به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آیات ۲۸ تا ۳۴ سوره کهف گفتوگویی میان مؤمنان و ثروتمندان مغرور را روایت میکند که در ظاهر درباره مال و قدرت سخن میگویند، اما در باطن هشدار عمیقی درباره دشمنی پنهان دنیا و آزمون آن برای اهل ایمان دارد.
مرز میان مؤمن و دنیاطلب
بنابر روایت فارس، در آغاز این بخش، خداوند به پیامبر فرمان میدهد که با کسانی بنشیند که خدا را میخوانند و دلشان با یاد او آرام میگیرد، و از کسانی که چشمشان به زرق و برق دنیا خیره مانده، دوری کند. این دستور در ظاهر توصیهای اخلاقی است، اما در باطن یک راهبرد دشمنشناسی است؛ زیرا دشمن ایمان همیشه در لباس دنیا و جلوههای مادی نفوذ میکند. مؤمن اگر معیار ارزش را در مال و ظاهر ببیند، مرز خود را با دشمن از دست داده است.
در واقع خداوند پیامبر را از همراهی با اشراف مغروری برحذر میدارد که ایمان را کمارزش و فقرای مؤمن را بیاهمیت میشمارند. این هشدار برای همه زمانهاست: هرگاه قدرت و ثروت به معیار ارزش بدل شود، دشمن معنویت بر دلها مسلط شده است.
نفوذ آرام ثروت در ایمان
در آیات بعد، قرآن نمونهای از این نفوذ را در قالب داستان دو مرد بیان میکند. یکی از آنان دو باغ سرسبز و پرثمر دارد، اما به سبب مال و مکنت دچار غرور میشود. او نهتنها خدا را فراموش میکند بلکه به دوست مؤمن خود با نگاهی تحقیرآمیز میگوید که من از تو مال و نفرات بیشتری دارم. این گفتار نشانه نفوذ دشمن درونی است؛ دشمنی که در قالب فریب ثروت و خودبزرگبینی ظاهر میشود.
در نگاه قرآنی، این نوع غرور نه صرفاً یک لغزش اخلاقی، بلکه انحرافی عقیدتی است. زیرا انسان در این حالت تکیهگاه حقیقی خود را از خدا به مال و قدرت تغییر میدهد. این همان نقطهای است که دشمنان ایمان همواره از آن نفوذ میکنند: تغییر جهت اعتماد از خالق به مخلوق.
آزمون ثروت و غفلت از سرنوشت
مرد مغرور وارد باغش میشود در حالی که گمان میکند این نعمتها هرگز نابود نخواهد شد. او حتی رستاخیز را انکار میکند و میگوید اگر هم روزی به خدا بازگردم، جایگاهی بهتر از این خواهم داشت. این گفتار نماد اوج غفلت و خودفریبی است؛ همان نقطهای که دشمن درون، یعنی شیطان، انسان را به امنیت کاذب و اطمینان از دنیا فریب میدهد.
دشمن ایمان همیشه از مسیر راحتی و رفاه وارد میشود. وقتی انسان در فراوانی قرار دارد، حس نیاز به خدا را از یاد میبرد. غفلت از سرنوشت و بیاعتنایی به حساب و کتاب قیامت، سلاح پنهان دشمن در جنگ نرم با مؤمنان است.
بصیرت مؤمن در برابر فریب دنیا
دوست مؤمن در پاسخ او با زبانی آرام و منطقی هشدار میدهد: آیا به کسی که تو را از خاک آفرید و سامان داد، کافر شدی؟ او یادآوری میکند که همه این نعمتها موقت و وابسته به اراده خداست و ممکن است در یک چشمبرهمزدن نابود شوند. این گفتوگو، الگوی روشنگری در برابر نفوذ فکری دشمن است. مؤمن آگاه به جای جدال خشونتآمیز، با یادآوری توحید و فناپذیری دنیا، غرور را میشکند.
از نگاه تفسیری، این آیه پیام روشنی برای امروز دارد: در زمانهای که دشمنان ایمان با تبلیغ رفاه، تجمل و لذت بیپایان، ارزشهای الهی را به حاشیه میرانند، تنها بصیرت توحیدی میتواند مانع سقوط انسان در دام دنیا شود.
دشمنی دنیا با ایمان در لباس زیبایی
این بخش از سوره کهف نشان میدهد دشمنی دنیا با انسان مؤمن دشمنی آشکار نیست؛ بلکه در قالب زیبایی، رفاه و احساس موفقیت پنهان میشود. مال، مقام و قدرت وقتی جای خدا را در دل بگیرند، همان دشمنی هستند که از درون و بیصدا ایمان را میفرسایند.
خداوند در ادامه این آیات سرانجام آن مرد مغرور را چنین بیان میکند: باغهایش درهم شکست و او با حسرت دستانش را بر هم میزد و میگفت کاش به کسی جز خدا شریک نمیگرفتم. این تصویر پایان همه کسانی است که به دنیا اعتماد کردند و دشمن ایمان را در درون خود نشناختند.
نتیجه و پیام این آیات برای امروز
این آیات به ما میآموزد که دشمن همیشه چهره خشن ندارد. گاه در چهره لبخند، در قالب رفاه و در آینه موفقیت ظاهر میشود. راه مقابله با چنین دشمنی حفظ پیوند قلبی با یاد خدا، پرهیز از تکبر، و همنشینی با مؤمنان صادق است.
در روزگار امروز نیز نفوذ دشمن از مسیر رسانه، تجمل، مصرفگرایی و مقایسه دائمی انسانها با یکدیگر ادامه دارد. اگر ایمان به یاد خدا و آخرت در دل زنده نباشد، این نفوذ آرام، بنیان معنویت را ویران میکند.
آیات ۲۸ تا ۳۴ سوره کهف نقشه دشمن را بهخوبی آشکار میکند: جدا کردن انسان از جمع مؤمنان، وابسته کردن او به مال، و ایجاد غرور و فراموشی خدا. تنها راه ایستادگی، شناخت این مسیر و حفظ پیوند دائمی با پروردگار است؛ همان چیزی که خدا در آغاز این آیات به پیامبرش فرمود: با کسانی باش که یاد خدا میکنند و دلت را از کسانی که به دنیا دل بستهاند، دور نگه دار.
تلاوت این آیات را که در صفحه ۲۹۷ قرآن کریم واقع است ببینید و بشنوید.
نظر شما