تینا مزدکی_برخلاف آنچه در فضای مجازی از بیل گیتس نقل میشود، او هرگز نگفته است که هوش مصنوعی جای کدنویسان را نمیگیرد. بالعکس، او تأیید میکند که هوش مصنوعی میتواند بر مشاغل کدنویسی تأثیر بگذارد.
در مقالهای که در Economic Times منتشر و در MSN بازنشر شد، از قول بیل گیتس نقل شده است که هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین برنامهنویسی شود و هرگز نخواهد شد. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که بیل گیتس چنین چیزی را گفته باشد. در واقع، اعضای تحریریه ZDNET سعی کردند منبع این نقل قول را پیدا کنند. ظاهراً در این فرآیند، آنها وارد مجموعهای از جستجوهای بینتیجه شدند و سایتهای زیادی را پیدا کردند که صرفاً از یکدیگر نقل قول کرده و اساساً همان پیام را تکرار میکنند. آنها در نهایت یک ارجاع به یک پادکست فرانسوی پیدا کردند که ممکن است گیتس در آن مهمان بوده باشد، با این حال هرگز نتوانستند خود پادکست را پیدا کنند.
با توجه به اعتبار رسانههایی مانند Economic Times و MSN، به نظر میرسد بسیاری از سایتها نقل قولهای منتسب به بیل گیتس را بدون بررسی منتشر کردهاند. نکته قابل توجه این است که همین رسانهها نیز بخشهایی را از منبعی نامشخص به نام "elcabildo" نقل قول کردهاند که این ابهام، تشخیص سخنان واقعی گیتس را دشوار میکند. این وضعیت به خوبی نشان میدهد که چگونه اینترنت میتواند به سرعت به یک "اتاق پژواک" (Echo Chamber) تبدیل شود؛ جایی که اطلاعات بدون تأیید، مدام تکرار میشوند. بنابراین، ضروری است پیش از انتساب هر گفتهای به افراد، از صحت و منبع آن اطمینان حاصل شود.
آنچه گیتس واقعاً گفته است، که مستقیماً از مصاحبه چند ماه پیش او در CNN نقل میشود، این است که: هوش مصنوعی میتواند جایگزین کار انسانی در وظایف کدنویسی ساده شود، اما پیچیدهترین وظایف کدنویسی را هنوز قادر به انجام نیست؛ هرچند متخصصان این حوزه اختلاف نظر دارند که آیا این اتفاق در یک سال یا دو سال آینده میافتد یا ۱۰ سال دیگر. اظهارات گیتس، یک شکاف را بین «وظایف ساده کدنویسی» و «وظایف پیچیده کدنویسی» ایجاد میکند. کدنویسی با هوش مصنوعی اکنون فراتر از وظایف ساده رفته، اما به شدت نیازمند هدایت انسانی است و شاید برای وظایفی که قبلاً به تیمها نیاز داشت، تنها به یک انسان نیاز باشد.
در گزارشی که در این باره تهیه شده است، اشاره میشود که این پروژه به دلیل آنکه قبلاً تنها امکان ساخت سالانه یک محصول نرمافزاری وجود داشته، به عنوان معادل چهار سال برنامهنویسی توصیف شده است. بنابراین، اینکه چهار محصول در چهار روز ساخته شده، معیاری برای سنجش سرعت و کارایی این روش محسوب میشود. اما بیایید این ادعا را کمی دقیقتر بررسی کنیم. اگر قرار بود آن کار به یک توسعهدهنده باتجربه سپرده شود، احتمالاً ساخت هر محصول حدود سه ماه طول میکشید. این فرض بر این است که توسعهدهنده از قبل شناخته شده بود و مهارت کدنویس تا حدی تأیید شده بود که نتایج باکیفیتی را بر اساس مشخصات ارائه میداد.
هنگام استخدام یک کدنویس، این فرضی نیست که بتوان بهراحتی آن را پذیرفت. تاریخ پر از داستانهای غمانگیز مشتریانی است که با پیمانکارانی قرارداد بستهاند و تجربههای بدی داشتهاند. در واقع، در گذشته بخش قابل توجهی از درآمد از طریق بازیابی پروژههای شکستخورده به دست میآمد. به شرکتهایی مراجعه میشد که با توسعهدهندگان قرارداد بسته بودند و پروژههایشان بهطرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته بود. تیمی برای نجات پروژه آورده میشد، تا شغل مشتری نجات داده شود و تلاش کند تا در چارچوب بودجه باقی بماند که هیئت مدیره شرکت مجبور به جایگزینی کامل تیم مدیریتی نشود. درواقع پروژههای برنامهنویسی با انسانها نیز بینقص نیستند اما به مدیریت انسانی قوی نیاز دارند.

هزینه در مقابل کارایی
در مصاحبهای با CNN، موضوع اظهارات ساتیا نادلا مبنی بر انجام ۳۰٪ از کدنویسی مایکروسافت توسط هوش مصنوعی مطرح شد. مجری برنامه، فرید زکریا، بلافاصله این موضوع را نشانهای از کاهش اجتنابناپذیر استخدام کدنویسان دانست و درباره محیط شغلی چالشبرانگیز سؤال کرد، اما بیل گیتس از پاسخ مستقیم خودداری کرد. در عوض، گیتس بحث را به سمت مزایای افزایش بهرهوری سوق داد و گفت این پیشرفت میتواند منجر به «آزاد کردن افراد» و در نتیجه فراهم شدن امکان «تعطیلات طولانیتر» شود. با وجود این، او تأکید کرد که این افزایش بهرهوری میتواند مزایای متنوع دیگری مانند کوچکتر شدن کلاسهای درسی و انجام کارهای بیشتر را نیز به همراه داشته باشد. نکته محوری که گیتس مطرح کرد، این بود که سرعت این تغییر مهم است: «سؤال این است که آیا این تغییر آنقدر سریع اتفاق میافتد که زمان کافی برای سازگاری با آن نداشته باشیم؟»
حتی با وجود اینکه گیتس مستقیماً این را نگفت، مشاغل برنامهنویسی توسط هوش مصنوعی تهدید میشوند. یک محاسبه ساده این واقعیت را به وضوح نشان میدهد.
بیایید به تجربه کدنویسی هوش مصنوعی که قبلاً ذکر شد برگردیم. فرض کنید توسعهدهندگان شناخته شدهای استخدام میشدند و به هر کدام یکی از چهار افزونه مورد نظر برای کدنویسی داده میشد. این احتمال وجود داشت که آنها هر چهار محصول را ظرف سه ماه با موفقیت تحویل دهند، اما واقعاً محتمل نیست. در عمل، یک یا چند پروژه دچار تأخیر میشدند. همیشه این اتفاق میافتد. اگر توسعهدهندگان شناخته شدهای استخدام میشدند، ممکن بود چهار سال کار توسعه به چیزی حدود چهار یا پنج ماه کاهش یابد. این احتمالاً بهترین حالت است. و با این حال، با استفاده از هوش مصنوعی، تمام کار در چهار روز انجام شد.
حالا بیایید به هزینه نگاه کنیم. Upwork میگوید توسعهدهندگان معمولاً ۴۸ دلار در ساعت برای نوع کاری (کدنویسی PHP وردپرس) که به پیمانکار سپرده میشد، دریافت میکنند. این یک میانگین است، اما میتوان از این هزینه به عنوان یک معیار نسبتاً ساده استفاده کرد. با فرض بهترین حالت، اینکه هر یک از چهار پروژه میتوانست در سه ماه انجام شود، و با فرض اینکه کدنویسان ۴۰ ساعت در هفته کار میکردند، برای هر پروژه حدود ۲۳ هزار دلار هزینه میشد (۴۸ دلار ضربدر ۴۰ ساعت ضربدر ۱۲ هفته). بنابراین، اگر تمام چهار پروژه برونسپاری میشد، حداقل هزینه ۹۲ هزار دلار میشد.
در عوض، چهار روز از Codex اوپنایآی استفاده شد و ۲۰۰ دلار هزینه شد. زمان زیادی صرف هدایت Codex شد. Codex بدون هدایت دقیق بسیار بیفایده است. اما باید همان زمان یا بیشتر را صرف هدایت برنامهنویسان قراردادی نیز کرد. با این تفاوت که اگر Codex شکست میخورد، فقط ۲۰۰ دلار ضرر میشد. اما اگر برنامهنویسان انسانی شکست میخوردند، نزدیک به ۱۰۰ هزار دلار ضرر میشد. اینجاست که محاسبات بین «وظایف کدنویسی ساده» و «پیچیدهترین وظایف کدنویسی» وارد عمل میشود. اینطور نیست که نیازی به انسان در معادله نباشد. بلکه به این دلیل است که سود/هزینه عامل کدنویسی هوش مصنوعی در مقایسه با هزینه برنامهنویسان انسانی آنقدر عمیق است که مدیران بدون شک به دنبال کاهش تعداد کدنویسان خواهند بود، زیرا بسیاری از وظایفی که باید انجام شوند، در محدوده کاری عوامل هوش مصنوعی قرار میگیرند.
آنها قطعاً به توسعهدهندگان باتجربه نیاز خواهند داشت تا هوشهای مصنوعی را مدیریت کنند. اما به اندازه قبل به پیمانکاران یا توسعهدهندگان در ابتدای مسیر شغلی نیاز نخواهند داشت.
مثال ذکر شده کمی متفاوت است، زیرا هرگز برای این پروژهها برنامهنویس استخدام نمیشد. نرمافزار، اگرچه بسیار خوب است، یک پروژه جانبی است که عمدتاً برای حفظ آمادگی مهارتهای توسعه نرمافزاری طراحی شده است. این نرمافزار هزینههای خود را از طریق افزونههای پولی پوشش میدهد، اما در همین حد باقی میماند. بنابراین، استفاده از Codex مانع استخدام برنامهنویسان نشد. این فقط به انجام کارهای بیشتر کمک کرد.
اما در دنیای حرفهای، همان محاسبات اعمال میشود. رهبران شرکتها بدون شک بهترین و باتجربهترین توسعهدهندگان خود را با عوامل هوش مصنوعی جفت خواهند کرد. به خاطر داشته باشید که هزینههای اضافی تحمیل شده به کدنویسان قراردادی از طریق Upwork بهاندازه کارمندان تمام وقت نیست. شرکتهایی که با پرداخت هزینهای بسیار (خیلی زیاد) بیشتر از ۴۸ دلار در ساعت روبرو هستند، همچنین هزینه تعطیلات، مزایا و موارد دیگر را نیز میپردازند. اگر آنها بتوانند حتی تعداد یک نفر از کارکنان خود را کاهش دهند، یا از نیاز به استخدام یک برنامهنویس دیگر اجتناب کنند، این شرکتها میتوانند سرمایهگذاری خود در عوامل هوش مصنوعی را بیش از پیش توجیه کنند.
در مصاحبه با CNN، گیتس گفت: «در این دوره گذار، توانایی استفاده از این ابزارها هم سرگرمکننده است و هم توانمندساز.» اما تاکید کرد: «این تضمین نمیکند که ما دچار جابجایی زیادی در مشاغل نشویم.»

عواقب بزرگ برای نیروی کار
اگر بخواهیم روی دستههای شغلی که رشد خواهند کرد شرط ببندیم، نقشهای فیزیکی مانند برقکاران، سقفسازان، لولهکشها و پرستاران انتخاب میشوند. حداقل تا زمانی که رباتهای انساننما عرضه شوند. آن زمان، آن مشاغل نیز در خطر قرار میگیرند. گیتس در واقع به این وضعیت اشاره میکند و میگوید که بازوهای رباتیک امروزی بسیار بد هستند. او گفت: «و در موازات این، مشاغل یقه آبی، زمانی که بازوهای رباتیک شروع به خوب شدن کنند، که امروز خوب نیستند، این شروع به تأثیرگذاری حتی بر بخشهای بزرگتری از نیروی کار میکند.»
گیتس، بنیانگذار مایکروسافت که احتمالاً به اندازه هر فرد دیگری برنامهنویس استخدام کرده است، معتقد است که هوش مصنوعی در حال حاضر بر کدنویسان تأثیر میگذارد، اما همچنین بهطور بالقوه در حال افزایش بهرهوری است. تأثیر هوش مصنوعی در حال حاضر در مایکروسافت احساس میشود. در ماه جولای، رادیکا راجکومار از ZDNET گزارش داد که مایکروسافت هزاران نفر را اخراج کرده، حتی در شرایطی که سود آن بهشدت افزایش یافته است. مدیرعامل Anthropic اظهار داشت که تقریباً نیمی از تمام مشاغل یقه سفید سطح ورودی در پنج سال آینده ناپدید خواهند شد. بسیاری از این نقشها بدون شک مشاغل کدنویسی خواهند بود.
در تکمیل این موضوع، بر اساس یک نظرسنجی مشخص شد که ۶۰٪ از مدیران آمریکایی که به این نظرسنجی پاسخ دادهاند، از هوش مصنوعی برای کمک به تصمیمگیریهای مربوط به کارمندان استفاده میکنند. حدود نیمی از آن مدیران وظیفه داشتند تعیین کنند که آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین زیردستان آنها شود یا خیر. ۵۷٪ از پاسخدهندگان دریافتند که هوش مصنوعی میتواند یک موقعیت شغلی را بر عهده بگیرد و ۴۳٪ کارمندان خود را اخراج کرده و آن نقش انسانی سابق را به یک هوش مصنوعی محول کردند.
در این میان، نکتهای ظریف وجود دارد که نه مصاحبههای رسمی گیتس و نه حتی اخبار تکرار شده در فضای مجازی به آن اشاره نکردهاند: هوش مصنوعی به طور کامل مشاغل برنامهنویسی سطح ورودی را از بین خواهد برد.
برای تأیید این موضوع، یک مقاله از CNBC در ماه سپتامبر نشان میدهد که آگهیهای شغلی برای موقعیتهای سطح ورودی، از سال ۲۰۲۳ به طور کلی ۳۵٪ کاهش یافتهاند. همچنین، مقالهای در ماه آگوست از نیویورک تایمز گزارش داده است که نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان جوان رشتههای علوم کامپیوتر و مهندسی کامپیوتر، بیش از دو برابر فارغالتحصیلان رشتههای زیستشناسی و تاریخ هنر است.
در حال حاضر، تعداد زیادی کدنویس باتجربه وجود دارند که قادر به انجام کارهایی مشابه پروژهای که در گزارش با Codex انجام شد، هستند. اما یک خطر بزرگ برای ۱۰ سال آینده پیشبینی میشود؛ زمانی که انتظار میرود نسل جدید برنامهنویسان یک دهه تجربه کاری کسب کرده باشند، آنها به دلیل عدم امکان یافتن شغل برنامهنویسی، مجبور شدهاند زمان خود را در خانه بمانند یا به شغلهایی مانند تحویل بستههای آمازون مشغول شوند. این وضعیت در آینده یک مشکل جدی ایجاد میکند؛ زمانی که ما به تعداد کمی از برنامهنویسان باتجربه نیاز داریم تا نه تنها آنچه را که باید ساخته شود، توصیف کنند، بلکه آشفتگیهای عظیمی را که هوشهای مصنوعی بهطور اجتنابناپذیر ایجاد خواهند کرد، برطرف سازند، توسعهدهندگان باتجربه کافی برای نجات شرایط وجود نخواهند داشت.
بنابراین، همانطور که بیل گیتس میگوید، احتمالاً همچنان برای انجام پیچیدهترین وظایف کدنویسی به حضور انسانها نیاز خواهیم داشت. اما سؤال اینجاست که وقتی به این متخصصان نیاز داشته باشیم و آنها به دلیل شرایط بازار تربیت نشده باشند، چه سرنوشتی در انتظار ما خواهد بود؟
برای درک بهتر این موضوع، از ChatGPT خواسته شد که این مقاله را بخواند و در دو جمله بگوید که آیا بشریت دچار مشکل خواهد شد یا خیر. ChatGPT پاسخ داد: «کاملاً نه – اما وضعیت آشفته خواهد شد. بشریت محکوم به فنا نیست، اما ما در حال حرکت به سمت یک دوره گذار دردناک هستیم که در آن، مشاغل فنی در سطح ورودی سریعتر از توان جامعه برای بازآموزی یا توزیع استعدادها از بین میرود و این امر باعث ایجاد جابجایی شغلی جدی برای یک دهه یا بیشتر خواهد شد تا زمانی که جامعه بتواند خود را سازگار کند.»
با این حال، به نظر میرسد حداقل طبقه میلیاردرها احتمالاً در امان خواهند بود. البته این «احتمالاً» مطرح میشود، زیرا هوش مصنوعی در نهایت دنیای آنها را نیز اداره خواهد کرد.
منبع: zdnet
۵۸۳۲۳





نظر شما