شناخت فرهنگ ایران بیتأمل کافی در ادبیات ایران ممکن نیست و بررسی ادبیات به شناخت هرچه عمیقتر ابعاد فرهنگی خواهد انجامید. در بررسی عناصر ادبی مثل شعر و حکایتهای شخصیتهای بزرگ ایرانی نوعی رازآلودگی به چشم میآید که شناخت همهجانبه، کیفی و واقعی آن را با مشکل مواجه میکند و البته این نکته در فرهنگ کشورهای با تمدن و قدمت زیاد دیده میشود مثل فرهنگ مصر و چین اما از آنجا که مخاطب عرفان و تصوف و فلسفه ایرانی «خاص» بوده است جهت ارتباط با آنها زبان و اصطلاحات ویژه استفاده میشده است. این کار ضمن ایجاد نوعی مصونیت برای گوینده یا نویسنده، ابعاد جدیدی نیز به اثر داده است. از طرفی استفاده از نمادها و تعابیر منحصر بهفرد، اقتضای ادب عرفانی است و همین نکته به غنای ادب پارسی انجامیده است به گونهای که هرکس به فراخور حال و مقام خود به تفسیر و تحلیل اندیشه و هنر عرفا و شعرا میپردازد. از جانبی دیگر ارائه تصویری لطیف و ظریف از نحوه ارتباط خدا و خلق و کمک به نوع دوستی و حذر از خشونت نویدبخش امور عرفانی در اندیشه ایرانی است. نکات برجسته مطلب فوق در موارد ذیل خلاصه میشود:
1- بیانناپذیری تجربیات عارفانه
2- پرهیز از دسترسی نااهلان به مفاهیم عرفانی
3- دوری از ایجاد آشفتگی ذهنی برای مخاطبان عام
4- مراقبت از آزار و اذیت مسئولان مأمور
با این وصف رسانههای حاضر چگونه به بیان مفاهیم عرفانی که موجب سعادت و نیکبختی مردم میشود، هستند؟ آیا راهکاری مناسب برای ارائه مطلوب این اندیشههای ناب به جوان و مخاطب امروز وجود دارد؟
متن زیر گزیده مقاله ارائه شده به همایش نیکبختی و سعادت در اندیشه ایرانی است که فروردین ماه امسال در شهر استراسبورگ فرانسه برگزار گردید.
کد خبر 228643
نظر شما