علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در خصوص اهتمام استاد خود علامه طباطبایی به فلسفه و عرفان میگوید: علاّمه طباطبایی نسبت به برخی که به عنوان مقدّس مآبی، شرع را دستاویز خود قرار داده؛ و به عنوان حمایت از دین و ترویج شرع مبین، تمام اصناف از اولیاء خدا را که با مراقبه و محاسبه سر و کار داشته و احیاناً سجدۀ طولانی انجام میدادند به باد انتقاد میگرفت.
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب "مهر تابان" (یادنامه علامه طباطبایی) به شرح احوال علامه طباطبایی استاد خود می پردازد.
علامه طهرانی در مورد سیره و منش رفتاری علامه طباطبایی می گوید:
استاد علاّمه بالاخصّ به قرآن کریم بسیار تواضع و فروتنی داشتند و آیات قرآنیّه را کم و بیش حفظ بودند. و یک نوع عشقبازی با آیات در اثر ممارست و مزاولت پیدا کرده؛ و فی ءَانَآءِ اللَیْلِ وَ أطْرافِ النَّهارِ خواندن قرآن را بهترین و عالیترین کار خود میدانستند؛ و با مرور به آیهای، به آیۀ دیگر منتقل شده و از آن به دیگری و همین طور در یک عالمی از بهجت و مسرّت، به تماشای این جنّات قرآنی فرو میرفتند.
علاّمه، نیز نسبت به برخی از متنسّکین که به عنوان مقدّس مآبی، شرع را دستاویز خود قرار داده؛ و به عنوان حمایت از دین و ترویج شرع مبین، تمام اصناف از اولیاء خدا را که با مراقبه و محاسبه سر و کار داشته و احیاناً سجدۀ طولانی انجام میدادند به باد انتقاد گرفته، و اوّل کارشان مذمّت و نقد بر بعضی از بزرگان عرفان، چون خواجه حافظ شیرازی و مولانا محمّد بلخی رومی صاحب کتاب "مثنوی" بوده است؛ به شدّت تعییب و تعییر مینمودند؛ و این طرز تفکّر را ناشی از جهالت و خشکی و خشک گرائی میدانستند که از آن، روح شریعت بیزار است.
و بدگوئی از فلسفه و عرفان را که دو ستون عظیم از ارکان شرع مبین است ناشی از جمود فکری و خمود ذهنی میگفتند؛ و میفرمودند: از شرّ این جُهّال باید به خداوند پناه برد؛ اینان بودند که کمر رسول الله را شکستند.
آنجا که فرموده است: قصَمَ ظَهْرِی صِنْفَانِ: عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ و همچنین نسبت به کسانی که دارای قوّۀ عقلیّه بوده و حکمت و فلسفه را خوانده بودند ولی در امور شرعیّه ضعیف بودند، اعتنائی نداشتند و میفرمودند: حکمتی که بر جان ننشیند و لزوم پیروی از شریعت را به دنبال خود نیاورد حکمت نیست.
/6262
نظر شما