مادری به محضر امام صادق علیه السلام رفت. گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم. حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی گردد. رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت. حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟خب پسرت برمی گردد دیگر...
رفت اما از پسرش خبری نشد. برگشت؛ آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟
دیگر طاقت نیاورد، گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟ نمی توانم صبر کنم به خدا طاقتم تمام شده.... حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته...رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته! آمد پیش امام گفت آقا جریان چیست؟ نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟
حضرت فرمود «به من وحی نازل نشده اما عند فناءالصبر یأتی الفرج... صبر که تمام بشود فرج می آید...»
این روزها روضه که می روی یک بار هم به خودت بگو فلانی چه طاقتی داری تو... و دعا کن برای دل آن مادری که هنوز پسرش برنگشته!
این یک حکایت است که در فضای وب منتشر شده، شاید برای این روزهای ما...
کد خبر 209538
نظر شما