به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، هجدهمین جلسه از سلسله سخنرانیهای قرآنی با موضوع «قوم یهود در قرآن» با سخنرانی حجتالاسلام «محمدمهدی میرجلیلی» و موضوع «الهیات عهد و ممنوعیت ولایت سلطهآور: تحلیل آیه ۵۱ مائده در پیوند با صهیونیسم یهودی و اونجلیسم معاصر» در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد.
بنابر روایت شبستان، مفهوم «عهد» در قرآن کریم، صرفاً یک پیمان تاریخی یا قراردادی محدود نیست، بلکه چارچوبی الهی برای تعریف رابطه انسان با خدا، پیامبران و جامعه مؤمنان است. «الهیات عهد» با تمرکز بر وفاداری و مسئولیت، امتداد این پیمان را از عصر وحی تا شرایط متحول امروز ترسیم میکند. در این چارچوب، آیات نهیکننده از پذیرش ولایت سلطهآور، از جمله آیه ۵۱ سوره مائده، نقشی کلیدی در حفظ استقلال فکری، سیاسی و امنیتی امت مسلمان ایفا میکنند.
این آیه، در فضایی تاریخی نازل شد که مدینه بهواسطه حضور قبایل یهودی و روابط پیچیده با قدرتهای مسیحی ـ رومی، با خطرات نفوذ و همپیمانیهای نابرابر روبهرو بود. منابع تفسیری معتبر همچون تفسیر طبری، تفسیر قرطبی و المیزان، گزارشهایی از تلاش برخی سران منافقین برای تکیه بر حمایت سیاسی ـ نظامی یهود و نصارا ارائه میدهند؛ حمایتهایی که در نهایت به وابستگی و تضعیف استقلال جامعه مسلمان منجر میشد. قرآن در واکنش به این رویکرد، با تعبیر «بعضهم أولیاء بعض» ضمن شناسایی پیوندهای درونگروهی میان یهود و نصارا، نسبت به خطر ادغام امت اسلامی در این حلقه هشدار میدهد.
از منظر الهیات عهد، نهی از ولایت سلطهآور به معنای منع وابستگی به قدرتهایی است که هویت دینی و سیاسی مسلمانان را در معرض تغییر یا تضعیف قرار میدهند. در این نگاه، ولایت صرفاً یک رابطه حقوقی یا نظامی نیست، بلکه پیوندی جامع و تعیینکننده در شکلدهی به مسیر جمعی امت است. این امر، لزوم مرزبندی میان همزیستی مسالمتآمیز و پذیرش سلطه را روشن میسازد.
اتحاد راهبردی صهیونیسم یهودی و جریان اونجلیست در مسیحیت معاصر، بهویژه در آمریکا. این اتحاد، نه تنها جنبه سیاسی و امنیتی دارد، بلکه بر بستر یک پروژه الهیاتی مشترک در زمینه «آخرالزمان» و بازسازی هیکل، امتداد یافته است. بررسی این الگوی معاصر، در پرتو آیه ۵۱ مائده، نشان میدهد که چگونه مفاهیم قرآنی همچنان در تحلیل روابط قدرت جهانی و مرزبندیهای هویتی امت اسلامی کاربرد دارد.
بخش مبانی نظری و مفهومی
۱. تعریف ولایت سلطهآور در قرآن
ولایت، از ریشه «و-ل-ی» به معنای نزدیکی، نصرت و تصرف است. در سیاق آیه ۵۱ سوره مائده، این واژه به معنای پذیرش حمایت و سرپرستی سیاسی، همراه با تبعیت و قرار گرفتن زیر سلطه دیگری است.
آیه ۵۱ سوره مائده :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَیٰ أَوْلِیَاءَۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و نصاری را دوستان خود مگیرید، که بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند، و هر که از شما آنان را دوست و یار گیرد، از آنهای ایشان خواهد بود؛ همانا خدا گروه ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
علامه طباطبایی در المیزان (ج ۵، ص ۳۹۱) تصریح میکند: «مراد از ولایت، آن ولایتی است که به سلطه و تبعیت بینجامد و مسلمان را در دایره تصمیمگیریهای غیر الهی قرار دهد.» طبری در جامع البیان (ج ٦، ص ٢٩٢) میگوید: «ولایت یعنی پذیرفتن آنان بهعنوان حاکم و ملجأ، به گونهای که امر و نهی ایشان بر شما لازمالاتباع گردد.»
۲. ولایت سلطهآور در چارچوب الهیات عهد
الهیات عهد بر پایه وفاداری کامل به خدا، رسول و جماعت مؤمنان بنا شده است. این وفاداری، هرگونه سلطه بیگانه بر اراده سیاسی و هویت دینی مسلمانان را مردود میشمارد.
آیه ١٢٠ آلعمران :
إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِهَاۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًاۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ
ترجمه:
اگر به شما نیکی برسد آنان را ناخوش آید، و اگر به شما آسیبی رسد، خوشحال شوند. و اگر شکیبا باشید و پرهیزکاری پیشه کنید، مکرشان هیچ زیانی به شما نخواهد رساند، که خدا به آنچه انجام میدهند، محیط است.
آیه ١٣٩ آلعمران :
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
ترجمه فارسی:
و سست نشوید و غمگین نگردید، که شما برترید، اگر ایمان داشته باشید.
فخر رازی در التفسیر الکبیر (ج ١٢، ص ٣٧) بیان میکند که نهی از ولایت کفار در این آیات، تثبیت پیمان الهی است، چون پذیرش سلطه، به معنای نقض عهد الهی و برهمزدن اولویت امت میباشد.
۳. تمایز میان ولایت و روابط مجاز با اهل کتاب
در قرآن، سه سطح تعامل با اهل کتاب دیده میشود:
سطح اول: همزیستی عادلانه
آیات ٨-٩ سوره ممتحنه :
لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ
إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَیٰ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْۚ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُو۟لَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
ترجمه:
خدا شما را از نیکی کردن و عدالت ورزیدن نسبت به کسانی که با شما در دین جنگ نکردند و شما را از دیارتان بیرون نراندند، باز نمیدارد؛ همانا خدا عدالتپیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی که با شما در دین جنگ کردند، شما را از دیارتان بیرون راندند و در بیرونراندنتان کمک کردند، نهی میکند؛ و هر که با آنان دوستی کند، همانها ستمکارانند.
طبری (ج ٢٨، ص ٦٣) این آیات را دلیل بر جواز تعامل تجاری و اجتماعی بیضرر با اهل کتاب دانسته اما آن را از ولایت سلطهآور جدا کرده است.
سطح دوم: منع ولایت سلطهآور همانند آیه ٥١ مائده، که قرطبی (ج ٦، ص ٢١٨) آن را خاص حالتی دانسته که وابستگی موجب ضعف امت شود.
سطح سوم: مقابله با دشمنی فعال
آیات ١٣-١٤ سوره توبه :
أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍۚ أَتَخْشَوْنَهُمْۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِینَ
ترجمه فارسی:
آیا با قومی که پیمان خود را شکستند، و قصد بیرونکردن پیامبر را داشتند، و آنان نخست شما را آغاز کردند، پیکار نمیکنید؟ آیا از آنان میترسید؟ خدا سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمنید. با آنان بجنگید، تا خدا به دست شما آنان را عذاب کند، خوارشان سازد، بر آنان پیروزی دهد، و دلهای مؤمنان را شفا بخشد.
ابنکثیر (تفسیر القرآن العظیم، ج ٤، ص ٩٣) این سطح را «جهاد دفع» خوانده و آن را در مقابل ولایت، یک واکنش مشروع دانسته است.
۴. مصادیق معاصر ولایت سلطهآور
امروز، اتحاد راهبردی صهیونیسم یهودی و جریان اونجلیست مسیحی، همانگونه که جان هاگی در) In Defense of Israel ، ص ٤٥) توضیح داده، بخشی از پروژه سیاسی ـ الهیاتی مشترک مبتنی بر نصرت و سلطه در خاورمیانه است. این اتحاد، مصداقی روشن از هشدار قرآنی «بعضهم أولیاء بعض» در بستر جهانی روز است.
تحلیل تاریخی شأن نزول آیه ۵۱ مائده و پیوند آن با شرایط امروز جمهوری اسلامی ایران
۱. شأن نزول تاریخی
آیه ۵۱ سوره مائده در سالهای پایانی حضور پیامبر اکرم(ص) در مدینه نازل شد، زمانی که پس از جنگ اُحد و در آستانه جنگ احزاب، فشارهای سیاسی ـ نظامی بر مسلمانان افزایش یافته بود. برخی مسلمانان یا کسانی که ظاهر اسلام داشتند، از جمله عبدالله بن اُبی بن سلول، بهدنبال ایجاد پیمانهای امنیتی و سیاسی با قبایل یهودی (بنیقینقاع، بنینضیر) یا مسیحیان وابسته به قدرت روم شرقی بودند، تا خود را از تهدید قریش و متحدانش حفظ کنند.
طبری (جامع البیان، ج ٦، ص ٢٩٥) نقل میکند که این است: اتحاد راهبردی یهود و نصارا در قالب قدرتهای سیاسی امروز، که علیه امت اسلامی و استقلال آن برنامهریزی میکنند.
۴. پیوند با آیه ۵۱ مائده و سیاست خارجی ایران
در منطق آیه، پذیرش «ولایت سلطهآور» به معنی قرار گرفتن در منظومه راهبردی دشمنان است؛ امروز این منظومه، اتحاد صهیونیسم ـ اونجلیسم است که بهطور سازمانیافته علیه اسلام عمل میکند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر اصل «عدم سلطه» (نفی سبیل) و «وحدت داخلی»، تلاش دارد این فشار را خنثی کند. سخنان رهبر انقلاب در اول مهر ۱۴۰۴ درباره وحدت اقوام در برابر دشمن، دقیقاً پاسخ راهبردی به همین اتحاد است و مصداق عملی «فإنه منهم» در عصر حاضر؛ یعنی: اگر در صف آنان قرار بگیری، جزو آنان خواهی بود، و راه حفظ استقلال، همبستگی و مقاومت است.
نتیجهگیری
آیه ۵۱ سوره مائده، در بستر الهیات عهد، مرز هویتی و سیاسی امت اسلامی را در برابر پذیرش ولایت سلطهآور ترسیم میکند و با هشدار نسبت به اتحاد راهبردی دشمنان، استقلال و انسجام جامعه مؤمنان را تضمین مینماید. بررسی تاریخی شأن نزول نشان میدهد که این اصل در مدینه برای جلوگیری از وابستگی به یهود و نصارای همپیمان، حیاتی بود. امروز، اتحاد سازمانیافته صهیونیسم یهودی و اونجلیسم مسیحی همان مصداق «بعضهم أولیاء بعض» است که در قالب قدرتهای سیاسی و رسانهای جهانی علیه اسلام و جمهوری اسلامی ایران عمل میکند. سیاست خارجی ایران با اتکا بر اصل «عدم سلطه» و هدایت رهبری، بر وحدت داخلی اقوام و مقاومت در برابر این ائتلاف تأکید دارد؛ رویکردی که تجلی عملی آموزه قرآنی «فإنه منهم» در شرایط معاصر است.
نظر شما