گروه اندیشه: در سرویس اندیشه روزنامه اعتماد مطلبی منتشر شد در باره کتاب «درآمدی بر فلسفه هیجانات». این مطلب تلاش می کند ضرورت فهم هیجانات را مطرح کند. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد:
****
در جهانی که هر روز با موجهای عظیم اطلاعات، تصاویر و احساسات روبهرو هستیم، فهم هیجانات بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است. کتاب «درآمدی بر فلسفه هیجانات» نوشته ژولین دئونا و فابریس ترونی، دو فیلسوف تحلیلی برجسته سوییسی، دقیقا در همین نقطه حساس ایستاده و تلاش میکند تا با زبانی روشن، دقیق و استدلالی، هیجان را نه به عنوان یک پدیده حاشیهای روانشناختی، بلکه به مثابه یکی از ارکان اصلی تجربه انسانی، زندگی اخلاقی و شناخت جهان، مورد بررسی قرار دهد. این کتاب که نخستینبار در سال ۲۰۱۲ به زبان فرانسه با عنوان «Introduction à la philosophie des émotions» منتشر شد، اکنون ترجمه فارسی آن از سوی نشر هرمس منتشر شده است.
هیجان؛ از حاشیه به مرکز فلسفه
تا همین چند دهه پیش، هیجان در فلسفه غربی اغلب به عنوان یک عامل مزاحم برای عقلانیت تلقی میشد. از افلاطون که هیجان را به اسب سرکش تشبیه میکرد تا دکارت که آن را «انفعالات روح» مینامید و کانت که اخلاق را تنها بر پایه عقل میدانست، هیجان غالبا در سایه عقل قرار داشت. اما در قرن بیستم، با ظهور پدیدارشناسی، فلسفه ذهن تحلیلی و علوم شناختی، این وضعیت دگرگون شد.
فیلسوفانی چون هایدگر، سارتر، نوزیک و اخیرا مارتا ناسبام، هیجان را نه تنها بخشی از تجربه انسانی، بلکه راهی برای دسترسی به ارزشها، معنا و واقعیت دانستند. دئونا و ترونی در این کتاب، این سنت نوین را ادامه میدهند، اما با رویکردی تحلیلی و میانرشتهای.
آنها نه تنها به تاریخچه فلسفی هیجان میپردازند، بلکه با یافتههای روانشناسی تجربی، عصبشناسی و حتی انسانشناسی فرهنگی نیز گفتوگو میکنند. نتیجه، اثری است که هم برای فیلسوفان حرفهای و هم برای روانشناسان، عصبشناسان و حتی عموم خوانندگان علاقهمند به خودشناسی، قابل استفاده و جذاب است.
ساختار و رویکرد کلی
کتاب در فصلهای متعدد، از پدیدارشناسی هیجان آغاز میشود و به تدریج به مباحث پیچیدهتر معرفت شناختی، اخلاقی و متافیزیکی میپردازد. نویسندگان با دقت نشان میدهند که هیجان یک «حالت درونی» صرف نیست، بلکه یک «رابطه التفاتی» با جهان است.
وقتی خشمگین میشویم، خشم ما «درباره» چیزی است: یک بیعدالتی، یک توهین، یک تهدید. این التفاتی بودن، هیجان را از درد جسمانی یا گرسنگی متمایز میکند. درد ممکن است بدون موضوع باشد، اما هیجان همیشه دارای «جهتگیری» است. این دیدگاه -که ریشه در فلسفه ذهن تحلیلی و پدیدارشناسی دارد - پایه بسیاری از استدلالهای بعدی کتاب است.
دئونا و ترونی نشان میدهند که هیجان نه تنها واکنش به جهان است، بلکه «جهان را برای ما آشکار میکند.» ترس، خطر را نشان میدهد؛ شرم، نقض هنجارهای اجتماعی را؛ عشق، ارزش والای دیگری را. به عبارت دیگر، هیجانات دارای «محتوای نمایشی» هستند و میتوانند درست یا نادرست باشند، درست همانطور که باورها میتوانند.

هیجان و ارزش: پیوندی ناگسستنی
شاید عمیقترین کتاب، بحث درباره رابطه هیجان و ارزش باشد. دئونا و ترونی استدلال میکنند که هیجانات ارزشگذارند؛ یعنی ما از طریق هیجانات، جهان را «ارزشدار» مییابیم. وقتی از ظلم خشمگین میشویم، این خشم نه تنها یک احساس، بلکه یک قضاوت ارزشی است: «این کار ناعادلانه است.» همینطور، وقتی از زیبایی یک منظره لذت میبریم، این لذت نشاندهنده ارزش زیباییشناختی آن است.
این دیدگاه، پیامدهای مهمی برای فلسفه اخلاق دارد. اگر هیجانات نقش ارزششناختی دارند، آیا میتوان اخلاق را صرفا عقلانی دانست؟ آیا یک عمل اخلاقی بدون همراهی عاطفی، واقعا اخلاقی است؟ نویسندگان با ظرافت نشان میدهند که عقل و عاطفه نه در تقابل، بلکه در گفتوگوی مداوم با یکدیگرند. عقل میتواند هیجانات را نقد کند و هیجانات میتوانند عقل را به سوی ارزشهای فراموششده هدایت کنند.
ترجمه حسن حشمتی که پیشتر آثاری چون «فلسفه ذهن» دیوید چالمرز و «در باب معنا» پل گریس را به فارسی برگردانده، در این کتاب نیز درخشانی ویژه دارد. او با انتخاب واژههای دقیق و روان، اصطلاحات پیچیده فلسفی را برای خواننده فارسیزبان قابل فهم کرده است.
واژههایی چون «التفاتی بودن»، «ارزیابی شناختی»، «نظریه مختلط» و «عقلانیت عاطفی» نه تنها درست، بلکه خوشآهنگ و ماندگارند. نشر هرمس نیز با کاغذ مرغوب، صفحهآرایی حرفهای و فهرست دقیق، به غنای این اثر افزوده است.
چرا باید این کتاب را خواند؟
«درآمدی بر فلسفه هیجانات» بیش از یک کتاب آکادمیک است؛ یک دعوت به تأمل عمیق در باب خودمان است. در روزگاری که احساسات اغلب به رواندرمانی، دارو یا سرگرمی واگذار میشوند، این کتاب یادآوری میکند که هیجانات نه تنها بخشی از انسانیت ما، بلکه «کلید فهم جهان، دیگران و خودمان» هستند.
این کتاب برای دانشجویان فلسفه، روانشناسی، علوم شناختی و علوم انسانی ضروری است، اما برای هر انسانی که میخواهد زندگی عاطفی غنیتر، آگاهانهتر و اخلاقیتری داشته باشد، خواندنی و تحولآفرین است. دئونا و ترونی با این اثر نشان دادهاند که فلسفه هیجانات نه یک رشته حاشیهای، بلکه یکی از زندهترین و پویاترین حوزههای فلسفه معاصر است.
نشر هرمس با انتشار این کتاب، گامی بلند در غنای ادبیات فلسفی فارسی برداشته و حسن حشمتی با ترجمهای درخشان، پلی محکم میان فلسفه تحلیلی فرانسویزبان و خوانندگان ایرانی زده است. خواندن این کتاب، تجربهای فکری، عاطفی و اخلاقی توأمان است که هر خوانندهای را به بازاندیشی در باب هیجانات روزمره خود وامیدارد و شاید دریچهای نو به سوی زندگی عمیقتر بگشاید.
۲۱۶۲۱۶







نظر شما