گروه اندیشه: در مطلب زیر دکتر شهیندخت خوارزمی در گفتاری به بررسی مشخصات و دغدغههای دو نسل اخیر، یعنی نسل زد (Gen Z، بومیان اولیه دیجیتال) و نسل آلفا (Gen Alpha، بومیان هوش مصنوعی) در مناطق مختلف جهان میپردازد و نشان میدهد که تجربه زیسته این نسلها به شدت تحت تأثیر تفاوتهای اقتصادی، سیاسی و فناوری جهانی قرار دارد. این گزارش که توسط غزل لطفی در روزنامه اعتماد تهیه شده، تاکید می کند در حالی که نسل زد با مسائل هویتیابی در شبکههای اجتماعی، اضطراب سلامت روان، و بیاعتمادی به نهادهای سنتی (آموزش، دین و خانواده) دست و پنجه نرم میکند، نسل آلفا با تمرکز کوتاهتر، خلاقیت بالقوه بالاتر، و احتمالاً تجربه «هویت آمیخته انسان - ماشین» در حال شکلگیری است. در سطح جهانی، هر دو نسل در اروپا دغدغه محیط زیست و لیبرالیسم دارند، در آمریکا شدیداً فعال سیاسی و درگیر عدالت اجتماعی هستند، در آسیا تحت فشار شدید رقابت شغلی و موفقیت تحصیلی قرار دارند، و در خاورمیانه بین خواهان تغییر سیاسی و نگرانی از ثبات مالی گیر افتادهاند. اما رنج و آسیب این دو نسل در مناطق جنگزده (مانند غزه، اوکراین و سودان) به بالاترین حد میرسد؛ جایی که خطر تبدیل شدن به «نسل از دست رفته»، تجربه ترومای شدید و از دست دادن سالهای آموزشی، هویت آنها را به شدت با مقاومت و روایت دیجیتال رنج پیوند زده است. این مطلب در زیر از نظرتان می گذرد:
****
نسلهای زد و آلفا دارای ویژگیهای خاص خود هستند که برخی از آنها تقریبا یکسان است چون این نسلها با توجه به دسترسی به ابزارهای ارتباطی دیجیتال، تعامل جهانی دارند. اما برخی دیگر، با توجه به فرهنگ و موقعیت جغرافیایی، متفاوت است که در ادامه نظرات شهیندخت خوارزمی در این مقوله را میخوانید. به سخنی کوتاه شاید بتوان ویژگیهای جهانشمول این دو نسل را چنین بر شمرد:
نسل زد:
٭ اولین نسل بومی دیجیتال اما تجربه «دوران گذار» از اینترنت محدود به اینترنت در همه جا و هر لحظه را داشته است.
٭ هویتیابی از طریق شبکههای اجتماعی، اما نقدپذیر، آگاه به مسائل اجتماعی، و نگران آینده، اقتصاد، بحران اقلیمی و تنهایی.
٭ اهل یادگیری و آموزش، اما بیاعتماد به نظام آموزش سنتی؛ گرایش به مهارتمحوری.
٭ در مقایسه با هر نسل قبلی، اضطراب بیشتر، افسردگی بیشتر، و رابطه کمتر با نهاد خانواده و دین به ویژه در غرب.
٭ مصرفکننده اما جویای برندی که ملاحظات اخلاقی و محیط زیستی را رعایت کرده و شفاف باشد.
نسل آلفا:
٭ نخستین نسل کاملا بومی هوش مصنوعی؛ از کودکی با مفاهیمی چون UI/UX هوشمند (رابط کاربری و تجربهیکاربری)، الگوریتمها، واقعیت افزوده و ابزارهای تولید محتوا بزرگ میشوند.
٭ تمرکز کوتاهتر اما توانا در انجام چند وظیفه.
٭ فردگرایی شدید اما شنونده و سازنده محتوا.
٭ امکان رشد خلاقیت بسیار بیشتر از نسل زد، به شرط آن که والدین بتوانند به شیوهای مناسب با آنان رابطه برقرار کنند.
٭ احتمالا اولین نسلی که «هویت آمیخته انسان - ماشین» را تجربه میکند، به معنای محو شدن مرز میان تکنولوژی و انسان و تغییر واقعیت تکنولوژی از پدیدهای بیرون از انسان به پدیدهای درونی.
حال بد نیست نگاهی بیندازیم به تفاوتهای این دو نسل در بخشهایی از جهان.
نسل زد و آلفا در اروپا
اروپا، قارهای است با جوامع متنوع. در کشورهای غرب آن و کشورهای اسکاندیناوی، تأکید حکومتها بیشتر بر رفاه اجتماعی، آموزش و پاسداری از تنوع است. حال آنکه در شرق و جنوب شرق، نگرانیهای اقتصادی و هویتی میتواند فاصله این کشورها را با دستاوردهای شمال و غرب افزایش بدهد. به هر حال نسل زد در اروپا: گرایش کلی دارد به ارزشهای لیبرال مانند، محیطزیست، حقوق اقلیتها، تنوع جنسیتی و امثال آن.
نگرانی سلامت روان و عدم امنیت اقتصادی در میان جوانان اروپایی مشترک است. اما، میان کشورهای غرب و شمال اروپا با شرق اروپا تفاوتهایی دیده میشود. در برخی از کشورهای شرق اروپاجوانان نگرشهای محافظهکارانهای مانند ضدیت با مهاجرت نشان نمیدهند.
نسل آلفا در اروپا نیز در بخش شمال و غرب با بخش شرق اروپا تفاوتهایی دارد. در اروپای غربی و شمالی، رشد سریع پذیرش هویتهای جنسیتی گستردهتر مشاهده میشود. در این کشورها دسترسی به آموزش دیجیتال بهتر رو به گسترش است. اما، قاره اروپا از شکاف و نابرابری دیجیتال بین کشورهای ثروتمند و فقیر رنج میبرد.
ایالات متحده
نسل زد در امریکا از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار فعال است. عدالت اجتماعی، تغییرات اقلیمی، پذیرش بیشتر تنوع جنسیتی، تنوع فرهنگی، جهانیگرایی و... آن هم در شرایطی که دولت تحت رهبری دونالد ترامپ با همه این ها مخالف است، به آرمانهای مبارزات این نسل تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی مانند بالا رفتن قیمت مسکن، تورم مواد غذایی، بیکاری، بدهی دانشجویی و نیز مشکلات سلامت روان این نسل را گرفتار کرده است. ولی شکی نیست که دسترسی آنان به تکنولوژیها و نرمافزارهای دیجیتال و فضای مجازی بسیار راحتتر از بسیاری از کشورهاست.
نسل آلفا در امریکا از بدو تولد و البته در مهدکودک و دبستان در معرض هوش مصنوعی و ابزارهای آموزشی دیجیتال قرار دارد. بازیها و «محتوای تعاملی» نقش بزرگی در یادگیری و هویتیابی این نسل دارد. والدین آنان از یک سو، از ترس تهدیدها و آسیبهای فضای مجازی سعی دارند محتوای دیجیتال را کنترل کنند.
ولی بهطور همزمان از این تکنولوژیها برای آموزش استفاده میکنند. نکته مهم در مورد امریکا، تفاوت ایالتها از نظر قانونگذاری و سیاستگذاری است. وجود تنش سیاسی و قطببندی فرهنگی/ قانونگذاری برای مثال در مورد مهاجرت و مسائل جنسیت و آموزش میتواند تجربه نسلها را محلیسازی کند؛ از این رو، گرایش کلی ملی با «گرایشهای ایالتی» میتواند بسیار متفاوت باشند.
روسیه
در روسیه، جوانان نسل زد هم آثار غیرمستقیم و مستقیم جنگ را تجربه میکنند و هم از فشار سیاسی، تئوریهای ملیگرایانه، تبلیغات، سانسور رسانهای، محدودیت آزادی بیان، سربازی اجباری و هزینههای اقتصادی جنگ و تحریمها رنج میبرند.
دادههای علمی دقیق برای «نسل زد روسیه» پس از جنگ محدود است. اما برخی منابع غیررسمی و تحلیلها در فضای رسانهای و اجتماعی میگویند که جوانان روسی دچار احساس سردرگمی، شکست اخلاقی و فشار روانی هستند. در برخی گزارشها گفته میشود که جوانان روسی احساس مسوولیت ملی قویتری داشته و در برابر روایت رسمی دولت مقاومت کنند، ولی این موضوع بستگی دارد به عواملی چون شهرنشینی، دسترسی به رسانههای مستقل، خانواده و وضعیت اقتصادی.
آسیا: پهناور و متنوع؛ شرق، جنوبشرق، جنوب و آسیای میانه
نسل زد در آسیا: در شرق آسیا (ژاپن، کرهجنوبی، چین)، دولتها با تمرکز قوی بر آموزش و رقابت شغلی و فشار خانوادهها و جامعه بر موفقیت تحصیلی همراه با دسترسی بالا به تکنولوژیهای نوین و فرصتهای اقتصاد دیجیتال فضایی خاص برای نسل زد رقم زده است.
در جنوب و جنوبشرقی آسیا ترکیبی از فرصتهای فناوری و نابرابری اقتصادی دیده میشود که به طور طبیعی باعث حس عدم امنیت اقتصادی در افراد این نسل میشود. ارزشهای خانوادگی قویتر در برخی کشورها پابرجاست. نسل آلفا در آسیا: در کشورهای ثروتمند منطقه، ورود زود هنگام افراد این نسل به آموزش دیجیتال و بازیهای آنلاین همراه با یادگیری مبتنی بر گیم ویژگیهای این نسل را رقم میزند. در کشورهای در حال توسعه آسیا، احتمالا شکاف دسترسی و کیفیت آموزشی وجود دارد.
باید توجه داشت که آسیا یکپارچه نیست. در برخی کشورها (مانند چین و ژاپن و کرهجنوبی) تمرکز بر فناوری و آموزش رسمی است. در شماری دیگر از کشورها، تغییر سریع اجتماعی - اقتصادی تجربه نسلها را متفاوت میسازد.
خاورمیانه
در خاورمیانه به دلیل بالا بودن نرخ باروری، سهم جمعیت جوان بالاست بدون شک خاورمیانه از کشورهای دارای وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی متفاوتی برخوردار است. و این تنوع فرهنگی باعث شده کشورها از نظر فضای حاکم بر پرورش افراد نسل زد و آلفا تفاوت داشته باشند.
در یک سو، کشوری جنگزده مانند فلسطین قرار دارد و در سوی دیگر کشورهای ثروتمند حاشیه خلیجفارس و عربستان. و البته ایران. آن گونه که پژوهشها نشان میدهند در این جوامع، برای نسل زد ثبات مالی و موقعیت شغلی اهمیت دارد. اما همزمان این نسل خواهان سطح بالایی از تغییر اجتماعی و سیاسی است.
در برخی مطالعات جوانان منطقه «امنیت اقتصادی و رفاه» را بر آرمانهای ایدئولوژیک مقدم میدانند. بنابراین نسل زد در خاورمیانه اغلب بین «خواهان تغییر» و «نگران آینده اقتصادی» گرفتار است. گزارشها نشان میدهد که نسل جوان در این منطقه خواهان بازتعریف معیارهای موفقیت است. افزون بر امنیت مالی، معنا و بهداشت و سلامت روان نیز برای آنان مهم است.
در مورد نسل آلفا در خاورمیانه: باید گفت رشد سریع نفوذ موبایل و آموزش آنلاین؛ باعث شده خانوادهها نگران فرصتهای شغلی آینده بوده و این دغدغه را دارند که تعامل فرزندان خود را با رسانههای دیجیتال مدیریت کنند. در ضمن، این کشورها به دلیل بالا بودن سهم جمعیت جوان، در آینده بازار کار و نهادهای آموزشی تحت فشار زیاد قرار خواهند گرفت.
به هر حال در خاورمیانه: مسائل ساختاری مانند بیکاری جوانان، نظامهای سیاسی بیثبات یا ناکارآمد و محدودیتهای اجتماعی - فرهنگی در برخی کشورها تجربه بزرگ شدن این دو نسل را به شدت شکل میدهد.
وضعیت نسل زد و آلفا در کشورهای گرفتار جنگ
فلسطین/ غزه
کودکان و جوانان زیادی در غزه جان خود را از دست دادند یا معلول شدند یا بیپناه و یتیم و آواره. طبق گزارش سازمان ملل در سال۲۰۲۴، تعداد ۷۷۹۷ کودک در غزه کشته شدند. رنج آنان غیرقابل توصیف است. یک گزارش سازمان ملل درباره نتایجنظرسنجی از افراد ۱۰ تا ۲۴ ساله در غزه نشان میدهد که بسیاری از جوانان تجربه آوارگی مکرر، از دست دادن عزیزان و کمبود امنیت را دارند.
آموزش بهشدت مختل شده است: گزارش میگوید، در غزه، اگر جنگ ادامه یابد کودکان «میتوانند پنج سال از آموزش را از دست بدهند.» تأثیر روانی این جنگ بسیار شدید است. مطالعهای در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد کودکان غزه با تروما یا آسیبهای روانی عمیق و ماندگار روبهرو هستند که نشانههای آن اضطراب، ناامیدی و اختلال روانی است.
گزارشهای سازمان ملل میگوید، در زمینه هویت و نسلگرایی، نسل جوان در غزه، به خاطر تجربه مکرر جنگ، چه بسا درک جمعی قویتری از رنج، مقاومت و هویت ملی داشته باشد؛ آنان بخشی از «یک نسل آسیبدیده» هستند که تجربه کودکی را در شرایط فوقالعاده سختی گذراندهاند. مطالعاتی وجود دارد که بررسی میکند جوانان فلسطینی / غزهای چگونه در شبکههای اجتماعی داستان جنگ و دردهای هولناک آن را روایت کرده و بار عاطفی آن را به مردم جهان منتقل میکنند.
اوکراین
طبق گزارش UNDP، جنگ آثار اجتماعی و روانی جدی بر جوانان اوکراینی وارد کرده است. در سالهای پس از حمله روسیه به اوکراین، تعداد جوانانی که گزارش دادهاند دچار مشکلات روانی بوده و خواهان دریافت حمایت روحی هستند، رو به افزایش است. یونیسف گزارش میدهد که بسیاری از کودکان و جوانان گرفتار ترومای طولانیمدت هستند. صدها هزار کودک تجربه بمباران، آوارگی، از دست دادن اعضای خانواده را داشتهاند، که میتواند اثر مهمی بر سلامت روان و رشد آنها داشته باشد.
درصدی از جوانان میگویند روابط آنان با دوستان و خانواده آسیبدیده یا از دست رفته است. اما، با وجود چالشهای بسیار، مشارکت مدنی نسل زد بسیار بالاست و این نسل آماده است در فرآیند بازسازی جامعه مشارکت جوید. البته به دلیل مخاطرات بسیار و کمبود منابع مالی، میزان واقعی مشارکت کاهش یافته است.
در مورد آموزش گزارش سازمان ملل میگوید، بسیاری از مدارس آسیب دیدهاند. برخی از مدارس به پناهگاه تبدیل شدهاند و آموزش آنلاین یا ترکیبی برقرار شده، اما زیرساختهای لازم از جمله انرژی و اینترنت برای این نوع آموزش محدودند. هویت زبانی تقویت شده است. یک پژوهش نشان داده که در نتیجه جنگ، استفاده جوانان اوکراینی از زبان اوکراینی نسبت به روسی افزایش یافته و این تغییر بازتابی است از تقویت هویت ملی.
سودان
در جنگ داخلی سودان، میلیونها کودک آواره شدهاند. بنا بر گزارشها، بیش از ۵/۶ میلیون نفر از جمله کودکان جابهجا شدهاند. طبق گزارش یونیسف و گزارشهای سازمان ملل، بسیاری از مدارس در سودان به دلیل جنگ بسته شدهاند یا از آنها به عنوان پناهگاه استفاده میشوند.
کودکان در مناطق جنگزده سودان با مشکلات جدی در تغذیه و بهداشت روبهرو هستند، بیماریهای عفونی شیوع دارد و دسترسی به واکسیناسیون محدود شده است. تجربه خشونت، آوارگی مداوم و فقدان ساختار زندگی طبیعی برای کودکان، آسیبهای روانی عمیقی ایجاد میکند.
آژانسهای بینالمللی در تلاشند با برنامههای حمایتی خود فضاهای آموزشی و خدمات بهداشت روان فراهم کنند. وقتی کودکان سالهای تحصیل و رشد خود را در شرایط بحران بگذرانند، این خطر وجود دارد که مهارتها، فرصتهای تحصیلی و امید آنها به آینده آسیب ببیند. نسل زد و نسل آلفا در مناطق جنگزده را باید «نسل از دست رفته» دانست.
به سخنی کوتاه، وضعیت نسل زد در این مناطق.چنین است:
۱. آسیب یادگیری: بسیاری از مدارس در اثر بمبارانهای پیاپی یا تخریب شده یا به پناهگاه تبدیل شده و غیرقابل دسترسیاند. در نتیجه، جریان آموزش متوقف و از جریان اصلی خارج شده است. برای نسل آلفا آثار آسیبرسان آن چه بسا عمیقتر و طولانیتر باشد. چون در دوره شکلگیری شخصیت و آموزشهای بنیادین هستند.
۲. سلامت روان: ترومای شدید، اضطراب مزمن، فقدان امنیت، دست و پنجه نرم کردن روزانه با مرگ و زندگی، مشاهده صحنههای دلخراش و از دست دادن عزیزان و... در نسلزد میتواند باعث بحران هویت، افسردگی یا به عکس میل به انتقامجویی و خشم فروخورده و البته میل به مشارکت مدنی و حتی مبارزه شود. در نسل آلفا، آسیبها ممکن است در رشد شناختی، رفتار و سوگیری عاطفی تاثیر بگذارد.
۳. هویت و مشارکت: در برخی کشورها (مثل اوکراین) جنگ باعث تقویت هویت ملی شده؛ جوانان احساس میکنند نقش مهمتری در آینده کشور دارند و ممکن است مشارکت بیشتری در بازسازی داشته باشند.
۴. نسل از دست رفته: در مناطقی مثل غزه یا سودان خطر این است که کودکان زیادی «نسل از دست رفته» شوند؛ یعنی به خاطر تجربه تلخ از دست رفتن زندگی عادی و نداشتن آموزش کافی، توانایی رشد شناختی و عاطفی خود را از دست بدهند.
۵. مقاومت و روایت دیجیتال: نسل جوان در این کشورها، بهویژه نسل زد، احتمالا از رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی و گفتوگوهای آنلاین برای انتشار روایت خود و مقاومت استفاده میکند. این نسل میتواند صدای جمعی قدرتمندی باشد، اما همزمان در معرض تبلیغات، اخبار نادرست و فشار رسانهای قرار دارد.
۲۱۶۲۱۶






نظر شما