۰ نفر
۱۰ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۶

استاد ابولفضل زروئی نصرآباد، در شرح این معنی که اجاره نشینی، خوش نشینی است و گلایه از زمین و زمان و مشکلات نبود مکان، چنین می فرماید:


«جابه جایی» شکسته بال مرا
«خوش نشینی» گرفته حال مرا

دیگر از نکّ و نال خسته شدم
من از این وضع و حال خسته شدم

تا به کی دور شهر گردیدن
بقچه را وانکرده، برچیدن

می زند چرخ در یسار و یمین
بی نوا مردم اجاره نشین

گاه ییلاق و گاه در قشلاق
آه از این کوچ و آه از این ییلاق

وانگهی خود به خود شده است رها
وجه بیعانه و اجاره بها

مردم از آب، ماست می گیرند
دل شان هرچه خواست، می گیرند
***
ای به دست تو، کوی و برزن ما
ای جناب وزیر مسکن ما!

ما که دیگر به فکر مغفرتیم
فکر رهن سرای آخرتیم

بله، البته عمر، دست خداست]
[قصد من رخنه توی قلب شماست!

حال اگر آمد و پس از صد سال
زد و من،بی خبر، زبانم لال،

با عنایت به خلق و خوی و سرشت
رفتم از خاکدان به سوی بهشت،

توی آن حسّ و حال جادویی
من بمیرم، شما نمی گویی

که:«فلانی چقدر شیرین بود
لایق افتخار و تحسین بود

بی شک از حال تا به عصر حجر
مثل ایشان، ندیده چشم بشر

شادمان کرده تا توانسته
قدر او را کسی ندانسته!

بعد عمری که هِی نگاشته است
طفلکی خانه هم نداشته است!

گر خبر داشتم ،به این آدم
ظرفِ یک ماه،خانه می دادم»؟!
***
تکیه بر چرخِ آدمی کُش نیست
حال من هم که مطلقاً خوش نیست

قصه را هم خودم نگاشته ام
تا نگویی خبر نداشته ام!

 

 

6060

کد خبر 255018

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • اقاقيا IR ۱۲:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
    6 1
    خدايا همه مردم رو خونه دار كن
  • بدون نام IR ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۱
    0 1
    آمین.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین