۰ نفر
۱۴ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۰

چرا رفتار غرب ، با انقلاب های عربی، در مقایسه با رفتاری که با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 داشت، تفاوت دارد؟

پاسخ های بسیاری رَصَدپذیر است ، اما چهار پاسخ ، متاثر از نگاه الهیاتی است که به آن اشاره می رود:
1-انقلاب های عربی ، حاصل سیاست های غرب درقالب پروژه " بُحران خلاّق " است .
"بُحران خلّاق" به معنای ، بُحران سازیِ مدیریت شده و هدفمند است.
تولید چنین بحران هایی ، تنها از دستگاه هایی ساخته است که قدرت اجرا ، دستگاه مطالعاتی قوی ، و رسانه های خبر پراکنی موثر به منظور افکار سازی دارند .
این دیدگاه اعتقاد به نظریه توطئه دارد ، و کسانی که پدیدارهای جدید را از جنس آن می دانند ، عبارتند از سیاستمداران حاکم بر کرملین و پکن، بازماندگان افکار حزب بعث سابق عراق ، پان عربهای ناصری ، و حزب بعث سوریه .
حزب بعث سوریه ، با نوع مدیریت و راه حل امنیتی – نظامی که از آغاز بحران بر روی میز بشار اسد گذاشت ، به چنین توطئه ای اعتقاد داشت ، از این رو با حذف ماده هشتم قانون اساسی این کشور که نظام تک حزبی – بعث – را حاکم مطلق می شمرد ، موافقت دیرهنگام کرد، و بحرانی که می توانست راه حلی سیاسی داشته باشد را ، به مشکلی پیچیده برای خود و هم پیمانانش مبدل ساخت ، و مثلِ مراکش ، راه حلِ انتخاب شخصیتی مخالف از حزب اخوان المسلمین ، به عنوان نخست وزیر را ، نادیده گرفت ، وخواستِ ملت از دولت را به صفحه ای خطرناک و غیر قابل پیش بینی در تاریخ اسلام مبدل ساخت ، و با تاخیر در اصلاحات سیاسی ، و ساختار قدرت ، و اکتفا به اصلاحات اقتصادی و آموزشی ، زخمی عمیق ساخت ، که غرب هم جز این نمی خواست ...!
این سیاستمداران ، از اینکه به پدیده های جدید ، نام انقلاب و بیداری بدهند پرهیز دارند ، و آنچه روی داده را " بحران خلّاق " غرب می دانند . این نگاه اگر چه خود ، رویارو با غرب است ، اما از نظر الهیاتی ، وجه اشتراک عمده با غرب دارد . برای " فاعلیتِ سنت الهی در مسیر تاریخ " نقش قائل نیست ، و تنها به "فاعلیت بشر قدرتمند "اعتقاد دارد . قدرتی که هررر وسیله ای را توجیه می کند.
2- انقلاب های عربی ، انقلاب های مردمی است ؛ اما آمریکا با تشخیص به موقع بر موج سوار آنها شود . این دیدگاه ، معتقد است ، ملت ها ، در نهایتِ مطاف ، مقهورِ قدرت های شرّ خواهند شد ، انقلاب ها بی فایده ، اتلاف کننده انرژی و سرمایه ملت ها است . الهیاتِ این دیدگاه ، به الهیات مسیحیت نزدیک است ، و اعتقاد بر غلبه همیشگی قُوای شرّ بر قُوای خیر در تاریخ دارد . در بین اهل سنت بسیاری از صوفیان مغرب دنیای اسلام ، و اصحاب سرمایه اقتصادی ، و در بین شیعیان ، انجمن حجتیه ، برای دوران پیش از ظهور ، چنین دیدگاهی دارد.
3- دیدگاه سوم معتقد است ، سخن از بحران خلّاق در وقوع انقلاب های عربی و بطور خاص انقلابِ تونس و مصر ، بی پایه و اساس است . دلیل آن هم حمایت غرب تا آخرین لحظه از قدرت های سرنگون شده است .این دیدگاه دلیل دیگری هم دارد ، و معتقد است ، در سیاست خارجی کشورهای انقلاب کرده تغییر جدی روی داده ، و آن ، پایان دادن به پیروی محض از غرب ، و تعامل دو سویه با آن است. یک طرف ، قدرت مردمی پذیرفته شده دارد ، و دیگری ابزار جهانی غیر قابل انکار.
این دیدگاه تغییر سیاست غرب در برابر انقلاب های عربی را ، بخاطر درسی می داند که از رویارویی با انقلاب اسلامی ایران آموخت . درسی که به غرب یادداد ، به جای برخورد بی فرجام ، واقع گرا باشد. این درس در فروکاستن از لَهیبِ نَحسِ "اسلام هراسی" موثر افتاده ، اما "ایران هراسی " را همچنان در بوق گرمخانه خود دارد ، تا نان ها آجر نشود .
صاحبان دیدگاه سوم در جهان اسلام ، به فاعلیت سنت الهی در انقلاب ها و تاریخ اعتقاد دارد ، و از ضعف غرب کنونی نیز آگاه اند . اما "تعجیل و تأجیل" در رفتار سیاسی را وسوسه شیطانی می داند . وسوسه هایی که بنگاه های خبرساز – وسوسه ساز – می بافند ، و می توانند اصحاب قدرت و سیاست را از دایره عقلانیت و انصاف خارج کنند .
اصحاب دیدگاه سوم اخوان المسلمین مصر ، و پُست اخوانی های تونس - جنبش نهضت تونس یا شاگردان مکتب راشد الغنوشی - و نیز افرادی مثل "عزمی بشارة " روشنفکر مسیحی و چپ فلسطینی اند .
4- دیدگاه چهارمی هم وجود دارد و می گوید ، پیش از غرب ، این انقلاب های عربی بود که از انقلاب اسلامی ایران درس آموخت . آنها با آنچه آموختند شعارهایشان را محدود به توانمندی ها ، و معطوف به داخل کشور کردند ، تا از ورود به چالش های جهانی پرهیز کرده باشند . چالشی که ، در اندازه آنچه انقلاب و قدرت بسیج توده ای می نامند ، نیست .
آنها آموخته اند که ورود به این چالش ها، نیازمند ایمان قوی یک ملت ، اعتقاد به دست برتر خداوند ، و صبر اجتماعی و سیاسی ، سرمایه و منابع مادی بسیار ، رهبریت هوشمند ، دیپلماسی قدرتمند ،هویت تاریخی پیش از اسلام ، هویت مستقل سیاسی پس از اسلام ، قدرتمندی رسانه ای و مدیریت افکار عمومی ، نهادهای مدنی و علمی توسعه یافته ، موقعیت جغرافیایی استراتژیک ، تجربه سیاسی - تاریخی ، و توان مطالعاتی در آینده پژوهی و ...دارد ، و انقلاب های عربی از جمع کردن بسیاری از این عوامل کنار یکدیگر عاجزند ، از این رو تکلیف خود را برابر "لایُکلّف الله نفساً الّا وُسعَها " تنظیم کرده اند ، و در حقیقت کلمه ، بیشتر یک جنبش اجتماعی اند ، تا انقلاب !
احزاب اسلامی عراق ، و بسیاری از شیعیان بحرین در تنظیم سقف تکلیف یاد شده با سایر انقلاب های عربی وجه اشتراک دارند.

کد خبر 240567

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار