عباس شکوهمند- مطلبی به نقل از تاریخ طبری در کتاب «موسوعه کلمات الإمام الحسین(ع)» منتشر شده که در آن درباره ماجرای معاهده صلح امام حسین با معاویه آمده است حسین بن علی مخالف صلح بود و خطاب به امام حسن تأکید کرد: «پناه میبرم به خدا! مبادا با پسر «ابوسفیان» مصالحه نمایی، که در این صورت، از راه پدرت دور شدهای!» این مطلب در کتابی که دفتر تبلیغات اسلامی به نام «محرم الحرام؛ ره توشه رهیان نور» اخیراً منتشر کرده نیز به نقل از منبع مذکور ذکر شده است. درباره این موضوع، با حجتالاسلام و المسلمین علی تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه و امام جماعت مسجد هدایت گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
حجت الاسلام و المسلمین علی تهرانی با بیان این که سخنانی که در کتاب «موسوعه کلمات الأمام الحسین» به امام حسین(ع) نسبت داده شده، اعتراض رسمی امام حسین به امام حسن را نشان میدهد، افزود: در این کتاب آمده که امام حسین در اعتراض به تصمیم امام حسن جهت صلح با معاویه، گفت: من از این کار به خدا پناه میبرم، مبادا راه معاویه را تصدیق کرده و راه پدرت را تکذیب کنی؟ اگر اعتراض امام حسین به امام حسن صحت داشته باشد، پس چه فرقی است بین امام حسین و سلیمان بن صُرد خزاعی؟ در حالی که امام حسن و امام حسین هر دو امام هستند و تا زمانی که امام حسن زنده بود، امامت امام حسین بالقوه بود و فعلیت نداشت.
امام جماعت مسجد هدایت اظهار داشت: اگر واقعا امام حسین اینگونه به امام حسن اعتراض کند، یا باید امامت امام حسن را خدشه دار بدانیم یا امامت امام حسین را. در حالی که اعتقاد ما شیعیان این است که هر کاری را که امام انجام می دهد، خیر محض است. منِ شیعه وقتی این اعتقاد را دارم، پس حتماً امام حسین هم چنین اعتقادی دارد چرا که این موضوع را ما از فرمایشات خود معصومین(ع) آموختهایم.
وی افزود: ما دو آیه در قرآن درباره امامت داریم. قرآن کریم میفرماید که « «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا» (انبیاء/ 73، فرقان/ 74، قصص/ 50، سجده/ 24). «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند».
و نیز می فرماید: «وجعلنا منهم أئمة یهدون بأمرنا لما صبروا وکانوا بآیاتنا یوقنون» «از میان آن قوم، پیشوایانی پدید آوردیم که چون صبوری پیشه کردند و به آیات ما یقین داشتند، به فرمان ما به هدایت مردم پرداختند.»
در یکی از این دو آیه میفرماید «و أوحینا الیهم فعل الخیرات» اینها چون امام هستند، ما به آنها وحی کردیم کار خیر انجام دهند. یعنی هر کاری که امام انجام میدهد صد در صد خیر است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نکته اول در مورد قابل پذیرش نبودن این مطلب این است که بر اساس اعتقاد ما، اگر امام حسین جای امام حسن بودند، همان کاری را میکردند که امام حسن انجام دادند و برعکس.
نکته دوم این که مقام معظم رهبری که کتاب «صلح الحسن» شیخ راضی آل یاسین را ترجمه کرده، اسم بسیار جالب و زیبایی برای آن انتخاب کرده که عبارت است از: «صلح امام حسن(ع) پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ»، تعبیر بسیار جالبی را در عنوان این کتاب به کار برده است. دو نفر که در میدان کشتی هستند، گاهی یکی از آنها خودش را عقب میکشد تا طرف مقابل را به وسط میدان بکشاند تا بتواند یکباره بر او غلبه کند. کار امام حسن، نوعی نرمش بود، یعنی امام حسن صلح کردند تا معاویه را وارد میدان کنند و زمانی که ماهیت او و یزید کاملاً برای مردم مشخص شد، به وسیله امام حسین، طومارشان درهم نوردیده شد.
تهرانی ادامه داد: مرحوم سید شرفالدین که یکی از بزرگان است، میفرماید که جریان کربلا را اول باید به امام حسن نسبت بدهیم و بعد به امام حسین، چون مقدمات کربلا را امام حسن انجام دادند. بنابراین، اعتقاد ما در مورد امام حسن چنین است. سخنانی که در کتاب موسوعه کلمات الأمام الحسین، به نقل از تاریخ طبری نقل شده، هیچ اصل و اساسی ندارد، چرا که نویسنده آن، اعتقادات ما را ندارد.
وی اظهار داشت: فرمایشی از حضرت علی(ع) است که میفرماید: «إِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعایَة لاعَقْلَ رِوایَة، فَإِنَّ رُواةَ الْعِلْمِ کَثیرٌ، وَ رُعاتُهُ قَلیلٌ.» هرگاه خبرى را مى شنوید، آن را فهم و رعایت کنید نه آنکه بشنوید براى روایت کردن که راویان علم بسیارند و کسانى که بفهمند و رعایت کنند اندکاند.
تهرانی افزود: اگر چه آقای طبری این مطلب را نقل کرده اما باید ببینیم چنین مطلبی می تواند درست باشد یا نه و آیا با مبانی شیعه سازگار است یا نه. وقتی سازگار نیست نباید به آن اعتنایی قائل شد. بنابراین ما به هیچ وجه این موضوع که امام حسین به امام حسن اعتراض کرده باشد را قبول نداریم. همان دیدی را که امام حسن نسبت به صلح با معاویه داشتند، امام حسین نیز داشتند. امام حسین، صلح امام حسن را به عنوان یک اقدام صد در صد درست قبول کردند.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که نقش امام حسین در این جریان، صریح نیست. البته امام حسین در یک جلسهای در حضور معاویه تصریح میکند که امام حسن، امام من است و من تابع اویم. اما چون مسأله صلح به گونهای بود که مشتی از انقلابیون داغ را ناراحت میکرد، امام حسین(ع) با این که تصمیم برادرشان را به مصلحت میدانستند اما به گونهای حرکت کردند که آن انقلابیون داغ را حفظ کنند تا آنها بیدین نشوند. این نقش جالبی است. افرادی مثل سلیمان بن صُرد و حجر بن عدی و دیگران، انقلابیون داغی بودند که به صلح با معاویه راضی نبودند و اگر امام حسین میخواستند به آنها بگویند که اشتباه میکنند و کار امام حسن صد در صد درست است، آنها به کلی از منطق وحی و امامت دور میشدند، ولی حضرت امام حسین(ع) با این آهسته حرکت کردنشان آنها را حفظ کردند، ضمن این که هیچگونه مخالفتی با تصمیم حضرت امام حسن نداشتند و از نظر عقل و منطق و شرع، کار امام حسن را تأیید کردند.
تهرانی در پاسخ به این سوال که انتشار چنین مطالب مشکوکی در کتابهایی مثل«محرم الحرام؛ ره توشه راهیان نور» که در بین جوانان راهیان نور توزیع شده، چه آثار سوئی میتواند به دنبال داشته باشد، گفت: این نوع کارها از بیتدبیری آقایان است که چنین کتابهایی را منتشر کرده و در میان جوانان توزیع میکنند. این کتاب را اگر به دست فردی که از نظر فکری ضعیف است بدهند، مطالب کذب آن را قبول میکند. لذا سازمان تبلیغات اسلامی باید بر انتشار چنین کتابها و مطالبی، نظارت بیشتری کند.
وی افزود: من این انتقاد را به کتاب «موسوعه کلمات الإمام الحسین» هم دارم، با این که این کتاب را هم سازمان تبلیغات اسلامی چاپ کرده اما در عین حال، این سازمان باید این مطالب را کاملا کنترل میکرد و بعد منتشر میکرد.
/30462
نظر شما