به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از سرویس دینواندیشه ایبنا، رضا دستجردی نوشت : بیستوچهارم آبان سالروز ولادت علامه سید محمد حسین طباطبایی و روز بزرگداشت ایشان است. این مفسر، فیلسوف، فقیه و عارف شهیر که به تدریس در حوزه علمیه قم اشتغال داشت، از عمده روحانیون تأثیرگذار در فضای فکری و مذهبی ایران معاصر بهشمار میرود. «تفسیرالمیزان» مهمترین اثر اوست. «بدایةالحکمة» و «نهایةالحکمة»، «شیعه در اسلام» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم» نیز از دیگر آثار مهم او به شمار میآیند. ایبنا بدین مناسبت، با دکتر غلامحسین ابراهیمیدینانی فیلسوف و پژوهشگر و از شاگردان علامهطباطبایی به گفتوگو نشسته است. چهره برتر فلسفه ایران در اولین دوره همایش چهرههای ماندگار و صاحب آثاری چون «اندیشه در فراسوی زمان و مکان»، «فلسفه فلسفیدن است»، «اختیار در ضرورت هستی»، «اندیشه سهروردی» و نظایر آن در این گفتوگوی کوتاه، از ویژگیهای فکری و شخصیتی علامه و حضور هانری کربن در جلسات شبانه وی سخن میگوید.
****
شما از نزدیک علامه طباطبایی را میشناختید؟
بله، من شاگرد نزدیک ایشان بودم و از محضرشان استفاده کردم. در جلسات شبانهای که ایشان برگزار میکردند شرکت داشتم؛ جلساتی خصوصی که فقط چند نفر در آن حضور داشتند.
این جلسات شبانه چه ویژگیهایی داشتند؟
بسیار خاص و عمیق بودند. هر شب در منزل یکی از شاگردان برگزار میشد؛ معمولاً پنجشنبه و جمعهشبها. مباحثی مطرح میشد که هرکسی طاقت شنیدنش را نداشت. افراد محدودی در آن جمع حضور داشتند، از جمله آقای جوادی آملی. من هم یکی از آن هفت یا هشت نفر بودم.
فضای جلسات خصوصی علامه چگونه بود؟
فضای آن جلسات بسیار معنوی و علمی بود. بحثها عمیق و دشوار، و گاهی خارج از توان ذهنی بسیاری از افراد. علامه بسیار آرام، دقیق و کمحرف بود، اما وقتی سخن میگفت، حقیقت را میکاوید.
آیا در جلسات روزانه علامه نیز شرکت میکردید؟
بله، درسهای روزانهشان عمومی بود، اما جلسات شبانه خصوصیتر و عمیقتر بود. در آن جلسات فلسفه ناب مطرح میشد.
هانری کربن هم در آن جلسات شرکت میکرد؟
بله، هر وقت به ایران میآمد، در جلسات حضور پیدا میکرد. او در سراسر دنیا فلاسفه شرق و غرب را دیده بود، اما در برابر علامه طباطبایی با احترامی ویژه مینشست.
مشرب فکری علامه طباطبایی چگونه بود؟
او فیلسوفی کامل و در عین حال متدینی تمامعیار بود. عرفان را مکمل فلسفه میدانست و میان این دو تعارضی نمیدید. فلسفهاش عمیق بود و اندیشهاش مرز شرق و غرب نمیشناخت.
برخی میگویند وجه عرفانی در اندیشه علامه غالب بود. آیا موافقید؟
ایشان فیلسوف بود، اما با عرفان نیز سر و کار داشت. عرفان را نفی نمیکرد بلکه آن را در کنار فلسفه میدید. در واقع، فلسفهاش با روح عرفانی آمیخته بود.
چرا آثار مکتوب علامه طباطبایی نسبتاً کم است؟
شاید به این دلیل که بیشتر وقتش را صرف تدریس و تربیت شاگردان میکرد. او اهل ایمان و تقوا بود و سراغ شهرتطلبی نمیرفت. کتابهایش کم است، اما هرکدام عمق فراوان دارند؛ از جمله «بدایةالحکمة و نهایةالحکمة».

به نظر شما چرا در دانشگاههای امروز ایران کمتر به اندیشههای علامه پرداخته میشود؟
در دانشگاهها متأسفانه چندان به علامه توجه نمیشود. او فیلسوفی کمنظیر بود، اما فلسفه همیشه مخالفانی داشته است. فلسفه چون بیرحمانه میاندیشد، گاهی با ظاهر ادیان سازگار نیست، گرچه در باطن هماهنگ است. در همه دورانها مخالفان فلسفه زیاد بودهاند و هنوز هم هستند.
از نظر شخصیتی ایشان را چگونه توصیف میکنید؟
انسانی کمگو، گوشهگیر، و در عینحال بسیار عمیق و اندیشمند بود. فیلسوفی کمنظیر در تاریخ ایران. اهل شعر و ادب هم بود، اما تفکر فلسفیاش وجه غالب شخصیت او بود.
۲۱۶۲۱۶







نظر شما