گروه اندیشه: نعمت الله فاضلی در کانال خود در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ یادداشتی نوشت تحت عنوان «چه نیازی به متفکران بزرگ داریم؟» این یادداشت کماکان در فضای امروز ایران دارای کاربرد فراوان است. این متن به نقد شدید "گفتمان عملگرایی کور" در نظام حکمرانی و دانشگاهی ایران میپردازد. این گفتمان، که دهههاست هژمونی پیدا کرده، بر مفهومستیزی، نظریهپرهیزی و اجتناب از تفکر انتزاعی تأکید دارد. فاضلی در ادامه به ابعاد گفتمان عمل گرایی کور می پردازد که از شاخص های آن تحقیر دانش های نظری است. از نظر فاضلی گفتمان عملگرایی کور، دانشهایی مانند فلسفه، ادبیات، علوم سیاسی و علوم اجتماعی را "زائد" و "مزاحم" میداند، زیرا آن ها را صرفاً نظری و غیرکاربردی میشمارد. فاضلی این رویه را در عمل جایگزینی شبهدانشمندان به جای دانشمندان واقعی می داند.
او می گوید که این گفتمان، به جای متفکران جدی، به "شبهدانشمندان" (کارشناسان و مبلغان رسانهای) که نسخههای ساده و آماده ارائه میدهند، بها میدهد. فاضلی تاکید می کند که در وضعیت حاکمیت شبه دانشمندان، برچسب های ایدئولوژیک، عمده می شود و از جمله برای به حاشیه راندن علوم انسانی، برچسبهایی مانند "غربی بودن"، "غیربومی بودن" و "غیرکاربردی بودن" به آن ها میزند تا سویه انتقادی، تاریخی و تفهّمی این دانشها را حذف کند. عملگرایان کور وانمود میکنند که جامعه و سیاست بسیار ساده است، در حالی که (به نقل از انیشتین و راب استونز) واقعیت اجتماعی به شدت پیچیده است. این سادهسازی ریشه در جهل و منافع آنها دارد. نویسنده با استناد به راب استونز نشان میدهد که نظریهپردازان بزرگ، منابع لازم را برای تفکر شایسته، بررسی دقیق امکانات اجتماعی و فهمیدن اینکه کدام بخشهای سیستم اجتماعی در برابر اراده کنشگران مقاومت دارند یا تأثیرپذیرند، فراهم میکنند. تندادن به نتایج اندیشه نظری (به جای پاسخهای ایدئولوژیک) به معنای "استقبال از امر واقع" است و سرآغاز یک دنیای جدید دموکراتیک خواهد بود که در آن، بهجای سرکوب واقعیتها، آنها را میشناسیم.
****
گفتمان عملگرایی کور: ترویج نظریهپرهیزی
از ویژگی های بارز «گفتمان عمل گرایی کور»، «مفهوم ستیزی» و دعوت مصرانه به «نظریه پرهیزی» و اجتناب از «تفکر انتزاعی» است. عمل گرایی کور کارشناسان و مبلغان تلویزیونی و رسانه ای را به متفکران و صاحبنظران ترجیح می دهد، چرا که این «شبه دانشمندان» یا «دانشمندان دروغین»، نسخه ها و دستورالعمل های آماده را تجویز می کنند و با زبان عامه فهم، روایت ساده شده ای از واقعیت اجتماعی را به رُخ مردم می کشانند.
عمل گرایی کور وانمود می کند چیز پنهانی وجود ندارد. تکلیف امور را «ایدئولوژی رسمی» مشخص کرده است. می گوید کافی است با دقت بیش تر سخنان سیاستمداران را گوش کنیم. تأمل و تعمق نظری در امور را تعلل و اهمال و گاه توطئه دشمنان می شناسد.
تحقیر دانشهای نظری به بهانه "غیرکاربردی بودن"
گفتمان عمل گرایی کور جز دانش های مهندسی، پزشکی و دانش های فنی و خدماتی، دانش های دیگر را زائد می داند و نه تنها فلسفه و ادبیات بلکه حتی علوم سیاسی و علوم اجتماعی را دانش های مزاحم می شناسد و آن ها را دانش هایی عمدتا نظری می داند که پیوندی با میدان عمل ندارند. اینست که این دانش ها را سربار یا مزاحم سیستم می داند و می کوشد «صبغه نظری» آنها را تحقیر کند.
گفتمان عمل گرایی کور این دانش ها را با جرایم ایدئولوژیکی آماده چون «غربی بودن»، «غیربومی بودن»، «ترجمه ای بودن» و «غیرکاربردی بودن»، و گاه صراحتا «نظری بودن» برچسب می زند تا در نهایت بتوانند «سویه انتقادی»، «سویه نظری»، «سویه تاریخی» و «سویه تفهمی» آن ها را را به حاشیه رانده و آنها در اندازه و قامت دلخواه سامان بروکراتیک و گفتمان ایدئولوژیک خود در آورد.
غلبه هژمونیک عملگرایی بر دانشگاهیان و عامه مردم
از آنجا که عمل گرایی کور دهه های طولانی در نظام حکمرانی و دانشگاهی کشور رواج دارد و عملا قدرت هژمونیک پیدا کرده است، این کامیابی را بدست آورده که نه تنها عامه مردم و رسانه ها بلکه خود دانشگاهیان نیز عموما آن را باور کرده اند و اغلب به صراحت با بدبینی، تلخی و بی اعتمادی از وجوه نظری، مفهومی، تفهمی، تاریخی و انتقادی دانش سخن می گویند. این باور عامیانه را بارها از دانشگاهیان شنیده ام که رسانه ها و مطبوعات و شبکه های اجتماعی همه چیز را می گویند و نیازی به ما دانشگاهیان نیست.
جهان پیچیده سیاست و اهمیت تفکر نظری
راب استونز در کتاب «متفکران بزرگ جامعه شناسی» بیست و یک نظریه پرداز بزرگ از کارل مارکس، ماکس وبر، دورکیم گرفته تا هابرماس، میشل فوکو و آنتونی گیدنز را به کمک بیست و یک متخصص برجسته تحلیل می کند و نشان می دهد «آنچه را لازم است درباره ی جامعه بدانیم نمی توان از اخبار مربوط به سخنرانی سیاستمداران، میزگردهای رادیو-تلویزیونی و از اعتراضاتی که به صورت احساسی و با حالتی برآشفته درباب مسائل روز بیان می شود به دست آورد» (استونز ۱۳۷۹: ۴۴۱).
دقت کنیم. جامعه، سیاست و فرهنگ بسیار پیچیده تر از آن است که عملگرایان کور تبلیغ می کنند. بگذارید قصه تاریخی را یادآوریم. بعد از جنگ جهانی دوم و بمباران هیروشیما انجمن بین المللی فیزیک نشست سالانه ای داشت و در آن نشست آلبرت انیشتین نیز شرکت کرد. یکی از حاضران از انیشتین پرسید: جناب پروفسور شما دانشمندان که چنان نبوغی داشتید که دانش بمب اتم را خلق کنید چرا دانشی برای جلوگیری از استفاده از این بمب را خلق نکردید؟ انیشتین گفت: «من فیزیکدان هستم و جهان فیزیک در مقایسه با جهان سیاست بسیار ساده است. عزیزم سیاست پیچیده تر از نبوغ و هوش من است». این که عمل گرایان کور جامعه و سیاست را ساده نشان می دهند هم ریشه در جهل آنها دارد و هم در منافع آنها. اما جهل آنها چیست؟ این که نمی دانند نظریه ها برای جامعه و سیاست چه کار می کند.
ثمرات اندیشه نظری: امکان تفکر شایسته و مسئولانه
راب استونز در فصل نتیجه گیری کتاب «متفکران بزرگ جامعه شناسی» ماحصل اندیشه نظری را این می داند که:
متفکران ...با دیدگاه های بسیار درباره اعمال رایج، با شرح شان از علیت و پیوندهای سیستمی با امکاناتی که برای ترکیب و پیوند دیدگاه های تئوریک در اختیار ما قرار می دهند، منابعی که برای بررسی دقیق امکانات اجتماعی به آن نیاز داریم را فراهم آورده اند. این متفکران منابعی فراهم آورده اند که برای تفکر شایسته و مسئولانه درباره جوامعی که در آن زندگی می کنیم، درباب موضوعات اجتماعی که بر هریک از ما تأثیر می گذارد و معمولا هر یک از ما نظری درباره آن داریم، می توان از آن بهره برد. تفکر اجتماعی در حد بالای خود ما را قادر می سازد که قبل از اظهار نظر به طور جدی کار کنیم، می توان ارزیابی کرد و فهمید کدام بخش سیستمی از جامعه در برابر عمل افراد به طور قطع از خود مقاومت نشان داده و کدام بخش در برابر "اراده "کنشگران و بازیگران صحنه اجتماع تأثیرپذیرتر است. ... هیچ راه هموار و بدون دردسری برای رسیدن به تفکر جامعه شناسی وجود ندارد و چیزی این واقعیت را تغییر نمی دهد (استونز ۱۳۷۹: ۴۶۱).
استقبال از امر واقع، سرآغاز دنیای جدید
در نظام حکمرانی و جامعه ی ما این گونه تعریف و تعیین تکلیف شده است که پرسش هایی که به تعبیر راب استونز «متفکران بزرگ» می توانند و شایستگی پاسخ گویی آن را دارند، پرسش های ایدئولوژیک اند و پاسخ های ایدئولوژیک می طلبند و نسبتی با اندیشه ورزی و تأمل جدی ندارند.
در نظر بگیریم این پرسش را که «کدام بخش سیستمی از جامعه در برابر عمل افراد مقاومت نشان می دهد و کدام بخش در برابر اراده کنشگران و بازیگران صحنه اجتماع تأثیرپذیر است؟». این پرسش را اگر به دانش واگذاریم و به نتایج آن تن دهیم، به معنای «استقبال از امر واقع است» و سرآغاز ورود به دنیایی جدید، دنیایی که در آن که واقعیت اجتماعی از اعتبار و منزلت کافی برخوردار می شود و به جای هزینه کردن برای مهار واقعیت ها، به شیوه ای دموکراتیک می کوشیم واقعیت ها را بشناسیم و از سرکوب و سرزنش و تلاش برای سرسپرده کردن آنها اجتناب کنیم.
۲۱۶۲۱۶
نظر شما