شهادت آذر شریعت‌ رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگ ‌نیا سه تن از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا با هر مرام و مسلکی و با هر عنوان، دلیل و انگیزه ائی که بوده باشد که خود نیاز به تحلیل جداگانه ائی دارد،

نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران و مخصوصا جنبش دانشجوئی و تاثیر ان بر سیر روند مبارزات مردم ایران با رژیم شاه بود و این واقعه باعث شد نبض مبارزات در قشر روشنفکر و نخبه جامعه هم بطپد و این روند بعد از سال 42 و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
تا قبل از این واقعه در اکثر اعتراضات و جنبش‌ها، بازار پیشتاز بود و دانشگاه تابع بازار بود ولی دانشجویان سعی ‌کردند در مبارزات خود همواره از تجارب آنان و مخصوصا از نیروی قدیمی و مبارز بازار و تجربیات آنان در مبارزه با رژیم شاه استفاده کنند و این رابطه ائی دو طرفه بود و بازار هم از دانشجویان و مبارزاتشان حمایت می‌کردند و حلقه وصلشان علاوه بر ارتباطات مستقیم توسط دانشجویان و اساتید مبارز و مسلمان آن زمان، دانشگاه از طریق روحانیت بطور عام و مخصوصا روحانیون مبارز همچون مرحوم طالقانی، و مهندس بازرگان بود. از این سال به بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی پرچم مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری به دوش دانشجو و دانشگاه افتاد و جنبش دانشجوئی یکی از استوانه های حرکت آزادی بخش مردم ایران محسوب میشد و اقشار دیگر جامعه یعنی بازار که تا این زمان یکی از مهمترین سنگرهای مبارزاتی بود و روحانیون به پشتیبانی و تقویت آن پرداختند.
جنبش دانشجویی که بیشتر متاثر از نیروهای ملی بود از این سال بیشتر رنگ و بوی سیاسی گرفت و اغلب دانشجویان فعال این سالها همسو و هماهنگ با جبهه ملی، نهضت مقاومت ملی و سپس نهضت آزادی فعالیت میکردند. روند افزاینده جنبش دانشجوئی آنچنان بود که به زودی در مبارزات سیاسی- اجتماعی خود توانست حتی از احزاب رسمی کشور هم پیش گیرد. راهبرد کلی و سیاست جنبش دانشجوئی در این سالها مبارزه با استبداد داخلی که رژیم شاه آنرا نمایندگی میکرد و حامیان خارجی اش بود که جنبه استعمارستیزی یا مخالفت با انگلیس و سپس آمریکا هم بدنبال آن مطرح میشد. لذا روند شکل گیری و بستر جنبش دانشجوئی یک حرکت ضد استبدادی – ضد استعماری بود و هیچ زمانی این جنبش از این دو مولفه حرکتی اش تا پیروزی انقلاب اسلامی عدول نکرد. جنبش دانشجوئی تحرکات و فعالیتهای ضد ملی رژیم شاه را در پرتو روند حرکت کلی استعمار تبیین و تحلیل میکرد و لذا توانست حرکت خود را بیمه کند ولی تجزیه تحلیل این حرکت در سالهای اخیر کمی متفاوت است و در بعضی مقاطع دیده میشود که این حرکت دستخوش لغزش راهبردی شده است.
نیروهای سیاسی و تحلیلگران دانشجوئی سالها 1332- 1357 به این نتیجه رسیده بودند که ریشه‌های استعمار انگلیس را باید در روند شکلگیری، تداوم و بقای رژیم شاه جستجو کرد و بالعکس این استبداد داخلی است که شرایط حاکمیت استعمار خارجی یعنی انگلیس و سپس آمریکا در کشور را فراهم کرده است. با این نوع نگاه بود که مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری باید بصورت یک راهبرد دو لبه همراه هم دنبال می شد. زیرا دانشجویان در تجزیه تحلیلهای گروهی و دسته جمعی خود به خوبی فهمیده بودند که به دلیل حاکمیت استبداد داخلی و سرکوب نیروهای ملی شرایط حضور استعمار خارجی در کشور فراهم شده است. از این دیدگاه رویکرد جنبش دانشجوئی در آن سالها رویکرد ضد استبدادی- ضد استعماری توامان بود و این دو به مثابه دو روی سکه و یا لبه های یک قیچی دیده میشدند.
یکی از اثرات این تحلیل همراه فعالیت جنبش دانشجوئی در این سالها ایجاد گفتمانی کثرت گرا بود که بسته و محدود نماند و باعث شد تا دید سیاسی دانشجویان به منازعات محلی و کشوری ختم نشود. که افزایش بالندگی و سرزنده گی آنها در پرتو افزایش دید و بصیرت و فهم سیاسی آنان نیز تقویت کننده جنبش دانشجوئی بود. بگونه ایکه دانشگاه و چنبش دانشجوئی یکی از عناصر آرمانگرا و تاثیر گذار هم در روحیه مبارزاتی جامعه و هم حتی پالایش اخلاقی اجتماعی آن روز کشور شده بود.

کد خبر 262149

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =