اگر صندلی رئیس سازمان ملل گردان بود
گاهی بر می گشت
نگاهی می انداخت به شما
و آدرس دقیق این همه آوارگی را می دانست !
اگر ماموران سازمان ملل
این همه نامه درخواست و التماس را
باز کرده بودند
حالا با لباس های مبدل
به میدان جنگ می آمدند
و درست کنار خط مرزی
خبرنگاران می دیدند
چگونه با تکان دستی روح ها ایستاده می مانند
و جسم ها یکی یکی می افتند
این روزها دلم اخبار موثقی می دهد
مثلا امروز صبح
همسر شرعی رئیس سازمان ملل
نگاه عاشقانه ای به شوهرش انداخت
و گفت دوستت دارم
درست همان لحظه
بیست و هفت زن دیگر به شوهرانشان همین را گفتند
شوهرانی که تیر از قلبشان گذشته بود و به دیوارهای سوخته برخورد کرده بود
نظر شما