محمدحسین جهانپناه: ده سال پیش حوالی آخرین روزهای پاییز 2002 / 1381، یک فروند جنگنده میگ 25 عراقی، یک فروند هواپیمای بدونسرنشین (پردیتور) نیروی هوایی آمریکا را بر فراز منطقه پرواز ممنوع عراق سرنگون کرد. پهپاد مذکور در آن زمان سرگرم عملیات شناسایی مسلح بود و از این رو با خود گونه هوا به هوای موشک استینگر را حمل میکرد و از آنها هم علیه هواپیمای عراقی استفاده کرد که البته ثمری در پی نداشت. این نخستین بار در تاریخ هوانوردی بود که هواپیمایی بدونسرنشین با هواپیمایی سرنشیندار درگیر میشد.
از آن تاریخ تا به امروز نقش پهپادهای رزمی رفته رفته پر رنگتر شده است، آنقدر پر رنگ که خیلیها از هماکنون حرف از جایگزینی سرنشیندارها با بیسرنشینها میزنند، اما ماجرا به همین سادگی نیست. هواپیماهای بدونسرنشین امروزی خودکار نیستند بلکه توسط خلبانانی کنترل میشوند که کیلومترها آن سوتر پشت کنسولی امن آنها را هدایت میکنند. هواپیماهای بدونسرنشین برای تبدیل شدن به رقیبی بالقوه برای هواپیماهای سرنشیندار نیاز به خودکار شدن بیشتر دارند، موضوعی که مخالفان و موافقان زیادی دارد.
این موضوع در نگاه اول شاید ما را یاد ترس قدیمی بشر از روباتهای خودمختار قاتلی بیاندازد که در فیلمهای ترمیناتور میدیدیم، اما داستان روایت سادهتری هم دارد، هرچند همه با آن موافق نباشند. خودکار کردن پهپادها فواید و نقایص خاص خودش را دارد، موضوعاتی که هر کدام به خودی خود میتوانند تصویری را که امروز از آینده نبردهای هوایی داریم، تغییر دهند.
نخست آنکه مغزهای کامپیوتری این روباتهای پرنده درکی از ترس ندارند، پس دستشان هم اشتباهی روی کلید شلیک موشک نمیلغزد و در نتیجه ضریب اشتباهشان تا حد بسیار زیادی از کاربران انسانی کمتر خواهد بود. البته این موارد هنوز هم به مفهوم اتوماسیون کامل نیست، بلکه بیشتر به این مفهوم است که تنها یک کاربر بتواند تعداد زیادی از پهپادها را در آن واحد کنترل کند. از سوی دیگر امکان بروز سوانح انسانی نیز کاهش خواهد یافت. به صورت مثال ایالات متحده از ابتدای تهاجم به عراق تا به امروز صدها پهپاد کوچک و بزرگ را برای انجام انواع عملیاتهای شناسایی یا تهاجمی به خدمت گرفته که بیش از یک سوم آنها به دلیل اشتباه کنترلرهای انسانی خود دچار سانحه شده و از دست رفتهاند. پهپادهای کنونی در شرایط عملیاتی بسیار آسیبپذیرند چرا که بسیار پیش آمده که خلبان هواپیمای بدونسرنشین از سر بیدقتی یا بیتجربگی هواپیمایش را سرنگون کرده است یا اینکه به دلیل از دست رفتن ارتباط ماهوارهای برای مدتی هرچند کوتاه کنترل هواپیمای بدونسرنشین از دست مرکز کنترل خارج شده است. حال تصور کنید که این پهپاد مسلح هم باشد در این شرایط شما هواپیمای مسلحی دارید که بدون کنترل ممکن است در همان مدت کوتاه بر سر هر بختبرگشتهای سرنگون شود. هدایت خودکار در چنین شرایطی میتواند پاسخگوی مشکل باشد. هواپیماهای بدونسرنشین جدیدی مثل ایکس 47 و ایکس 45 یا اَوِنجر بر اساس چنین دیدگاهی در دست توسعه قرار دارند.
آن سوی میدان
اما آیا اتوماسیون کامل میتواند از هواپیماهای بدونسرنشین رقبایی سرسخت برای سرنشیندارها بسازد؟ با کمی ارفاق، هنوز خیر. پاسخ این سؤال بستگی به شکل و چارچوب تعریف ما دارد. حتی پیشرفتهترین هواپیماهای بدونسرنشین هم در برابر یک جنگنده نه چندان مدرن دست و پا بستهاند. شاید این موضوع در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما حقیقت آن است که گذشته از دستورالعملهای روتین، عکسالعمل مناسب و خلاقیت خلبان نقش تعیینکننده ای در اصول پایه رزم هوایی ایفا میکند، موضوعی که در خیلی از شرایط تا در کابین خلبان حضور نداشته باشید درک نخواهید کرد.
در حال حاضر هوش مصنوعی آن قدر پیشرفته نیست که از عهده عکسالعمل منطقی در تمام شرایط برآید. کنترلرهای انسانی هم که هواپیماهای بدونسرنشین را هدایت میکنند، در چارچوب محدودیتهای خاص بصری قادر به هدایت هواپیما هستند و قطعاً حس یک خلبان را که در شرایط مورد نظر حضور دارد، ندارد. به عنوان نمونه میتوان به درگیریهای هوایی نزدیک اشاره کرد که در بیشتر مواقع تنها خلاقیت و حس خلبان ماهرتر است که نتیجه درگیری را تعیین میکند.
البته این نوع محدودیتها به مرور زمان برطرف میشوند. بر اساس طرحی که پنتاگون تدارک آن را میبیند ممکن است تا چهار دهه دیگر پهپادهایی ساخته شوند که بتوانند کاملاً جانشین هواپیماهای تهاجمی شوند. اما اینکه آیا واقعاً هواپیماهای بدونسرنشین به چنین سطحی خواهند رسید یا نه، موضوعی است که فقط آینده میتواند پاسخ قطعی به آن بدهد.
5353
نظر شما