استر و مردخای در ایران یا مصر؟/ سند شوکه‌کننده باستانی روایت تورات را به چالش می‌کشد

اساس کتاب استر در عهد عتیق، یک افسانه بابلی قرن پنجمی است که کشمکش مرافعه مردخوای اشتار را با اخشورش بیان می‌کند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی نیکویی (دکتری پژوهش‌هنر، کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان، ایران‌شناس و روزنامه‌نگار): یکی از جشن‌های مذهبی یهودیان چه در ایران و چه در اسرائیل و یا هر نقطه از گیتی که این مردمان باشند «جشن پوریم» است. این جشن از یک داستان در یکی از کتاب‌های تورات به نام «اِستر» آبشخور می‌گیرد. در اسطوره‌های یهود «استر» زنی است از پیامبران قوم یهود و برادرزاده مردی به نام «مُردُخای» که در ادبیات دینی یهود این دو با نام «اِستر و مُردُخای» شناخته می‌شوند و آرامگاه هر دوی ایشان در کنار یکدیگر در یک مقبره در شهر همدان ایران واقع شده که زیارتگاه یهودیان است.

نقش‌داران داستان پوریم در تورات یک زن یهودی به نام استر، عموی او مردخای و خشایارشا شاهنشاه ایران هخامنشی که در تورات نام او «اخشوروش» ذکر گردیده و «هامان» وزیر شاهنشاه ایران است. پوریم از کلمه «پور» به معنی «قرعه» آمده است که اشاره به قرعه‌ای که در کتاب استر، هامان وزیر برای مشخص‌ کردن مناسب‌ترین روز و ماه برای نابودی یهودیان ایران ریخت، دارد.[i]

اما داستان پوریم به روایت تورات: استر دختری زیبا و یتیم و دختر برادر مردخای از خادمان دربار هخامنشی بود.[ii] استر به ‌غیر از جمال نیکو، خصائل برگزیده فراوانی داشت و پس از آن‌که اخشوروش به دلیل اطاعت ‌نکردن همسرش «وشتی» او را از ملکه بودن خلع کرد و تصمیم گرفت زن دیگری را به ‌عنوان ملکه خود برگزیند،[iii] استر به اطاعت از دستور عموی خود مردخای، نژاد و دین خود را به پادشاه آشکار نساخت[iv] و به همسری اخشوروش، پادشاه شاهنشاهی، ایران درآمد. بنا بر نوشته کتاب استر، وی بر ۱۲۷ ولایت از هند تا حبشه حکمرانی می‌کرد. از آن‌جا که مردخای مردی دین‌مدار بود، به‌ویژه به ‌خاطر خصلت‌های نیکوی خود، مورد مشورت شاهنشاه هخامنشی قرار می‌گرفت. نخست‌وزیر دربار هخامنشی فردی اجنبی از نسل عمالق به نام هامان بود که بنا بر تکبر، انتظار داشت همگان در برابرش سجده کنند و به خاک بیفتند. اما مردخای یهودی که می‌دانست سجده ‌کردن در برابر هر فردی یا چیزی جز خدا، به منزله بت‌پرستی و شرک خواهد بود، حاضر نمی‌شد تا در برابر هامان سر سجده خم کند.[v] از این ‌رو هامان عمالقی کینه او را به دل گرفت و در صدد برآمد همه یهودیان ساکن در امپراطوری ایران را قتل‌عام کند و به نسل‌کشی یهودیان بپردازد. هامان نزد پادشاه چنین وانمود کرد که قوم یهود فرمان پادشاه را اطاعت نمی‌کنند و در میان اقوام و ملل شاهنشاهی ایران تفرقه و نفاق می‌افکنند تا حکومت را تغییر دهند.[vi] پس هامان فرستادگانی به تمام ولایات ایران فرستاد تا در روز ۱۳ آدار تمامی یهودیان از جوان و پیر و حتی کودکان کشته شوند.[vii]

مردخای وقتی از فرمان هامان وزیر آگاهی یافت، از استر خواست که در نزد پادشاه برای یهودیان میانجی‌گری نماید. استر به مردخای پیغام فرستاد که تا زمانی که پادشاه او را نخواند، اگر به حیاط اندرونی شاه وارد شود، او را خواهند کشت و این‌که سی روز بود که پادشاه او را نخوانده بود.[viii] وقتی مردخای، استر را مطمئن ساخت که خود او نیز شامل فرمان می‌شود، تصمیم گرفت که خودش را بر پادشاه ظاهر سازد،[ix] استر و مردخای پادشاه را از نقشه‌های شوم هامان آگاه ساختند و توطئه‌های او را برملا کردند. استر به پادشاه آگاهی داد که خود او از قوم یهود است و هامان قصد دارد همه یهودیان را در امپراطوری ایران از دم تیغ بگذراند. چون پادشاه ایران به این توطئه هامان پی برد سخت به خشم آمد و دستور داد همان کیفری که هامان برای یهودیان در نظر گرفته بود و با ترفند قصد داشت اجازه آن را از پادشاه بگیرد، درباره خود او و خانواده‌اش و افراد قومش اجرا گردد.

روز سیزدهم آدار فرارسید. در این روز، دشمنان یهود امیدوار بودند بر یهودیان غلبه یابند، اما قضیه برعکس شد و یهودیان بر دشمنان خود پیروز شدند.[x] یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آن‌ها را کشتند،[xi]آن‌ها در شهر شوش ۵۰۰ نفر ازجمله ۱۰ پسر هامان به نام‌های فرشنداتا، دلفون، اسفاتا، فوراتا، ادلیا، اریداتا، فرمشتا، اریسای، اریدای و ویزاتا را کشتند،[xii] بعد از این کشتار، استر از پادشاه خواست تا اجساد ده پسر هامان را به دار بیاویزند و از پادشاه خواست تا به یهودیان اجازه بدهد تا کارشان را فردا نیز ادامه بدهند؛[xiii] با موافقت پادشاه ایران[xiv] یهودیان ۳۰۰ نفر دیگر را در پایتخت کشتند.[xv] در سایر شهرها نیز یهودیان از خود دفاع کردند و آن‌ها ۷۷۰۰۰ نفر از دشمنان خود را کشتند؛ ولی اموال‌شان را غارت نکردند.[xvi] این کار در روز سیزدهم ماه آدار انجام گرفت و آن‌ها روز بعد، یعنی چهاردهم آدار پیروزی خود را جشن گرفتند.[xvii] یهودیان از آن تاریخ، به یاد این رویداد که به ‌موجب آن از یک توطئه بزرگ نسل‌کشی رهایی یافتند، هر سال در ماه عبری آدار جشن می‌گیرند و آن وقایع را «پوریم» می‌نامند.[xviii]

به روایت دایره‌المعارف جهانی یهود

دایره‌المعارف جهانی یهود[xix] درباره کتاب استر می‌نویسد: اکثر محققان کتاب را افسانه و داستان‌هایی می‌دانند که بازگوکننده آداب و سنت‌های معاصری است که با ظاهر و آهنگی قدیمی ارائه شده است تا از حمله و هجوم به آن اجتناب شود. آن‌ها خاطرنشان کرده‌اند ۱۲۷ ولایتی که نام‌شان در کتاب آمده با ۲۰ ساتراپی باستانی ایران در مغایرتی عجیب است. یا حیرت‌آور است که چگونه استر یهودی بودن خودش را مخفی می‌کند در حالی ‌که مردخای که پسرعمو و درعین‌حال قیم او بوده، به‌ عنوان یک یهودی شناخته شده بوده است! نیز غیرممکن است که یک غیرایرانی به ‌عنوان نخست‌وزیر یا ملکه انتخاب شود و این‌که رویدادهای کتاب، اگر به‌راستی واقع شده‌اند، نمی‌توانسته‌اند با بی‌توجهی مورخان روبه‌رو شده باشند. لحن به‌کاررفته در کتاب، ساختار ادبی و جایگاه کتاب بیشتر به یک داستان رمانتیک اشاره دارد تا یک واقعه‌شمار تاریخی. برخی پژوهشگران حتی منبع این اثر را کاملا غیریهودی ردیابی کرده‌اند.[xx]

استر همه‌چیز به جز تاریخ

سموئل کندی[xxi] درباره کتابِ استر می‌نویسد: کتاب استر همه چیز می‌تواند باشد جز تاریخ، این کتاب، داستانی افسانه‌آمیز است که غرض ظاهری این افسانه آن بوده که برای جشن‌گرفتن عید پوریم، یک حقانیت و واقعیت تاریخی ذکر کند. کتاب استر اطلاعاتی نادرست را در مورد فارس نیز ارائه می‌دهد. در این کتاب آمده که خشایارشا بر ۱۲۷ ولایت حکمرانی کرده، حال آن‌که تعداد واقعیت تحت حکم او ۲۷ تا بوده است. به نظر سموئیل کندی، کتاب استر سرشار از اندیشه‌ها و تصوراتی است که از ادبیات اساطیری بابل سرچشمه گرفته است. چراکه اندیشه غلبه یک زن بر پادشاه بیگانه بیشتر با روحیه بابلیان قرن ۵ پیش از میلاد مناسبت دارد تا با تفکر یهودی. علاوه بر این، نام هیچ یک از قهرمانان کتاب استر یک اسم واقعی یهودی نیست. به ‌استثنای شاه اخشورش (خشایارشا)، بقیه نام خدایان بابلی و عیلامی دارند. نام استر معادل «ایشتار» است. بانوی قهرمان داستان حتی در باب دوم، آیه هفتم، «هدسه» خوانده می‌شود که از القاب خاص رب‌النوع بابلی است. استر و مردخای بابلیانی هستند که نقاب یهودی به چهره زده‌اند. دشمن آن‌ها، هامان، را می‌توان بر مبنای زبان‌شناسی با هوما یک خدای عیلامی برابر دانست. وشتی، ملکه پارس هم به همین ترتیب، می‌توان با «مشتی» یک رب‌النوع عیلامی تطبیق داد. ازاین‌رو کندی معتقد است اساس کتاب استر در عهد عتیق، یک افسانه بابلی قرن پنجمی است که کشمکش مرافعه مردخوای اشتار را با اخشورش بیان می‌کند. همانندی‌ها هم آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان آن را بر تصادف حمل کرد.

یک اکتشاف بزرگ باستان‌شناسی

از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۶ حدود یک‌صد قطعه از طومارهای عهد عتیق در موقعیت جغرافیایی بحرالمیت در وادی قمران[xxii] یافت شده‌اند، همگی به جز کتاب استر با عهد عتیق تطابق دارند. تومار بحرالمیت مربوط به گروه هاسنیان[xxiii] از یهودیان است که هم‌اکنون ترجمه این طومارها نیز به چاپ رسیده و در دسترس همگان است.[xxiv]

ریشه تاریخی

ریشه تاریخی این داستان به نظر می‌رسد مربوط به شورشی باشد که در پایان سلطنت داریوش دوم هخامنشی (۴۲۳–۴۰۴ پ. م) و اوایل شاهنشاهی اردشیر دوم هخامنشی (۴۰۴–۳۵۸ پ. م) در جریان شورش استقلال‌خواهانه مصریان رخ داد.[xxv] قلعه‌ای به نام آلفانتین یکی از استحکامات مرز جنوبی مصر آن روز به شمار می‌آمد و به شکل جزیره‌ای در چندکیلومتری آبشار اول نیل قرار داشت و در دوره فراعنه مصر به نام یپ (Yep) یا شهر فیل‌ها نامیده می‌شد، به این سبب در زبان یونانی و زبان‌های اروپایی به آن آلفانتین می‌گویند؛[xxvi] در این جزیره یک جماعت بزرگ یهودی از زمان فراعنه جای‌گیر بودند؛ جماعتی که شاید پس از تخریب اورشلیم در سال ۵۸۶ پ.م به دست بخت‌النصر بابلی به مصر پناهنده شدند[xxvii] و شاید از بقایای اسرائیلیان قدیم مصر بودند که همچنان در مصر ماندگار گشته بودند،[xxviii] ایشان در این جزیره جامعه‌ای مجزا تشکیل داده بودند و شهر نسبتا بزرگی داشتند.[xxix] مصر در زمان پادشاهی کمبوجیه (۵۲۵–۵۲۲ پ٫ م) ضمیمه شاهنشاهی هخامنشی شد[xxx] این اسرائیلیان مصری و جزیره آلفانتین و معابد ایشان نیز به بخشی از قلمروی شاهنشاه هخامنشی درآمد. داریوش دوم هخامنشی دست به یک‌رشته اصلاحات در شاهنشاهی ایرانِ هخامنشی زد و ضمن فرمانی به متولیان معبد یهودیان مصر فرمان داد که مجموعه قوانینی که عزرا[xxxi] در سرزمین اصلی اسرائیل به دستور او وضع کرده است را در میان خودشان اجرا دارند و مراسم عید فصح[xxxii] را بر طبق قوانین عزرا انجام دهند.[xxxiii]

گفته می‌شود که اجازه نوسازی معبدشان با هزینه دربار شاهنشاهی هخامنشی نیز به همراه این فرمان نامه فرستاده شد و این فرمان‌نامه در میان یهودیان جزیره خوانده شد و شور و اشتیاقی در ایشان بپا داشت.[xxxiv] یهودیان مصر پس از نوسازی معبد و با سوءاستفاده از آزادی‌هایی که شاهنشاهی هخامنشی برای ادیان و باورها ایجاد نموده بود دست به اقداماتی زدند که توهین به مقدسات مصریان به شمار می‌رفت و ازجمله این اعمال، قربانی ‌کردن گاو در معبدشان بود؛ این رفتار باعث شوریدن کاهنان مصری علیه ایشان شد.[xxxv] در این دوران افسری به نام «وی‌دَرنَه» سپه‌سالار و فرماندار جنوب مصر بود، و ارشام هخامنشی شهریاری و حکومت مصر را از سوی شاهنشاه هخامنشی داشت. ارشام در سال ۴۱۱ پ.م برای دادن گزارش روانه ایران شد و امر سرپرستی مصر را به «وی‌درنه» سپرد. فرزند «وی‌درنه» که یهودیان مصر نامش را «نَفیان» نوشته‌اند جانشین پدر در جنوب مصر گردید. به‌سرعت کاهنان جنوب مصر سربازان مصری زیر فرمان نفیان را به اعتراض قربانی ‌کردن گاو در معبد یهودیان بر ضد ساکنان یهودی قلعه آلفانتین شوراندند؛ از سویی قوانین دولت شاهنشاهی هخامنشی برای احترام به مقدسات مصریان قربانی ‌کردن گاو در مصر را ممنوع اعلام داشته بود، پس یهودیان آلفانتین با قربانی ‌کردن گاو قانون شاهنشاهی هخامنشی را زیر پا نهاده بودند، نفیان نیز با این شورش همراه و موافق گردید و معبدی که یهودیان جزیره آلفانتین در زمان آخرین فرعون مصر پیش از لشکرکشی کمبوجیه ساخته بودند و در زمان داریوش دوم نوسازی کرده بودند توسط شورشیان مورد حمله واقع شد و گنجینه آن به تاراج رفت.[xxxvi]

یهودیان مصر با زنان و فرزندان‌شان پلاس پوشیدند[xxxvii] و سوگوار نشستند و روزه گرفتند و از خدای‌شان درخواست نمودند که دشمنان‌شان را نابود سازد و شکوائیه‌ای به ‌سوی هم‌مذهبان و هم‌نژادان یهودی خود در اورشلیم و سامره[xxxviii] نوشتند و به ایشان آگهی دادند از ظلمی که بر ایشان رفته است و معبد ایشان در آلفانتین که ویران گشته پیش از کمبوجیه برپا بود و حتی در زمان لشکرکشی کمبوجیه حرمتش حفظ شد و از اسرائیلیان سامره و اورشلیم خواستند که پادرمیانی نزد شاهنشاه ایران نمایند برای بازسازی معبد یهودیان مصر؛ ولی اسرائیلیان سامره و اورشلیم میانه خوبی با اسرائیلیان مصر نداشتند، پاسخی که از اورشلیم و سامره به آن‌ها رسید آن بود که نزد شهریار و حاکم مصر «ارشام» روند و ازآن‌پس نیز از قربانی ‌کردن گاو خودداری نمایند.

پلاس‌پوشی و روزه‌داری و زاری یهودیان به درگاه خدای‌شان ادامه داشت. نفرین آن‌ها متوجه «وی‌درنه» بود که می‌پنداشتند برپاکننده این شورش بوده؛ زیرا با قربانی ‌کردن گاو و گوسفند مخالف بوده و پسرش با اشاره او مرتکب این جنایت شده است. جمع بزرگی از آن‌ها به ‌سوی پایتخت جنوب مصر «تبس» به راه افتادند و در کنار دروازه شهر بست نشستند. این اقدام آن‌ها شورش تلقی می‌گشت و همه آن‌ها به اتهام برهم‌ زدن نظم عمومی بازداشت و زندانی شدند. در دنبال گزارش که نشان از خشم شدید اسرائیلیان مصر از حاکم ایرانی به ‌خاطر بازداشت و زندانی کردن شورشیان است می‌خوانیم که خدای اسرائیل لابه‌های مظلومان را شنید و وی‌درنه را مورد خشم خود قرارداد و سگ هار او را درید و همه کسانی که در بی‌حرمتی به معبد خدای اسرائیل در آلفانتین شرکت داشتند به خواست خدای اسرائیل کشته شدند.[xxxix]

روشن نیست که کشته ‌شدن دشمنان اسرائیلیان مصر چگونه صورت پذیرفت ولی می‌توان پنداشت که «ارشام» وقتی به مصر بازگشت، بازداشتی‌های اسرائیلیان هنوز در زندان و در بیم کشتار بودند و او آن‌ها را آزاد کرد و عاملان و باعثان تخریب معبد یهودیان را کیفر سخت داد. اما کیفر شدید عاملان مصری واقعه معبد آلفانتین که عمدتا کاهنان مصری بودند برای شاهنشاهی هخامنشی گران تمام شد، زیرا در این زمان مصریان وارد شورش ضدایرانی شدند، اردشیر دوم که نیز گرفتار شورش کوروش صغیر[xl] بود امکان نیافت که به‌موقع برای آرام‌ کردن مصر اقدام نماید و مصر از اطاعت شاهنشاهی هخامنشی بیرون رفت؛ فرعون‌های جدید مصر که به یاری سربازان یهودی نیاز داشتند همچون نیاکان دیرینه‌شان با یهودیان نیک‌رفتاری کردند.

اسنادی که از این دوران بازمانده است، نشان می‌دهد که یهودیان به فرعون وفادار بوده و زندگی عادی داشته‌اند.[xli] چنان که دیده شد، زندگی یهودیان مصر به دنبال این شورش ضد یهودی در خطر جدی قرار گرفت و بسیاری از ایشان به زندان افتادند و بیم کشته‌شدن‌شان می‌رفت؛ پس آن کشتاری که یهودیان در داستان استر و مردخای خبرش را داده‌اند می‌بایست در ارتباط با شورش مصر تفسیرش کرد؛ شاید یهودیان مصر نیز با فرعون جدید که علیه دودمان هخامنشی شورید همکاری کرده باشند، یعنی سربازان و سازوبرگ قلعه آلفانتین را در اختیار او قرار داده باشند و ازاین‌سبب توانسته باشند از کسانی که شورشیان یهودی را بازداشت و زندانی کرده بودند، انتقام بگیرند.[xlii]

داستان تورات رخداد بزرگ تصمیم به کشتار یهودیان را به پایتخت ایران و زمان خشایارشا انتقال داده است به عبارت بهتر یهودیان اورشلیم در سده‌های بعدی در تورات خودشان داستان یهودی‌ستیزی را مربوط به دوران خشایارشا دانسته‌اند که در پایتخت ایران اتفاق افتاده است و داستان استر و مردخای را ابداع نموده‌اند؛ در این داستان گفته می‌شود که وزیر بزرگ خشایارشا که «هامان بن هَمداتا اجاجی» بود محرک اصلی برای صدور فرمان کشتار یهودیان سراسر کشورهای تابع شاهنشاهی هخامنشی بود.[xliii]  اما هامان از قبیله اِجاج بود که از قبایل کهن قوم کنعانی در فلسطین است و یهودیانی که به فلسطین کوچانده شده بودند مدت‌های درازی با آن‌ها درگیری داشتند.[xliv] می‌توان اندیشید هامان کاهنان مصری را برای ویران کردن معبد یهودیان در جنوب جزیره آلفانتین به اتهام قربانی‌ کردن گاو در معبدشان برانگیخته باشد تا یهودیان را برای شورش برانگیزد و ایشان را به کشتن دهد و کین دیرینه قوم خود را از آن‌ها بازگیرد. داستان یهودی‌ستیزی هامان قابل‌توجیه است؛ زیرا اجاجی‌ها بنا به داستان‌های تورات از قدیم با اسرائیلیان دشمن بوده و جنگ‌ها با یکدیگر داشته‌اند؛ شاید هامان یکی از بلندپایگان در دستگاه حاکم هخامنشی در مصر بود؛ زیرا هم کنعانیان هم یونانیان و هم مصریان در آن دستگاه بوده‌اند. در این زمینه نام‌های بسیاری از آرامیان در سده‌های پنجم و چهارم برای ما مانده که در مصر سکنی داشته‌اند، در گورستان آرامی‌ها در مصر نام‌های ایرانی همچون «بغه‌داته» نیز دیده می‌شود؛ ولی نام پدر و پدربزرگ‌شان آرامی است و نشانه قومی سرزمین خودشان در کنارشان دفن گردیده است و این نشان از آن دارد که برخی کسان آن‌ها که مناصب بلند در دستگاه دولتی هخامنشی در مصر داشتند در نسل‌های بعد نام ایرانی برای خود گمارده بودند.[xlv] با این اوصاف هامان اجاجی یک آرامی‌تبار خالص بوده و بی‌شک در مصر می‌زیسته؛ ولی در داستان تورات اورشلیمی تبدیل به وزیر خشایارشا گردیده است. در قرآن نام هامان شش بار آمده است و تصریح گردیده که وزیر فرعون و همدست او برای نابودگری بنی‌اسرائیل بوده و مورد خشم خدای بنی‌اسرائیل قرار گرفته.[xlvi]

نوشته‌هایی که در سده اخیر در مصر در همین جزیره آلفانتین کشف شد، حقیقت رخداد را برای ما روشن می‌سازد و با بازخوانی آن‌ها معلوم می‌شود که اصل واقعه در مصر اتفاق افتاده بوده است. اما نویسندگان تورات کنونی حضور جماعت یهودی در مصر را به رسمیت نمی‌شناختند و یهودیان مصر نیز اختلاف‌شان با یهودیان اورشلیم چنان بود که قبله آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناختند و قبله خاص خود را داشتند که در همان جزیره ساخته شده بود.[xlvii] علت سکوت تورات کنونی (تورات اورشلیمی) در مورد رخداد یهودیان مصر و انتقال داستان به ایران و شهر شوش همین اختلافات ریشه‌ای است.

پی‌نوشت‌ها

 

[i] Marc Lee Raphael, Judaism in America, Columbia University Press, p.۳۲-۳۳

[ii] کتاب استر، باب دوم

[iii] کتاب استر،۱/۱۳

[iv] کتاب استر،۲/۱۱

[v] کتاب استر، باب ۱۳

[vi] کتاب استر، ۳/۸

[vii] کتاب استر، ۳/۱۴

[viii] کتاب استر،۴/۱۱

[ix] کتاب استر،۴/۱۶

[x] کتاب استر، ۹/۱

[xi] کتاب استر، ۹/۵

[xii] کتاب استر، ۹/۷

[xiii] کتاب استر، ۹/۱۳

[xiv] کتاب استر، ۹/۱۴

[xv] کتاب استر، ۹/۱۵

[xvi] کتاب استر، ۹/۱۶

[xvii] کتاب استر، ۹/۱۷

[xviii] کتاب استر،۹/۳۲

[xix] Encyclopaedia Judaica

[xx] شاکر، محمدکاظم و محمدسعید فیاض. «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن!». قرآن شناخت (موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی) بهار وتابستان،ش. ۵ (۱۳۸۹): ۱۴۵ تا ۱۶۴.

[xxi]ساموئل کندی ادی (Samuel Kennedy Eddy, ۱۹۲۶–۲۰۱۵) مورخ برجسته آمریکایی و استاد تاریخ در دانشگاه سیراکیوز بود که تخصص او در مطالعات خاور نزدیک باستان، به‌ویژه مقاومت فرهنگی در برابر هلنیسم پس از فتوحات اسکندر مقدونی، شناخته شده است. اثر مهم او The King Is Dead: Studies in the Near Eastern Resistance to Hellenism ۳۳۴–۳۱ B.C. یکی از منابع معتبر در تحلیل واکنش‌های تمدن‌های شرقی - از جمله ایران، یهودیه، و آسیای صغیر - در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی یونانیان است. ادی در این اثر با بهره‌گیری از منابع کلاسیک، کتیبه‌ها، و متون دینی، نشان می‌دهد که چگونه سنت‌های بومی در برابر همگون‌سازی هلنیستی مقاومت کردند. او همچنین در حوزه سکه‌شناسی رومی و تاریخ اقتصادی نیز پژوهش‌هایی منتشر کرده است. دین شخصی او در منابع عمومی ذکر نشده، اما رویکرد علمی و تحلیلی او نسبت به دین‌های باستانی، از جمله زرتشتی و یهودی، نشان‌دهنده بی‌طرفی پژوهشی و تمرکز بر تحلیل تاریخی است. ادی با رویکردی تطبیقی و انتقادی، سهم مهمی در فهم پویایی‌های فرهنگی و سیاسی خاور نزدیک در دوران پس از اسکندر ایفا کرده است.

[xxii] وادی قُمران (به عبری: קומראן، به عربی: خربة قمران) منطقه‌ای باستانی در کرانهٔ غربی رود اردن است که در نزدیکی ساحل شمال‌غربی دریای مرده و حدود ۱۰ کیلومتری جنوب شهر تاریخی اریحا قرار دارد.

[xxiii] فرقهٔ اسنیان (Essenes) یکی از مهم‌ترین گروه‌های دینی یهودی در دوران سده‌های دوم پیش از میلاد تا نخستین قرن میلادی بود که به زهد، ریاضت، و زندگی اشتراکی شهرت داشتند. آنان در واکنش به فساد مذهبی و سیاسی یهودیت رسمی، به انزوا روی آوردند و در مناطقی چون وادی قُمران، در نزدیکی دریای مرده، سکونت گزیدند. اسنیان از ازدواج پرهیز می‌کردند، اموال خود را مشترک می‌دانستند، و به طهارت آیینی و مطالعهٔ تورات اهتمام ویژه داشتند. آنان خود را «فرزندان نور» می‌نامیدند و دیگران را «فرزندان ظلمت» می‌دانستند. بسیاری از پژوهشگران، از جمله یوسفوس و فیلون، این گروه را منشأ برخی آموزه‌های عرفانی و اخلاقی در مسیحیت اولیه دانسته‌اند. کشف طومارهای بحرالمیت در غارهای قُمران، که شامل متون آیینی و تفسیری اسنیان است، شناخت ما از این فرقه را به‌طور چشمگیری گسترش داده و جایگاه آنان را در تاریخ اندیشهٔ یهودی و غربی تثبیت کرده است.

[xxiv] ترجمهٔ فارسی کامل این آثار - شامل متون فرقه‌ای، آیینی، تاریخی، و سرودها - با عنوان "متن کامل طومارهای بحر المیت" توسط سعید کریم‌پور از روی نسخهٔ انگلیسی پروفسور گِزا ورمِش (استاد دانشگاه آکسفورد) انجام شده و در سال ۱۳۹۹ توسط پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است. این ترجمه شامل آثار فرقه‌ای است و نه متون کتاب مقدسی، اما فهرست کامل طومارها و تحلیل‌های تاریخی را نیز در بر دارد.

[xxv] زرین کوب، عبدلحسین؛ تاریخ مردم ایران، ج۱؛ ص۱۸۲

[xxvi] گنجی، حسن؛ نمونه ای از سیاستهای مذهبی پادشاهان قدیم ایران و توجه آنها به آداب و رسوم مذهبی؛ مجله ی گوشه ای از تاریخ؛بهار۱۳۲۸، شماره ۳؛ ص ۱۴۹

[xxvii] طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الرسول ملک؛ج۲؛ ابولقاسم پاینده؛ ص۴۵۸

[xxviii] بهمنش، احمد؛ تاریخ ملل قدیم آسیای غربی؛ ص ۲۲۳

[xxix] گنجی، حسن؛ نمونه ای از سیاستهای مذهبی پادشاهان قدیم ایران و توجه آنها به آداب و رسوم مذهبی؛ مجله ی گوشه ای از تاریخ؛بهار۱۳۲۸، شماره ۳؛ ص ۱۴۹

[xxx] زرین کوب، عبدلحسین؛ تاریخ ایران زمین؛ ص ۲۹

[xxxi] عزرا پیامبر (به عبری: עֶזְרָא) یکی از چهره‌های برجستهٔ دینی و تاریخی یهود در دوران بازگشت از اسارت بابل بود. او کاهن، کاتب و مفسر شریعت موسی بود که نقش مهمی در بازسازی هویت دینی قوم یهود پس از تبعید ایفا کرد. قوانین و اقدامات عزرا بیشتر در کتاب عزرا و نحمیا از عهد عتیق ثبت شده‌اند.

[xxxii] عید فِصَح (به عبری: פֶּסַח پِسَح) یکی از مهم‌ترین اعیاد یهودیان است که هر ساله در نیمهٔ ماه نیسان (تقویم عبری) برگزار می‌شود. این عید یادآور رهایی بنی‌اسرائیل از بردگی در مصر و خروج آنان به رهبری حضرت موسی (ع) است.

[xxxiii] توفیقی، حسین؛ آشنایی با ادیان بزرگ؛ص۱۸۲

[xxxiv] امستد،آلبرت؛تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ محمد مقدم؛۴۸۴

[xxxv] زرین کوب، عبدلحسین؛ تاریخ مردم ایران، ج۱؛ ص۱۸۲

[xxxvi] امستد،آلبرت؛تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ محمد مقدم؛۴۹۴

[xxxvii] در فرهنگ‌های باستانی، پوشیدن پلاس نشانه‌ای از فروتنی، توبه، یا عزاداری بود.

[xxxviii] سامره در شمال فلسطین باستان قرار داشت و در دوره‌هایی پایتخت پادشاهی اسرائیل شمالی بود.

[xxxix] امستد،آلبرت؛تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ محمد مقدم؛ ۴۹۵ الی ۴۹۷

[xl][xl] کوروش صغیر (کوروش کوچک)، شاهزادهٔ هخامنشی و پسر داریوش دوم و پروشات، یکی از چهره‌های برجستهٔ سیاسی در سدهٔ پنجم پیش از میلاد بود. او فرمانروای آسیای صغیر و ساتراپ لیدیه بود و در سال ۴۰۱ پ.م. علیه برادر بزرگ‌ترش اردشیر دوم شورش کرد تا تاج‌وتخت را تصاحب کند. کوروش با گردآوری سپاهی از سربازان مزدور یونانی، به‌سوی پایتخت حرکت کرد، اما در نبرد کوناکسا در میان‌رودان شکست خورد و کشته شد. زندگی و لشکرکشی او توسط گزنفون، سردار و مورخ یونانی، در اثر معروف آناباسیس ثبت شده است. کوروش صغیر به سبب شجاعت، جاه‌طلبی و نقش مهمش در تعاملات ایران و یونان باستان، در تاریخ سیاسی هخامنشی جایگاه ویژه‌ای دارد. لقب «صغیر» برای تمایز او از کوروش بزرگ به کار می‌رود. مرگ او نقطهٔ عطفی در تضعیف اقتدار مرکزی هخامنشیان و افزایش نفوذ یونانیان در منطقه بود.

[xli] امستد،آلبرت؛تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ محمد مقدم؛ ص ۵۰۸

[xlii] خنجی، امیرحسین؛ اردشیر اول؛ ص۲۷۳ ؛ WWW.Irantarikh.com

[xliii] خنجی، امیرحسین؛ افسانه ی پوریم؛ ص۴۸۶ ؛ WWW.Irantarikh.com

[xliv] در مورد قوم اجاج نگاه شود به : کتاب سموئیل، بابهای ۱۵ و ۱۷

[xlv] امستد،آلبرت؛تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ محمد مقدم؛ ص ۶۳۵ الی ۶۳۶

[xlvi] قرآن، آیات ۶و۸و ۳۸ سوره ی قصص و آیات ۲۳و ۲۴و ۳۶ سوره ی عافر و آیه ۳۹ سوره عنکبوت.

[xlvii] خنجی، امیرحسین؛ افسانه ی پوریم؛ ص۴۸۸ ؛ WWW.Irantarikh.com

۲۵۹

کد خبر 2115107

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین