...وارد شهر که می‌شوی مثل این می‌ماند که اژدهای هفت سری را از فراز کوهی بلند می بینی و به سرت می‌افتد که نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد.

به گزارش خبرآنلاین،  «هاروارد مک دونالد» با زیر عنوان 43 نمای نزدیک از سفر آمریکا نوشته سید مجید حسینی از سوی نشر افق منتشر شد.


نویسنده در ابتدای کتاب اینگونه آغاز می کند: «صبح امروز که از فرودگاه بین المللی جان اف کندی وارد خاک آمریکا شدم، به نظرم آمد هرچه خوانده ام هیچ است و باید از نو دستگاه ذهنم را بچینم، از سفرنامه جلال آل احمد گرفته تا «بهشت شداد» جلال رفیع و از رمان «بی وطن» امیرخانی تا «خنده دار به فارسی» فیروزه جزایری دوما، همه حرف خودشان را زده اند نه حرف این سرزمین را...»

 

بنابراین گزارش، نویسنده در این کتاب سعی کرده با زبانی ساده، مانند یک عکاس، 43 مرکز مهمی را که در آمریکا از نزدیک مشاهده کرده برای مخاطب روایت کند.

 

«دانشگاه کلمبیا، قلب هارلم»، «موزه متروپولیتن، گفت و گو با چشمان سنگی» ، «موزه مادام توسو، آروزهای بر باد رفته»، «قلعه باسکرویل»، «نیاگارا اسب سپیدی جداکننده دو فرهنگ»، «قبرستان ملی آرلینگتون» ، «دانشگاه مریلند» ، «علم بهتر است یا ثروت»، «زندگی شبانه، وقتی مورچه نیویورکی بارش را زمین می گذارد» از مهمترین قاب های نوشتاری این کتاب است.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:


«نیویورک شهر نیست که اژدهاست، وارد شهر که می‌شوی مثل این می‌ماند که اژدهای هفت سری را از فراز کوهی بلند می بینی و به سرت می‌افتد که نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد. داخل خیابانهای تنگ «منهتن» جرم سنگین شهر روی سینه‌ات سنگینی می‌کند و احساس می‌کنی مردم که مثل مورچه از این سو به آن سو می‌دوند، مشغول بردن جرم سنگین شهراند. شهر در دست مورچه‌هاست و همگی به خط و منظم حرکت می‌کنند، میلیون‌ها مورچه باربر که بدون ایجاد سرو صدا و مزاحمت برای هم، در مسیر خود می‌روند. اصلاً دوست ندارم مثل میرزا حسن خان ایلچی و روشنفکران ندید بدید دوره ناصری «حیرت نامه» در فرنگ بنویسیم و یا مثل جلال آل احمد، هی تاریخ و فرهنگ و پدربزرگم را برسر آمریکائی‌ها بکوبم و صیغه تصغیر «ک» بر سر نام هر کس و چیزی که در آنجا زائیده و روئیده بگذارم ولی «نیویورک» هم جای حیرت دارد هم جای تحقیر. هم شهر فرهنگ است هم نیست. هم شهر سیاست است هم نیست و هم از اساس «شهر» است و هم بکل شهر نیست. ولی هر چه هست و هر چه نیست، یک چیز قطعی است و آن این‌که نیویورک شهر «پول» است و دلارو در این «احدالناسی» شک و شبهه ندارد. همه مورچگان نیویورکی از صبح تا شب می‌دوند به خاطر یک مشت «دلار» بیشتر و یک قران «Tax» کمتر. همه چیز حساب و کتاب دارد و سر همه هم توی..... ل Gift cart داشته باشی سر شانسی و یکی می‌خری و دو تا می‌بری...»

این کتاب را می توانید از غرفه نشر افق در نمایشگاه بین المللی کتاب تهیه کنید. ضمن اینکه ساکنان تهران برای تهیه تلفنی این کتاب (در صورت موجود بودن در بازار نشر) می توانند با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. هموطنان سایر شهر‌ها نیز با پرداخت هزینه پستی ارسال، می‌توانند تلفنی سفارش خرید بدهند.
6060

کد خبر 210928

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۴
    52 14
    من فکر میکنم که نیویورک زنده ترین شهر جهانه.....مخصوصا خیابان های پنجم و هفتم و بندر نیویورک
  • بدون نام IR ۰۱:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۵
    5 15
    احتمالا منظور رضا این نبوده که فاسدترین شهر جهانه؟ مخصوصا میدان تایمز و خیابان وال استریت؟ اگر منظور از زنده بودن کثرت تردد است که خب بمبئی شلوغ تر است و توکیو به مراتب شلوغ تر. ضمنا نیویورک واقعا کثیف است کافی است از خیابان های اطراف سازمان ملل دور شوی یا شب هنگام پا به مترو بگذاری. آنوقت جهان متفاوتی خواهی دید. منطقه کارگر نشین کوئینز که ماجرائی است.
    • ساشا IR ۰۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۹
      2 0
      شما فقط همینو بدون که حجم اقتصادی یا همان میزان تولید ملی ایران از تولید شهر نیویورک کمتره. به عبارت بهتر نصف اون هست. نه، منظور فقط شلوغی نیست. اقتصاد شهر نیویورک از اقتصاد خیلی از کشورهای جهان بزرگ تره.
  • ali US ۱۷:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۵
    3 2
    what is english title of this book?