به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از گروه رسانه‌ای شرق، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۳ مهر ۱۳۸۱ نوشت: ساعت هفت‌ونیم صبح به سوی نفت‌شهر پرواز کردیم. در آن‌جا مسئولان نفتی‌گزارش دادند، نُه چاه نفت دارد که فعلا از پنج چاه، روزانه هفت هزار بشکه استخراج می‌شود. چهار چاه، به خاطر نمکی شدن تعطیل است. آن‌ها می‌گویند، عراق اخیرا چند حفاری جدید انجام داده و نفت بیشتری برمی‌دارد. سُفره نفتی، مشترک و دو طرف مرز است. در ایران به نام «نفت‌شهر» و در عراق به نام «نفت‌خانه» کنار مرزند. در پاسگاه گمرک‌نو رفتم و از روی برج آن، وضع نفت‌خانه عراق، انبارها، تأسیسات و پاسگاه‌های مرزی عراق را با دوربین دیدم.
[آقای علی‌محمدی] یکی از کارکنان‌که قبل از جنگ آن‌جا بوده گفت، روز ۱۳ شهریور سال ۱۳۵۹، عراق پاسگاه [خان‌لیلی] بین نفت‌شهر و قصرشیرین را گرفت و مردم و مأموران ایران، نتوانستند به نفت‌شهر بروند. سپس در ۳۱ شهریور، نفت‌شهر را تصرف‌کرد و منطقه مسکونی به‌کلی منهدم شد.کسی در آن‌جا نیست و فقط تأسیسات نفتی آن‌جاست. هدیه‌ای به آن‌ها دادم.
از آن‌جا به سومار رفتیم. شهرک زیبایی در ساحل رودخانه‌ای که به عراق می‌رود، بازسازی شده است، ولی اکثر مردم به آن مراجعت نکرده‌اند. فقط صاحبان زمین برای کشاورزی آمده‌اند و برمی‌گردند. مردمی که آن‌جا بودند جمع شدند و در مورد عدم وجود خدمات مناسب بهداشتی، آموزشی، اداری و امنیتی اعتراض داشتند و گفتند، اگر این خدمات باشد، مردم مراجعت می‌کنند و دفاع بخشدار را که می‌گفت، اصولا این خدمات هست و ثانیا اگر مردم برگردند تکمیل می‌شود، نپسندیدند.
مدتی درکنار نهر آب بزرگی زیر درخت‌های اُکالیپتوس نشستم و به خواسته‌های مردم گوش دادم؛ من‌جمله گروهی از مردم که ۱۵۰۰ هکتار زمین را آماده کرده‌اند و از وزارت نیرو شکایت داشتند که برای حق برداشت آب از رودخانه که به خاک عراق فرار می‌کند، ۳۵۰ میلیون تومان مطالبه می‌کند. قرار شد، استاندار و معاون آب وزارت نیرو، آقای [رضا] اردکانیان، مشکل را حل کنند.
فرماندهان قرارگاه غرب ارتش و فرمانده لشکر ۸۱ درباره طرح‌های دفاعی که از جنوب کردستان تا ایلام است و از وضع نیروهای عراقی و منافقین در آن سوی مرز، گزارش‌های خوبی دادند و درخواست نمودند که دولت، اعتبارات بازسازی پادگان مهم ابوذر را که در جنگ منهدم شده و هنوز بازسازی آن تکمیل نشده، بپردازد. آقای [سیدمحمد] خاتمی [رئیس‌جمهور] هم قول داده ولی عمل نشده است.
ظهر به قصرشیرین رسیدیم. پس از استقبال مسئولان شهر، گشتی در شهر زدیم. شهر نوساز و زیبایی شده است. جمعیت زیادی از مردم در خیابان‌ها اجتماع کرده بودند. قرار نبود، مراسم مردمی داشته باشیم. ناچار شدم از ماشین پیاده شوم و با مردم صحبت و عذرخواهی‌کنم. وعده تجدید دیدار دادم. در سفر گذشته هم چنین اتفاقی افتاد.
به محل طرح پرورش ماهی شهدای قصرشیرین رفتیم. [آقای محمدرضا جمشیدی] مسئول طرح گزارش داد. طرح عظیمی است؛ روی ۱۲ هزار هکتار از زمین‌های ساحل رودخانه الوند که از شهر تا مرز عراق امتداد دارد، با برداشت ۱۲ مترمکعب آب در ثانیه که تقریبا همه موجودی آب در آن منطقه است، چهار هزار هکتار برای پرورش ماهی گرم آبی و قزل‌آلا در حال احداث است و بناست به بخش خصوصی منتقل شود.
در سال ۱۳۷۵ در سفرم به قصرشیرین، آن را تصویب کرده و ۲۰ میلیون تومان برای شروع مطالعه آن پرداخته بودم. در دولت جدید، ابتدا راکد شده و در دو سال آخر، مجددا فعال شده است. برای رونق اقتصادی شهر و هم برای ایجاد موانع در مقابل پیشرفت دشمن در صورت بروز جنگ، خیلی مهم است. رئیس دادگستری تقاضا کرد که فکری برای استفاده از آب‌های مصرف‌شده و غنی‌شده در استخرها شود.
از آن‌جا به پایانه مرزی خسروی رفتیم. خیلی باشکوه است. به دستور من، بعد از جنگ بازسازی آن شروع شد و امسال تکمیل شده است. آقای بختیاری، رئیس پایانه و رئیس گمرک توضیح دادند. روزانه هزار زائر عتبات عالیات از ایران می‌روند و جمعی هم از مردم دو طرف و مردم کشورهای دیگر به صورت تزانزیت و سفرهای حج و عُمره از راه زمین و کالاهای صادراتی دارند. نماز ظهر را آن‌جا خواندم و از بخش‌های گمرک و پایانه بازدید کردم. در کنار مرز از مأموران عراقی احوال‌پرسی نمودم.
به سوی محل سد گاویشان در شمال کامیاران پرواز کردیم. با چهار ساعت تأخیر رسیدیم. بی‌خبر از علت تأخیر، منتظرمان بودند. آقای [رضا] اردکانیان [معاون وزیر نیرو] هم از تهران آمده بود. پس از استقبال که روی بدنه نیمه‌ساخته سد محلی فرود هلی‌کوپترها انجام شد، برای صرف ناهار به سالن مسجد کارگاه رفتیم. مدیرکل آب استان [کرمانشاه] و آقای اردکانیان و مجری طرح سد و تونل گاویشان، توضیحات دادند. صحبت کوتاهی در اهمیت مهار و حفظ آب‌ها، بخصوص آب‌های مرزی که به خارج می‌رود و همین طرح که برای مهار بخشی از آن‌هاست، ایراد کردم. سپس از تونل بازدید کردیم‌که ۱۶ کیلومتر آن حفر شده است. از بدنه سد بازدید کردیم؛ حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب را که از طریق رودخانه سیروان به عراق می‌رود، مهار و به کرمانشاه منتقل می‌کنند و نهایتا از طریق رودخانه قره‌سو به پشت سد کرخه می‌رود. مصاحبه‌ای با صداوسیما استان کردستان و استان کرمانشاه نمودم.
آقای اردکانیان گفت، اخیرا سهمیه آب اختصاص داده‌شده به رفسنجان، از آب‌های چهارمحال و بختیاری را تجدید کرده‌اند و سهم کافی برای مصرف خود منطقه هم داده‌اند که مردم راضی باشند. اگر اهالی رفسنجان، اقدام به تأمین نیاز مالی طرح نکنند، ممکن است مجوز دچار مشکل شود. حدود ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه طرح است که باید خود مردم رفسنجان بپردازند.
آقای مهندس خسروی، گزارش مطالعات در مورد انتقال آب سیروان به حوزه غرب کشور در پل ذهاب داد که می‌تواند شهر دهلران را آباد کند و انقلابی عظیم در کشاورزی است. آقای اردکانیان، نتیجه اقدمات درخصوص‌گرفتن سهمیه آب زابل از افغانستان را داد و گفت، براساس قرارداد سابق، ملزم‌اند که آب بدهند، ولی با توجه به شرایط افغانستان، لازم است با دقت و برنامه جامع به آن پرداخته شود و کمک‌های ایران مشروط به انجام تعهدات شود.
مغرب به کرمانشاه رسیدیم. در پادگان کنار منزل آقای زرندی، امام‌جمعه فرود آمدیم. سپس به مقر امام‌جمعه رفتیم. بعد از نماز مغرب و عشا، در جمع طلاب و روحانیون، آقای زرندی گزارشی داد و گفت، ۱۲۰۰ نفر روحانی شیعه و سنی در استان هستند. در سخنرانی مفصلی، موقعیت تاریخی‌گذشته، امروز و آینده روحانیون را تشریح کردم.
ساعت هشت‌ونیم از فرودگاه کرمانشاه پرواز کردیم. ساعت ده شب در خانه بودم. گزارش‌های روز را از روی‌کامپیوتر خواندم و خوابیدم. مسئله رفراندوم در عراق، برای ادامه ریاست[جمهوری] صدام [حسین] و عکس‌العمل‌ها در مقابل عملیات تروریستی [جزیره] بالی اندونزی، مورد بحث و توجه است. [جرج] بوش [رئیس‌جمهور آمریکا] بسیار ناراحت است و گفته از این‌که پلیس‌آمریکا نتوانسته است بعد از دو هفته، تک‌تیراندازی را که مرموزانه به کشتار مردم آمریکا اقدام می‌کند، پیدا کند، مریض شده است.
۲۵۹
نظر شما