۰ نفر
۱ آذر ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۵

مقاله ای از دیوید ایگناتیوس که در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده است.

بیایید برای یک لحظه خودمان را جای یکی از مردان القاعده بگذاریم که در گوشه ای دورافتاده از کوهستان های سرد و تاریک وزیرستان به اخبار رادیو گوش سپرده است. افکار این مرد مبارز این اواخر به شدت مشوش شده است. نخست تغییر همه تصاویر و برداشت هایی که او از غرب به دست آورده بود و دیگر تمرکز دوباره بر آنچه که از نگاه او غرب متخاصم است او را به فکر واداشته است. برای این مرد خیالی ما انتخاب باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رییس جمهوری آمریکا خبر خوشایندی نبود. در پس زمینه نقشه ها و کروکی های عجیب و پیجیده ای که او برای آغاز حمله ای دیگر در ذهن داشت  چنین مساله ای پیش بینی نشده بود. انتخاب یک سیاه پوست محبوب!

به عقیده مردان القاعده  آمریکا باید صاحب رییس جمهوری می شد که دشمن دیرین یعنی ایالات متحده را بیش تر از همیشه در ورطه باتلاق نابودی عراق، افغانستان و پاکستان گرفتار کند. اما 4 نوامبر همه رویاهای مرد مبارز نقش بر آب شد. نیروهای القاعده این روزها با مرد جوان سیه چرده ای روبه رو شده اند که قول داده به زودی همه آمریکایی ها را از عراق خارج کند ،  تمامی مشاورانش را برای آغاز گفت و گو با نیروهای طالبان به کار گیرد و مهم تر از همه ریشه و باورهایی است که پدران آنها با هم به اشتراک داشته اند. شاید فقط نام حسین کافی باشد تا مرد مبارز القاعده را در شائبه مبارزه با باراک اوباما گرفتار کند.

پیش از برگزاری انتخابات آمربکا شیخ یوسف القرضاوی یکی از رهبران برجسته القاعده حتی فتوایی در حمایت از مک کین هم ایراد کرده بود با این مضمون که"  من به شخصه ترجیح می دهم که نامزد جمهوری خواه به ریاست آمریکا انتخاب شود چرا که  به عقیده من حتی دشمن هم باید در همه تهدید ها و ادعاهای خود ریا نداشته باشد و بدون پرده در برابرت بایستد تا این که  دشمنی  باشد که نقاب به چهره دارد."  

این روزها باراک اوباما به شدت مبارزان القاعده را عصبی و نگران کرده است چرا که او با چهره نوین و خوشایند خود و درونمایه هایی از آموزه های اسلامی در ورای باورها و اعتقادات درونی اش می تواند نقطه تلاقی و عطف موثری در روابط اسلام و غرب محسوب شود. " این دموکرات شما را به تدریج بدون آنکه متوجه باشید از میان برمی دارد و خود نمی فهمید. آنها مانند مارهایی مهیب هستند که تا زمانی که سم مهلکشان شما را از پا نینداخته است لمسشان نمی کنید. " قرضاوی باراک اوباما را پیش از انتخابات این گونه به تصویر کشیده بود.

ژان پیر فلیو اندیشمند و کارشناس مسایل اسلامی فرانسه در این باره می گوید:" در حال حاضر اوباما در میان ساکنان کشورهای عربی بسیار محبوب است و در این میان افراط گرایان القاعده مک کین را  به سبب آن که شرایط ناگوارتری گرفتار می کند به اوباما ترجیح می دادند."  آمریکا را در

"اگر من به جای القاعده بودم درباره انتخابات امریکا حساسیت بیشتری نشان می دادم" به عقیده یک مقام رسمی سازمان اطلاعاتی آمریکا طی سال های گذشته مجاهدان القاعده به سبب آنچه که آمریکا و هم پیمانان آن با عنوان جنگ با تروریسم در سرتاسر دنیا در پیش گرفته اند رویکرد درخوری پیدا کرده اند چنان که همه فعالیت های آمریکا و سایر کشورهای غربی نه تنها چهره القاعده را در میان مسلمانان منفور نکرده است بلکه به دلیل عدم موفقیت و ناکامی های هرباره نیروهای مبارزه با تروریسم رادیکال های القاعده به عنوان نیروهای حامی اسلام شناخته شده اند و این درست برعکس آن است که باید باشد! به عقیده وی واشنگتن باید به خوبی از این تغییر چهره آمریکا استفاده کند . الان درست زمانی است که آمریکا می تواند ادعا کند که عوض شده است و این موضوع می تواند تا میزان قابل توجهی در کاهش محبوبیت جهانی القاعده نیز موثر یاشد.

شاید مبارز خیالی ما با شنیدن اخبار صبحگاهی  و شنیدن خبر پیروزی باراک اوباما مرثیه ای بلند سر داده باشد اما اگر او کمی روشن تر و واقع بینانه تر به این موضوع دقت می کرد  می دید که مساله بحران اقتصادی چنان غول بی شاخ و دمی است که اوباما و هر آنچه که ادعای آن را داشت درهم می شکند. به عقیده مسلمانان   بحران های مالی کنونی همان وعده  خداوند برای نابودی قدرت پوشالی غربی هاست. فلیو می گوید:" رادیکالها گمان می کنند که کفر مایه این بی ثبایت اقتصادی است. که در این میان اعراب کرانه خلیج فارس به سبب نزدیکی به کشورهای غربی به رغم گرایش های اسلامی شان باید بیش از دیگران در آتش این رکود اقتصادی بسوزند. حتی برخی مفسران نزدیک به القاعده نیز گمان می کنند که شکست اقتصادی غرب  همان بلایی است که بر سر اتحاد جماهیر شوروی آمد."

 در این راستا چالش اصلی باراک اوباما فقط یک موضوع خواهد بود: " درک زمان!" برگرداندن ورق و در پی آن تغییر موضع  نبرد روانی ، ادامه فشار نظامی بر افراطیان القاعده و ... همه مواردی است که اوباما باید به آن توجه بیشتری داشته باشد و اهداف خود را به آن معطوف دارد. باراک باید به یاد داشته باشد که شعار جنگ با تروریسم دیگر نمی تواند برای برآوردن احساسات مردمان جهان موثر باشد چرا که این واژه در ذهن جهانیان به خصوص مردمان آسیا یادآور آن است که القاعده ناخواسته قربانی سودجویی و تخاصم نیروهای غربی با اسلام شده است و نبرد خستگی ناپذیر آنها با غرب صرفا نمی تواند دلیل منفور بودن آنها شود.

مرد خیالی پنهان در کوه های وزیرستان این روزها نقشه های بسیاری برای ضربه به جوان کاخ نشین آمریکا واشنگتن دارد. اوباما که به زعم همه در 4 سال آینده با چالش های بسیاری که در پیش دارد پردغدغه ترین رییس جمهوری آمریکا خواهد بود باید بیش از هر امری به جای همه شعارها و بلندپروازی های بزرگان کاخ سفید درصدد بهبود اوضاع اقتصادی کشور خود باشد چرا که مردان مسلح پنهان در کوههای وزیرستان از دور و در ورای سیاهی غارهای تنگ و تاریک افغانستان این روزها چشم امید به عمق وخامت بحران اقتصادی آمریکا دارند، شاید که در این گیر و دار پیچیده اقتصادی بتوانند دشمن دیرینه شان را از پای درآورند. آن زمان است که دیگر رویای جنگ با تروریسم به کابوسی بزرگ تبدیل خواهد شد.

 دیوید ایگناتیوس/ ترجمه: لیدا هادی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 256

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =