یزدان سلحشور

در کشورهایی که قوانین و ضوابط محکم برای آموزش و پرورش دارند، با وجود آزادی بیان، نوعی از ممیزی یا سانسور برای حوزه‌های رسانه‌ای متعلق به کودک و نوجوان اعمال می‌شود. در این کشور‌ها - عکس کشور ما - تا سن 13 سالگی کودک محسوب می‌شود و تا 18 سالگی نوجوان.

در این کشور‌ها به رغم فضای باز رسانه‌ای، رسانه‌هایی با طیف مخاطبان گسترده ملزم به رعایت استانداردهای بدل به بخشنامه‌شده کشوری یا منطقه‌ای یا جهانی‌اند تا حدی که کُدی در نرم‌افزار‌ها در نظر گرفته شده که والدین می‌توانند با تنظیم مجدد گیم‌پلیر یا دی‌وی‌دی‌پلیر یا هر نوع نمایش‌دهنده خانگی دیگری، اقدام به حذف قسمت‌ها یا سکانس‌ها یا حتی کل یک فیلم یا بازی از نمایشگر کنند و آن هم توسط دستگاه و به شکل خودکار.

در ایران که به طور معمول مصرف‌کنندگان این قبیل محصولات، اطلاعات نرم‌افزاری مناسبی از دستگاه خریداری شده ندارند و شرکت‌های تولیدکننده خارجی هم در این بهشتِ فروش، بدون نظارت قوی، هر چه می‌خواهند می‌کنند، طبیعتا تعداد والدینی که بدانند این قبیل نرم‌افزار‌ها کارکردشان در نمایشگر‌هاشان چیست بسیار اندک است و نسل جدید هم که می‌داند به خاطر آزادی عمل، این قبیل اطلاعات را از خانواده پنهان می‌کند!

با چنین پیش‌زمینه‌ای می‌خواهم بروم سراغ یک فاجعه رسانه‌ای که بغل گوش ما و زیر تارهای سبیل‌های از بناگوش‌ در رفته‌مان دارد اتفاق می‌افتد: عدم نظارت بر طبقه‌بندی محصولات فرهنگی خاص کودکان، در کشوری که ممیزی در آثار بزرگسال‌اش، تا به حال، در صدر اخبار جهانی و داخلی‌اش بوده.

زمانی مصطفی رحماندوست ممیزان وزارت ارشاد را دعوت کرده بود به توجه به حوزه کودک و مته را از خشخاش برداشتن در ادبیات بزرگسال که گوش‌های بسیاری البته نقش در و دروازه‌های ابدی را بازی کردند برای این حرف؛ و حالا، امروز، من مواجهم با یکی از شاهکارهای این بی‌توجهی و آن هم درآمدن یک فیلم 16- از یکی از همین جعبه شانسی‌های اسباب‌بازی که می‌شود از هر سوپرمارکتی خرید و درگیری با پسر 4 سال و نیمه‌ام که: «بابا من می‌خوام این فیلمو ببینم! مگه چیه که می‌گی مال تو نیس؟! از عکس روش مشخصه که فیلمش خنده‌داره!»

«آتشکار» فیلمنامه خوبی دارد و کارگردانی متوسطی و زمان نمایش‌اش در جشنواره هم این را نوشتم والبته اشاره هم کردم به شوخی‌های کلامی و قصه «16-» این فیلم. «آتشکار» فیلمی‌ست درباره مردی که می‌خواهد خودش را عقیم کند و به شدت متأثر است از جهان و زبان وودی آلن و البته 95 درصد فیلم‌های وودی آلن برابر این فیلم [آن هم با معیارهای کشورهای امریکای شمالی یا اقیانوسیه یا اتحادیه اروپا] «12-» محسوب می‌شوند!

اکران عمومی این فیلم، ممیزی سینمای ما را چند سالی به بحث روز بدل کرد و تازه این بحث‌ها داشت تمام می‌شد که فیلم از محصولات فرهنگی کودکان سر در آورد. من خودم یکی از موافقان اکران فیلم بودم و هستم اما نه برای کودکان و نوجوانان. به گمانم لازم است کمی هم از کشورهای غربی یاد بگیریم که روش درست طبقه‌بندی سنی محصولات فرهنگی چیست.

سئوال این است: چند نفر از والدین ایرانی مثل من اشراف دارند به جهان چنین آثاری تا کودکانشان را از دیدن این غول‌های «بی‌پرده» هزار و یک شبی باز دارند؟ چند نفر حوصله جنگیدن با کودک مشتاق دیدن فیلم را دارند؟ چند نفر با بی‌اعتمادی به سیستم ممیزی این کشور، زیر لب نمی‌گویند انشاءالله که گربه است؟

خیلی بد است که من‌ به عنوان یک کهنه‌کار حوزه رسانه و فرهنگ و هنر، به این نتیجه برسم که امنیت فرهنگی بچه‌ام در خارج از مرزهای کشورم بیشتر است! نمی‌گویم خجالت بکشید، لااقل بازنگری کنید که تخصصتان در حد پُستتان هست؟

5858
 

کد خبر 242897

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۰:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۴
    7 1
    جالبه اتفاقا یک بسته ی شانسی که من از سوپر مارکت برای خواهر زادم خریدم دقیقا همین فیلم بود توش و من ه مبسیار متعجب شدم.
  • شیدا IR ۰۳:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۴
    7 2
    ایول
  • hesam IR ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۴
    6 3
    خداییش حرف نداره یزدان سلحشور ... خیلی حال می کنم باهاش
  • الی IR ۱۸:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۲۴
    5 2
    بله بنده نیز این بسته را برای برادرزاده پنج ساله ام خریدم و بماند که با چه بدبختی ای پدرش مانع دیدنش این فیلم شد