آیا دستگیری پسران آیت‌الله طالقانی، فاصله‌ای بین امام و ایشان انداخت؟

هنوز امام در قم زندگی می‌کرد که بر سر قضایایی، پسران آیت‌الله طالقانی را گرفته بودند. آن روز آیت‌الله برای دیدار با امام به خانه ایشان سری زده بود و...

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از جماران،  نوزدهم شهریور ماه سال ۵۸  بود  که مجاهد نستوه، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی به رحمت خدا رفت. ایشان سالها با رژیم شاه مبارزه کرده بود و به عنوان اولین امام جمعه تهران از طرف امام منصوب شده بود. مرحوم دکتر احمد احمدی درباره برخورد امام خمینی (س) و آیت الله طالقانی این‌گونه نقل کرده است: 

خاطره‌ای از آقای دکتر عبدالله زندیه که خدا رحمتش کند، دارم که برای شما نقل می‌کنم. ایشان خاطره‌ای نقل کرد که خیلی برای من آموزنده بود؛ گفتند: زمانی که امام در قم بودند قبل از آن‌که حادثه سکته پیش بیاید و ایشان به تهران منتقل شوند ما به قم رفتیم، در آن خانه یک‌طبقه در اتاق بیرونی نشسته و منتظر بودیم که ایشان از اندرون تشریف بیاورند. آیت‌الله طالقانی و یکی از دختران‌شان هم آمده بودند. آن زمان ظاهرا بچه‌های کمیته دو تا از پسران آیت‌الله طالقانی را گرفته بودند. منافقین هم خیلی سروصدا می‌کردند که بچه‌های «پدر» را هم گرفتند و معلوم نیست چه بر سرشان آورده‌اند. یکی از دخترهای‌شان هم آمده بود با پدرش که به امام اعتراض کنند که چرا این کار انجام شد.

آقای دکتر زندیه می‌گفت که حضرت امام از اندرون وارد اتاق شد، مرحوم آقای طالقانی با آن ادبش احترام فراوانی به عمل آورد و بعد از احوال‌پرسی که با حاضران صورت گرفت ایشان قضیه دستگیری پسران‌شان را نقل کردند. دکتر زندیه مطلب را به این مضمون به بنده گفتند که امام فرمود: جناب آقای طالقانی این انقلاب، انقلاب بزرگی است و فراگیر خواهد شد؛ منظور این است با انقلابی به این بزرگی، ما الان نمی‌دانیم که چه کار عظیمی کرده‌ایم. این انقلاب را هنوز هم نمی‌توانیم ارزیابی کنیم. برای چنین انقلاب بزرگی اگر احمد مرا هم بگیرند ما نباید نگران باشیم و اعتراض کنیم کار به این بزرگی بالاخره چنین تبعاتی هم دارد. این را فرمودند و برخاستند و رفتند. دختر مرحوم طالقانی اعتراض کرد که آقا مسئله حل نشد برادران من هنوز تکلیف شان معلوم نیست! به حالت معترضانه این جمله را گفت؛ مرحوم آیت‌الله طالقانی سخت به او پرخاش کرد که تو نمی‌فهمی و نمی‌دانی که ایشان در باب عظمت و آینده انقلاب چه فرمودند. خلاصه دختر را با پرخاش ساکت کردند. البته بعدا فرزندان مرحوم طالقانی را آزاد کردند؛ ولی داستان، داستان برخورد امام و نگاهی بود که ایشان نسبت به انقلابش داشت و می‌دانست که چه کار بزرگی انجام شده است.

منبع: ویژه‌نامه «رسول آفتاب»

۲۵۹

کد خبر 2112218

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین