به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین نشست تخصصی و نمایشگاه «نسخ خطی طبی با محوریت ذخیره خوارزمشاهی» از سوی معاونت پژوهشی و فناوری مدرسه عالی و دانشگاه شهید مطهری با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دوشنبه دهم آذرماه ۱۴۰۴ برگزار شد.
سیدرضا قائمی به عنوان دبیر، محمدحسن یعقوبی، معاونت پژوهشی دانشگاه شهید مطهری، محمد صدر، پژوهشگر تاریخ پزشکی و محمدابراهیم ذاکر، پژوهشگر تاریخ پزشکی ایران در این نشست سخنرانی کردند. در گزارش زیر تنها سخنان محمد صدر، پژوهشگر تاریخ پزشکی و محمدابراهیم ذاکر آمده است که به وجه تاریخی و شخصیت اسماعیل جرجانی بیشتر پرداختند.
در ادامه محمد صدر، پژوهشگر تاریخ پزشکی به شرح موضوع «جایگاه ذخیره خوارزمشاهی در آموزش و نهادینهسازی طب سنتی» پرداخت و گفت: تا قرن دوم و سوم هجری تالیفاتی که در موضوع پزشکی وجود داشت، به زبان سریانی، زبان علم بود و پزشکی هم چه در ایران و چه در شبهجزیره عربستان در دست مسیحیان و پزشکان یهودی بوده است.
وی با بیان اینکه در گذشته کانونهای علمی وجود داشت و افراد برای علمآموزی به این کانونها مراجعه میکردند، افزود: یکی از مهمترین کانونها در ایران مدرسه جندیشاپور بود که البته باید خاطرنشان کنیم، که در جندیشاپور یک مدرسه، یک عبادتگاه و یک بیمارستان وجود داشته است. در قرون اول و دوم چه در ایران و چه در سرزمینهای روم و بیزانس زمانی که صحبت از مدرسه میشود، منظور این سهگانه در کنار یکدیگر است. جندیشاپور از زمان ساسانیان تا قرن ششم پابرجا بود. کتابهایی از قرن ششم هجری موجود است که در جندیشاپور تالیف شده است که این کتابها به زبان سریانی نوشته شدهاند. اولین مسئله اینجاست که زبان علم پزشکی حتی در ایران و مدرسه جندیشاپور زبان سریانی بوده است، یعنی کتابی داریم که به زبان سریانی تالیف شده و برابر آن معادلها به زبان پهلوی نوشته شده است. کتاب متعلق به قرن چهارم است که توسط یکی از مستشرقین آلمانی به چاپ رسیده است.
صدر بیان کرد: پزشکی تا قرن دوم و سوم در انحصار خاندانها بود و کمکم مسلمانان به این فکر افتادند که خودشان کتابهایی را در موضوع پزشکی تالیف کنند و پزشکی از انحصار مسیحیان و ادیان دیگر خارج شود. اینگونه بود که به دستور مامون کتابها را از جاهای مختلف آوردند و از زبان یونانی، سریانی، پهلوی و سانسکریت به زبان عربی ترجمه کردند، از این زمان تالیف کتابها برای مسلمانان به زبان عربی آغاز شد. علی بن ربن طبری اولین پزشکی است که میشناسیم. او مسیحی بود که بعد مسلمان شد و کتاب «فردوسالحکمه» را نوشت. این کتاب دو نگارش یکی به زبان عربی و دیگری به زبان سریانی دارد. این طبیب خودش مینویسد که «فردوسالحکمه» را به زبان سریانی به این دلیل نوشته است که از دستبرد مصون بماند. نسخه سریانی این کتاب از بین رفته اما نسخه عربی به جا مانده است.
وی در ادامه گفت: از این زمان به بعد مسلمانان در علم طب وارد شدند و بعد از این زمان کتابهای مختلفی از محمد بن ذکریای رازی باقی مانده است. نکته جالب توجه این است، ایرانیانی که در موضوع پزشکی کتاب نوشتند، همه کتابها به زبان عربی است. مثلاً رازی در شهر ری حضور داشت، مدتی به بغداد رفت و دوباره به شهر ری برگشت اما تمام کتابهای خود را به زبان عربی نوشته است. علی بن عباس مجوسی که مدتی در بغداد و بعد از آن در اهواز مقیم بود، باز هم کتاب خود را به زبان عربی نوشته است. تالیفات ابن سینا نیز به زبان عربی است و به این نکته پی میبریم که زبان علم در آن زمان عربی بوده است و اگر کسی میخواست علم طب را فرابگیرد باید به زبان علم مسلط میشد.
صدر با بیان اینکه از قرن چهارم و پنجم نویسندگان و اهل علم به این فکر افتادند که کتاب خود را به دو زبان عربی و فارسی بنویسند، افزود: از قرن چهارم و پنجم ابومنصور حسن بن علی بن نوح القمری البخاری نویسنده کتاب «التنویر» که کتاب مهمی در علم پزشکی است، این کتاب را ابتدا به عربی و سپس به فارسی نوشت. این کتاب دربردارنده واژههای اصیل فارسی است.
وی در ادامه گفت: اما کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» اثر سیداسماعیل جرجانی است که دقیقترین اطلاعاتی که در مورد او داریم برگرفته از مقدمه کتابهای اوست. جرجانی در ابتدای کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» نوشته است؛ من در سال ۵۰۴ و در زمان سلطان محمد خوارزمشاه وارد خوارزم شدم و انگیزه خود را از نوشتن کتاب شرح میدهد. او مینویسد در دوره تحصیل من، یک کتاب کامل وجود نداشت که من همان یک جلد را بخوانم و بر علم پزشکی مسلط شوم. به همین دلیل مجبور بودم کتابهای مختلفی را بخوانم تا به کل مباحث پزشکی دست پیدا کنم. چون چنین آرزویی داشتم، آمدم و کتابی برای پزشکان نوشتم تا مجبور نشوند به کتابهای مختلف مراجعه کنند و با خواندن یک کتاب بتوانند بر پزشکی احاطه پیدا کنند. البته از قطبالدین محمد هم تعریف میکند که ایشان خود عالم است و بعد از آن به کتاب ورود پیدا میکند و نکته جالبی را در ابتدای کتاب ذکر میکند که من میخواهم در این کتاب از کلمات فارسی استفاده کنم و روش من این است که سعی میکنم تا حد امکان معادلی فارسی برای هر کلمه عربی انتخاب کنم، مگر اینکه کلمهای خیلی در ذهن مردم جاافتاده باشد.
صدر با بیان اینکه من با دقت کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» را بررسی کردم، افزود: ذخیره خوارزمشاهی علاوه بر اینکه یک متن مهم پزشکی است، یک متن بسیار مهم در زبان و ادبیات فارسی نیز هست. اما اهمیت این کتاب در علم پزشکی از آن رو است که وقتی زبان کتابها عربی بود، تنها کسانی میتوانستند علم پزشکی بیاموزند که زبان عربی بلد بودند. جرجانی با نوشتن کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» به عمومیسازی علم پزشکی پرداخت و مخاطبان علاقهمند به دانش طب توانستند از آن استفاده کنند.
وی در ادامه گفت: جرجانی علاوه بر این کتاب، کتابهای دیگری هم به زبان فارسی نوشته است اما الگوی نگارش زبان فارسی را فقط در کتاب ذخیره اجرا کرده و در کتابهای دیگر این حساسیت به چشم نمیخورد. از ویژگیهای دیگر سیداسماعیل جرجانی این است که او برای پزشکان کتابهای مختلفی نوشته است. امروزه نیز اینگونه است و مباحث در کتابهای مختلف شرح داده میشود. سیداسماعیل جرجانی نیز کتابهای مختلف نوشته است، ابتدا ذخیره را نوشته و به طور مفصل مبحث پزشکی را شرح داده است و در کتاب دیگری به شرح جزئیات مباحث نظری و عملی پزشکی پرداخته است. به تدریج کتابهای دیگر را نوشت که آنها کتابهای کوتاه شدهای است که به نام بیماری و درمان آن میپردازد. یکی از معروفترین کتابهای او «خوف علائی» است. طالبان دانش پزشکی میتوانستند «خوف علائی» را در موزه یا کفش خود قرار بدهند و همراه خود به جاهای مختلف ببرند. «خوف علائی» برای کسانی بود که قبلاً مطالب پزشکی را خوانده بودند و فقط برای یادآوری از آن استفاده میکردند.
صدر افزود: در حال حاضر صد نسخه از «ذخیره خوارزمشاهی» در ایران وجود دارد و اگر نسخههای خارج از کشور را هم در نظر بگیریم، نسخههای زیادی از این کتاب موجود است. نسخههای زیاد رونویسی شده از ذخیره خوارزمشاهی نشاندهنده این است که این کتاب به عنوان یک کتاب مهم درسی مورد توجه پزشکان بوده است و پزشکان از این کتاب استفاده میکردند. به جز ذخیره تنها دو کتاب وجود دارد که تا این حد از روی آن رونویسی شده است؛ از قانون ابنسینا در حدود ۷۰۰ نسخه رونویسی وجود دارد و در میان کتابهای پزشکی به زبان فارسی کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» اینگونه است.
وی با بیان اینکه تصحیح «ذخیره خوارزمشاهی» به اندازه تصحیح شاهنامه مشکل است، گفت: چندین بار هم تلاش شد تا این کار انجام بگیرد، استاد افشار و دانشپژوه این کتاب را در سال ۴۵ منتشر کردند و بعد از آن پیام مصطفوی خواست این کار را انجام بدهد که همه اینها به تصحیح کتاب اول و دوم پرداختهاند اما در ادامه چون کتاب وارد مباحث پزشکی میشد، دیگر نمیتوانستند کار را ادامه بدهند. از آنجایی که اصطلاحات پزشکی به گونهای است که به چند شکل خوانده و تفسیر میشود و در این شرایط معنی جمله تغییر پیدا میکند، در نتیجه مصحح به مشکل برمیخورد.
وی افزود: نسخههای مختلف «ذخیره خوارزمشاهی» از نظر خط با هم متفاوت هستند، زیرا این نسخهها در سرزمینهای مختلف نوشته شده است. سیداسماعیل جرجانی مینویسد؛ من این کتاب را در خوارزم نوشتم. بعد از آن در کرمان از روی این کتاب رونویسی شده و سپس در یزد. حال کسی که در کرمان زندگی میکرد، اصطلاحاتی را که در قرن ۵ سیداسماعیل جرجانی در خوارزم استفاده کرده بود، تغییر داد و معادل آن اصطلاح را از کرمان ذکر کرده است. در نتیجه نسخههای ذخیره موجود خیلی با هم متفاوت هستند.
صدر بیان کرد: نسخهای از «ذخیره خوارزمشاهی» در کتابخانه ملک موجود است که در واقع دریافت فرد نویسنده از ذخیره در این کتاب بازنویسی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» از نظر دستور زبان فارسی که در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته، نیز قابل توجه است، گفت: «گر» به معنی «یا» در ذخیره مورد استفاده قرار گرفته است. در این کتاب همچنین با اصطلاحاتی روبهرو هستیم که در سرزمینی شناخته شده و در سرزمینی دیگر شناخته شده نیستند. اغلب نسخههای موجود ناقص هستند. دو نسخه نخست که مبانی طب است، بسیار مورد توجه بوده و از آن زیاد بازنویسی شده است. اما نسخه کتابخانه سپهسالار و نسخه موجود در دانشگاه تهران کامل است. اما قدیمیترین نسخه با صحیحترین نسخه ممکن است که متفاوت باشد. نسخهای در کتابخانه ملی به شماره ۱۱۸۹۰ وجود دارد که از ابتدا شروع شده و تا بیشترین قسمت ذخیره خوارزمشاهی را دربردارد. این نسخه با اینکه نسخه قرن هشتمی است اما نسخه صحیحی است. دلیل این درست بودن شاید این باشد کسی که نسخه را نوشت خودش پزشک بود و چون اصطلاحات را میشناخت لذا به درستی نوشته است.
صدر با بیان اینکه جا دارد که کتابخانه ملی گزارشی در مورد نسخههای موجود ارائه کند، افزود: توجه به این نکته هم ضروری است که تاثیر ذخیره خوارزمشاهی فقط در مورد فارسیزبانها نبود. بلکه در دوره عثمانی ترجمههایی به زبان ترکی عثمانی از کتاب ذخیره خوارزمشاهی انجام شده که یکی از این ترجمهها در زمان سلطان بایزید انجام گرفته است. دو ترجمه عبری نیز از این کتاب وجود دارد.
این دانشنامه دربرگیرنده دانش کل پزشکی است
محمدابراهیم ذاکر، پژوهشگر تاریخ پزشکی ایران به «واکاوی ویژگیهای ارزشمندترین نسخه ذخیره خوارزمشاهی در کتابخانه سپهسالار» پرداخت و گفت: تمام بخشهای بحث من گفته شد که به دلیل اینکه نکات گفته شده تکرار نشود، از نظر کتابشناسی به «ذخیره خوارزمشاهی» میپردازم. جرجانی با نام امام زینالدین سیداسماعیل ابوابراهیم فرزند حسن، نواده حسین، نبیره محمد، ندیده محمود و معروف به ابوفضایل شرفالدین است که بیشتر با آوازه سیداسماعیل جرجانی شناخته میشود. تاریخ تولد او مورد شک و تردید است. تولد او در سال ۴۳۱ در گرگان و درگذشت او در مرو در زمان سلطان سنجر سلجوقی بوده است.
وی افزود: با اینکه جرجانی کتابهای زیادی در دانش پزشکی، فلسفه و عرفان نوشته است اما تراجمنویسان در مورد زندگی او خیلی کوتاه صحبت کردهاند. کهنترین نوشته در مورد او از قول ابن فندق است که در تاریخ بیهق آمده است. ابن فندق نوشته است که جرجانی را در سال ۵۳۱ در شهر سرخس دیدم، پیری کهنسال بود، درگذشت او را نیز ۵۳۱ ذکر کردهاند. بعد از آن نیز معجمالبلدان یاقوت حموی از این مرد به نیکی یاد میکند و او را روایتگیرنده قشیری عارفِ صوفی میداند، معلم حدیث اوست، او را به وادی تصوف کشانده است. سمعانی، عالم شافعی و محدث بزرگ قرن ششم هجری نیز از جرجانی اجازه روایت میگیرد. یعنی علاوه بر اینکه جرجانی در دانش پزشکی و در مهارت درمانگری بینظیر بود، در دانش حدیث و فقه هم کتابی در رد فلاسفه دارد.
این پژوهشگر تاریخ پزشکی بیان کرد: در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار نیز از جرجانی یاد کرده است. ترجمه قانون جرجانی تا زمان او وجود داشته و ظاهرا بعد از او از دسترس پژوهشگران خارج شده است. عیونالانباز که ترجمه کامل آن در سال ۹۳ به کوشش من از سوی انجمن گیاه درمانی به چاپ رسید، افزون بر گفتههای دیگران، کتاب ذخیره را با دوازده کتاب عنوان میکند. ملاعبدالله چلبی کاتب نیز در کشفالظنون از سیداسماعیل جرجانی به ورزیدگی و عالم بودن به علوم اوائل یاد میکند. کتاب مطرح الانظار، تالیف عبدالحسین تبریزی، مشهور به فیلسوف الدوله از معاصرین نیز در مورد جرجانی نکاتی را ذکر کرده است.
محمدابراهیم ذاکر در ادامه گفت: در مورد کتابشناسی باید بگویم کتاب ذخیره جرجانی یک دانشنامه و یک دائرهالمعارف بزرگ فارسینویسی شده از دانش پزشکی است که از منابع دانشگاه گندیشاپور و دانشآموختگان گندیشاپور با سه واسطه بهره برده است. جرجانی از رازی که خود دانشآموخته دانشآموختگان گندیشاپور است، بهره برده. او همچنین از ابن ماسویه که دانشآموخته گندی شاپور است، نیز بهره برده. از اسکندرانیان مصر، یونانیان، رومیان و هندیان نیز بهره برده که منابعش را کامل خارج کردهام و امیدوارم با چاپ آن توسط دکتر حجتی یا مسجد سپهسالار و یا هر دو اینها منتشر شود. در پژوهش من منابع کامل ذکر شده است، حتی اینکه چند بار نام جالینوس، چند بار نام ابنسینا و با چه عنوانی در کتاب ذخیره ذکر شده است، نیز در کتاب آورده شده. کتابها و منابع رفرنسی نیز مورد تحقیق قرار گرفته است.
وی افزود: رفرنسنویسی ذخیره خوارزمشاهی به مراتب کمتر از رازی و صیدنه ابوریحان است ولی نسبت به قانون بسیار گستردهتر رفرنسها را بیان میکند. این دانشنامه دربرگیرنده دانش کل پزشکی است. سه کتاب نخست، در مورد کلیات دانش پزشکی است. به ویژه تشریح، کالبدشکافی و آناتومی به زیبایی به تصویر کشیده شده است. در مورد مزاج، خلط، آبو هوا، مسکن، انتخاب داروهای تکی، خوراک، آشامیدنیها و مهمتر از همه فیزیولوژی نیز به تفصیل بیان کرده است. کتاب چهارم تا هشتم به بیماریها و بحران به سوی خوبی و به سوی نابودی و مرگ بیمار اختصاص دارد. پیشزمینههای بیماری و مراحل چهارگانه هر بیماری، آماس یا ورمی که در بدن ایجاد میشود، مرحله آغازین، افزایش، اوج و مرحله انحطاط یا رو به فروکش نهادن بیماری شرح داده شده است.
این پژوهشگر تاریخ پزشکی با بیان اینکه کتاب بخشی شامل عملی و نظری دارد، گفت: جرجانی در کتاب ذخیره ذکر کرده است که بانویی به او با سرطان فراگیر هر دو پستان مراجعه میکند، هر دو پستان را تخلیه میکنند. در نهصد سال پیش این کار به چه شکلی انجام گرفته است، جای بحث دارد. البته جراحی لوزهها با نخ انجام میشد که این شیوه در الحاوی بیان شده است و در ذخیره نیز آمده است. در مورد کاتاراکت بحث میکند، عمل چشم برای بازگشت بینایی در این کتاب ذکر شده است. در خصوص مطالب دیگر دوستان به تفصیل سخن گفتند و دیگر تکرار نمیکنم.
محمدابراهیم ذاکر به ویژگیهایی که سبب جهانی شدن «ذخیره خوارزمشاهی» شد، اشاره کرد و افزود: بخشی به آقای نیکروز بن خضرشاه، کاتبی از قرن نهم برمیگردد، او خوشنویس و تذهیبکار و از خاندانی اهل فضل و هنر بود، که بیش از هشت سده در خاور قزاقستان حضور داشتند و شمسهنگاره آغازین کتاب با کمک و پشتیبانی شاهزاده شروانشاهی انجام گرفت.
وی گفت: پیش از «ذخیره خوارزمشاهی»، کتاب هدایتالمتعلمین از ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری به زبان دری و فارسی کهن در علم پزشکی نوشته شد. با اینکه به گستردگی ذخیره نیست اما کهنترین کتاب پزشکی محسوب میشود.
این پژوهشگر تاریخ پزشکی افزود: برآوردی از اواخر گفتار چهاردهم کتاب ششم تا اوایل گفتار شانزدهم داشتم که چیزی حولوحوش ۱۸ تا ۲۵ صفحه افتاده است که خواهش میکنم از روی نسخههای موجود یک بازنویسی انجام بگیرد و مشابهت متنی ایجاد شود و در بخش افتاده قرار بگیرد.
وی بیان کرد: فنخا حدود ۲۸۵ نسخه از این کتاب را در ایران ردیابی میکند. ظاهرا یازده نسخه ترک نیز ردیابی شده است که در مجموع بیش از ۳۰۰ نسخه موجود است.
۲۵۹






نظر شما