خاطرات ناصرالدین‌شاه: حرم را قُرق کردند، رفتیم توی ضریح حضرت سیدالشهدا (ع)

تخته روی قبر مطهر را میرزا حسن کشید، دست برده دو سه مشت تربت صحیح از روی قبر مطهر برداشتم، همان‌جا به دستمال سفیدی ریخته، میرزا حسن مُهر کرد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ناصرالدین‌شاه قاجار در خاطرات روز دوشنبه ۱۱ رمضان ۱۲۸۷ (۱۴ آذر ۱۲۴۹) نوشت: ناهار را در منزل خوردیم. صبح حمام سرتن‌شوری مختصری رفتم، حاجی حیدر بود. بعد آمده ناهار خوردیم. بعد از ناهار طرف عصری سوار کالسکه شده، رفتیم به زیارت اباعبدالله الحسین صلوات‌الله  علیه و آله اجمعین الطاهرین. نماز را در بالاسر حضرت کردیم.

بعد از نماز حرم را قُرُق کرده، در راه هم بستند، من و میرزا حسن کلیددار جسارت کرده به توی ضریح حضرت رفته، از توی ضریح هم دری بود کوچک، میرزا حسن باز کرد. شمعی در دست میرزا حسن بود. رفتیم توی ضریح؛ اما قبر منور مطهر دورش یک ردیف آجری بود که باید پای را روی آجر گذاشت و الا نمی‌شد روی قبر گذاشت. من از طرفی، میرزا حسن از طرفی به زحمت رفتیم. میرزا حسن متصل شمع را کج می‌کرد، من از دست او می‌گرفتم. کتاب دعا را میرزا حسن گم کرد، بعد به زحمت پیدا کرد. تنگ نفس هم داشت، خیلی اذیت به او شد. فِس‌فِس غریبی می‌کرد. من به طور عجیبی روی آجرها نشسته بودم. جا تنگ بود، سرم به تخته ضریح می‌خورد. جای نشستن بسیار مشکل بود؛ به زحمت زیادی نشستیم، اما دیوانه شده بودیم نمی‌دانستیم چه کنیم. حضور قلب هم به هم نمی‌رسید. کتاب دعا را گرفته خودم خواندم. تخته روی قبر مطهر را میرزا حسن کشید، دست برده دو سه مشت تربت صحیح از روی قبر مطهر برداشتم، همان‌جا به دستمال سفیدی ریخته، میرزا حسن مُهر کرد. آمدیم بیرون. عبای سفیدی میرزا حسن از جانب حضرت سیدالشهدا خلعت به من داد پوشیدم، بیرون آمدم. حالت غریبی دست داد.

بسته تربت را به جیب گذاشته، منزل به امین‌السلطان سپردم، خودم هم مُهر کردم. رخت‌هایی که در بدن داشتم، کلجه ترمه زمردی زیرسنجاب، قبای زری سفید بوته کوچک اصفهانی، شلوار برک سفید، کلاه ماهوتی، جوراب سفید، همه را در منزل کنده توی بقچه علیحده [جداگانه] گذاشته، به رخت‌دار سپردم که نگاه دارند. عبای خلعتی هم سفید شانه‌زر است، به امین‌السلطان سپرده شد.

خلاصه آمده دم در صحن – یعنی دم در گنبد مطهر – ایستادیم. همه بودند. حاجی ملاباقر واعظ طهرانی روضه خواند. ملاباقر واعظ شیرازی هم روضه خواند. بعد آمدیم بیرون که برویم، گفتند حرم آمد. یک دور صحن را گشتیم. پاشایان، ایرانی، عثمانی همه بودند. مجیدپاشای بابان که مرد پیر لاغری است – حاکم حله است – آمده بود، او هم بود. پاشای بغداد و غیره همه بودند. قدری گشتم – طرف قبر میرزا موسی و غیره – بعد حرم آمدند، ما رفتیم منزل.

ملا آقا بزرگ طهرانی را علی‌رضاخان آورد. امروز قبل از زیارت، حاجی میرزا جواد، برادر مجتهد مرحوم تبریز، از نجف اشرف آمده بود، مشیرالدوله به حضور آورد.

از طهران خبر رسیده است حاجی مشهدقلی آقای قاجار، نصرالله‌خان پسر امین‌الدوله، میرزا عبدالباقی منجم‌باشی گیلانی، آقا سیدجعفر روضه‌خوان مرده‌اند.

محقق امروز از راهِ آب به نجف اشرف رفته است، یعنی عصری رفت. آجودان‌باشی مرخصی مکه گرفته است، می‌خواهد برود.

شب خوابیدیم. تارچی...

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه قاجار از ربیع‌الاول ۱۲۸۷ تا شوال ۱۲۸۸ ق به انضمام سفرنامه کربلا و نجف، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ اول، زمستان ۱۳۹۸، صص ۱۸۷-۱۸۶.

۲۵۹

کد مطلب 2151713

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

آخرین اخبار