاده، علی دهکردی، منوچهر شاهسواری، علی رویینتن، هوشنگ توکلی، مریم معترف، محمدحسین فرحبخش، اتابک نادری، محسن علی اکبری، محمود گبرلو و فاطمه تنهایی برگزار شد. اجرای این برنامه را علی درستکاربه عهده داشت.
زنان، راویان درد و ظلم بودهاند
در ابتدای مراسم، فاطمه محمدی، مدیر عامل موزه سینما ضمن خیرمقدم برای حضور هنرمندان و میهمانان، گفت: «امروز در موزه سینما گرد هم آمدهایم؛ به نام انسان، به نام کودک، به نام زن، به نام مظلوم، به نام کسانی که از همهسو تحت فشار قرار گرفتند، اما با وحدت، انسجام و قدرت، از خاک این سرزمین دفاع کردند.»
او ادامه داد: «هنرمندان در این جنگ روایتها، بسیار زیبا درخشیدند. جنگ روایتهایی که مدتها است در قرن حاضر تجربه میکنیم. جنگی که هنرمندان، نقش مهمی در هدایت و روایت آن دارند. در این میان نباید از نقش زنان غافل شویم. از صدر اسلام تا واقعه عاشورا، از حضرت زینب (س) تا مادران امروز این سرزمین، همیشه زنان روایتگر درد و ظلمی بودهاند که بر خانواده، فرزندان و سرزمینشان رفته است. آنان حاملان حافظه تاریخی ملت هستند.»
او با اشاره به چهلم شهدای اخیر، تصریح کرد: «امروز به مناسبت چهلم خون عزیزانی که مظلومانه جان خود را از دست دادند، کودکانی که تصاویرشان دل هر انسانی را به درد میآورد، زنانی که بیگناه درگیر این ظلم شدند و فرماندهانی که از مرزهای وطن پاسداری کردند، گرد هم آمدیم.»
مدیرعامل موزه سینما در پایان سخنانش گفت: «امید که بتوانیم ذرهای از دین خود را نسبت به خونهای ناحق ریخته شده ادا کنیم و راوی ایرانِ مقاوم، ایرانِ مقتدر و ایرانِ منسجم، باشیم.»
هنرمندان، ترجمان درد و عشق مردم به میهناند
احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنانی، با اشاره به نقش جامعه هنری در پاسداشت این وقایع، گفت: «در چهلمین روز این اتفاق تلخ، که شهدای گرانقدری را به این سرزمین تقدیم کرد، جامعه سینمایی این ابتکار را به خرج داد. چرا که هنرمندان همیشه پیشاپیش دل و عقل ایرانیان حرکت کردند. یعنی در نهانخانه دل هر ایرانی، چراغی روشنیبخش است که روغن خودش را از نام ایران میگیرد. وقتی نام ایران میآید، دلها میلرزد. برای ایران میخندیم و شادی میکنیم، برای ایران غصهدار میشویم و اشک میریزیم. زمانی هم برای دفاع از میهن، شمشیر میکشیم؛ البته نه بر روی ایران، بلکه بر دشمن ایران.»
او با اشاره به حوادث اخیر افزود: «در این چهل روز، هم اشک ریختیم، هم در برابر دشمنان لبخند زدیم و هم از سرزمینمان دفاع کردیم. این نگاه، فراتر از دولتها و جناحهاست؛ این پیوندی عمیق با سرزمین و هویت ملی است.»
مسجدجامعی سپس به بازپخش یکی از آثار ماندگار موسیقایی ایران اشاره کرد و گفت: «در این روزها، شعری از ملکالشعرای بهار پخش شد که آهنگساز آن زندهیاد پرویز مشکاتیان بود. این اثر، سالها پخش نمیشد. عزیزی که جانش را در زلزله بم از دست داد خواننده این اثر بود. ملکالشعرا این شعر را احتمالا در دوران جنگ جهانی اول سروده است، شعر با «ای خطّهٔ ایران مهین، ای وطن من» آغاز میشود. در بخشی از شعر میگوید: «تا دشمن در این سرزمین هست، آرامش ندارم» و در پایان نیز به این اشاره میکند که «شاید حتی کفنی از این خاک هم نصیبم نشود.» اما آنچه او را به سرودن این شعر واداشته، عشق به وطن است.»
او ادامه داد: «همین روحیه را در دوران جنگ جهانی دوم نیز میبینیم؛ زمانی که سرود «ای ایران» با شعر حسین گلگلاب و آهنگسازی روحالله خالقی خلق شد و با صدای بنان جاودانه شد. این آثار، بیانگر دل مردماند؛ هنرمندان هستند که این احساسات را به زبان میآورند، به آنها جلوه میبخشند و در قالبی ماندگار ثبتش میکنند.»
مسجدجامعی در ادامه تصریح کرد: «وظیفه هنرمند، صرفاً بازتاب شنیدهها و دیدهها نیست؛ او باید چنان بیان کند که مخاطب احساس کند این حرف، از اعماق دل خودش برخاسته است. نمونه آن، اجرای آواز بسطامی بر شعر ملکالشعرای بهار است؛ اجرایی که با وجود ارزشمند بودن، متأسفانه سالها از رسانه ملی پخش نمیشد.»
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، با اشاره به دیگر آثار ماندگار موسیقایی بیان کرد: «نمونه دیگری از این تأثیرگذاری را در اثر «سپیده» میبینیم که توسط زندهیادان ابتهاج، لطفی و شجریان خلق شد. آقای ابتهاج شخصاً به من گفت که پیش از انقلاب، این اثر را به رادیو بردند، مدیر وقت آن را نپذیرفت اما همان قطعه، با گذر زمان جای خود را در دل مردم باز کرد و امروز، رسانهها آن را بارها پخش میکنند. «ایران، ای سرای امید»، نه تنها ماندگار شد، بلکه به بخشی از حافظه موسیقایی ملت تبدیل شد.»
او ادامه داد: «هنرمندان و سینماگران ایرانی هنر را به عنوان بخشی از هویت ایرانی جلوه بخشیدند. به عنوان نمونه، پیش از اتفاقات اخیر، رئیسجمهور وقت آمریکا در سفر به عربستان، تلاش کرد موضوع تغییر نام خلیج فارس را به چالش بکشد. در واکنش به این مسئله، موجی در جامعه ایرانی شکل گرفت. حتی یکی از نمایندگان ایرانیتبار مجلس نمایندگان آمریکا هم نسبت به این موضوع موضع گرفت و به این مسئله اعتراض کرد. این واکنشها نشاندهنده ظرفیت بالای فرهنگی و ملی ما است.»
او سپس به نقش جامعه هنری و اصالت نگاه هنرمندان ایرانی اشاره کرد و گفت: «در این میان، یاد بزرگان هنر ایران و نگاه متعالیشان به میهن، بسیار مهم است. یکی از آنها، زندهیاد هوشنگ ابتهاج بود. ایشان شاعر سرود «ایران،ای سرای امید» بود. خاطرم هست که روزی به دیدارش رفتم. آدم خوشمحضری بود و از خاطرات مختلف میگفت. او تعریف کرد که در زندان – که پس از انقلاب هم مدتی در آنجا بود – هنگام پخش این سرود، گریهاش گرفت. یکی از زندانیان پرسید چرا گریه میکنی؟ و او گفت: من شاعر این شعرم.»
مسجدجامعی ادامه داد: «ابتهاج هنگام بازگویی این خاطره، بهشدت منقلب شد و اشک ریخت. سپس از خاطرات دوره بازجوییاش گفت. بعد با بغض گفت: «از شما میخواهم مرا ببرید سر مزار بازجوی من. پرسیدم برای چه؟ گفت درست است که بازجوی من بود، اما او بعدتر برای دفاع از ایران شهید شد. میخواهم برایش گل ببرم.» این نگاه هنرمندانه و از ژرفای دل برخاسته است؛ نگاهی که باعث میشود آثار این هنرمندان، در دل مردم جاودانه شوند.»
زبان قابلیت خودش را از دست داده باید نگران بود
رائد فریدزاده پس از احمد مسجدجامعی روی صحنه آمد و در ابتدای سخنانش گفت: «یک فیلسوف آلمانی به نام «آدورنو» جملهای نقل میکند و میگوید پس از آشویتس زبان آلمانی غیرقابل استفاده شد. با این زبان نمیشود فکر کرد و سخن گفت. به نظر میرسد حرف نیچه درست است که: «هر آنچه به محاق به آن نگاه کنی خودت به آن تبدیل میشوی» گویی که آدمیزاد یک هیولای درون دارد که در برهههایی از تاریخ ناچار تبدیل به چیزی میشود که از آن نفرت دارد یا از آن فاصله گرفته است.»
رییس سازمان سینمایی در ادامه سخنان خود بیان کرد: «نخست وزیر رژیم صهیونیستی کسی است که صحبت از جنایات هیتلر میکند و خودش همان جنایات را انجام میدهد، چقدر کودک باید کشته شود؟ چقدر آدم باید به دلیل نبود آب و غذا و امنیت کشته شوند؟ چه بر سر آدمی آمده که هیچ عکسالعملی ندارد؟ برخلاف آن چیزی که همیشه میگفتند، ظاهرا برای اولین بار یک گسست جدی بین حوزه عمل و نظر در حوزه سیاست اتفاق افتاده و تقریبا هیچ استاد روابط بینالملل و حقوق بینالملل پیدا نمیکنید که جنایات اخیر را نقض آشکار حقوق بینالملل نپندارد. از طرفی هم هیچ سیاستمدار غربی را پیدا نمیکنید که این را تایید کند.»
او در ادامه درباره از بین رفتن اخلاق گفت: «به همین خاطر است که میگویم زبان قابلیت خودش را از دست داده و کلمه بیاخلاق شده، نه تنها برای ما بلکه برای جهان باید نگران بود. قطعا دیگر کلمه الان ناپاک شده و دیگر قابلیت انتقال ندارد.»
فریدزاده در انتهای سخنانش بیان کرد: «ما ندیدیمش تو تصویرش کن شاید سینماگران ما قدرت این را داشته باشند که آنچه بر ما دیگر مردمان در غزه روا شده را به تصویر بکشند و سکوت چاره نیست، سکوت تایید جنایت است و همه ما باید این سقوط بشری را به تصویر بکشیم و در حافظه جهانی حفظ کند.»
اسراییل ظالم است و مظلوم نماییمیکند
مریم معترف، بازیگر سینما و تلویزیون که خانهاش به خاطر جنگ و در اثر برخورد موشک آسیب دیده بود در این رویداد گفت: «روز سوم جنگ بود که ترامپ گفت تهران را خالی کنید، همان روز به نزدیک خانه حمله شد و ۷ خانه کنار آنجا با خاک یکسان شد.آنها میگفتند ما فقط به نظامیها حمله میکنیم اما سوال من این است کدام قانون میگوید حق حمله به خانه نظامیان وجود دارد؟»
این بازیگر در ادامه بیان کرد: «ما حتی در جنگ هم نبودیم، ما در حال مذاکره بودیم و حالا هم خودش را مظلوم میداند و میگوید در تاریخ به ما ستم شده است. اما واقعیت این چنین نیست و این را هم میدانم که ما همیشه پشت ایران ایستادهایم، بمان ایران، جاودان بمان وطنم.»
سینمای ما پیامآور صلح است
علی دهکردی، مدیرعامل خانه سینما با تشکر از زحمات هنرمندان در ایام جنگ و پس از آن گفت: «بر خود واجب میدانم تا از این حرکت دلنشین قدردانی کنم، اگر قرار است پیوندی میان، سینما، خانه سینما، موزه سینما و سازمان سینمایی داشته باشیم، خوشحالیم که از این در وارد شویم. همه سرافراز هستیم که در تمام این سالها سینمای عشق، عطوفت، آزادی و آزاد اندیشی بوده است.»
او ادامه داد: «سینمای ما همیشه از در مهربانی صلح و دوستی بوده و حتی فیلمهای جنگی ما هم با نام آثار جنگی شناخته نمیشوند بلکه با نام دفاع مقدس شناخته میشوند. ما همیشه از صلح سخن گفتیم و هر بار هم که در مجامع بینالمللی حاضر شدیم پیامی به جز صلح نداشتهایم. سینما آینه متقابل هر جامعهای است و سینمای ما هم سینمای دوستی و محبت بوده است، همه ما همین را خواستیم.»
اسراییل حتی سینما هم ندارد
علی رویینتن، نویسنده و کارگردان سینما در بخش کوتاهی روی صحنه آمد و گفت: «همیشه مردم به موزه میآیند تا آن را تماشا کنند اما امروز موزه مردم را تماشا میکند و بزرگترین داشته ما مردم است. شاید اسراییل خیلی چیزها داشته باشد و تجهیزات نظامیاش از جانب آمریکا تامین شود اما این مردم را ندارد و از همه مهمتر سینما هم ندارد.»
در انتهای مراسم نیز پرفورمنسی با محوریت جنگ اجرا شد که در نهایت با همخوانی سرود «ای ایران» توسط حاضران و روشن کردن شمع به یاد قربانیان جنگ ۱۲ روزه، این مراسم به پایان رسید.
۲۴۲۲۴۲
نظر شما