دکتر مضاوی الرشید ،سیاستمدار مخالف دولت عربستان مقیم لندن درباره فرآیند دموکراسی در کشورهای عربی می نویسد؛
این جالب است بشنویم وزیر خارجه عربستان درباره تغییر و تحول در سوریه سخن بگوید و بر ضرورت تسریع در نقلوانتقال سیاسی تاکید نماید و جالب اینکه ببینیم بعضی کشورهای عرب خلیج فارس برای سرنگون کردن حکومت دمشق سرمایهگذاری میکنند، به بهانه اینکه این دولت فاسد است و مردم خواستار آن نیستند! در حالی که همواره این پرسش مطرح میگردد و همچنان بدون پاسخ میماند و آن این است: چرا رهبران عرب خلیج فارس اینچنین خواستار سرنگونی بشار اسد هستند و پیش از این نیز برای سرنگونی قذافی در لیبی سرمایهگذاری کردند اما تمامی رویدادهای کشورهایشان از جمله قیامهای مردمی و تظاهرات میلیونی را که خواستار تغییر رژیم است، نادیده میگیرند؟
اگر قرار است از انقلابها و قیامهای مردمی طرفداری شود، پس چرا قیامهای مردمی در کشورهای عرب خلیج فارس، توطئه خوانده میشود؟ شگفت اینکه آمریکا و اروپا از به اصطلاح انقلاب مردم سوریه طرفداری میکنند. آیا تاکنون ناظران منطقهای و بینالمللی این پرسش را مطرح کردهاند که چرا غرب از این به اصطلاح قیام مردم سوریه هواداری میکند، اما قیام مردم بحرین و عربستان را توطئه میخواند؟ مگر مردم سوریه با مردم کشورهای عرب خلیج فارس چه تفاوتی دارند؟
این پرسشها پاسخی بسیار ساده دارند؛ آن کسی که پشت پرده رویداد سوریه قرار دارد آمریکا و اروپا نیست بلکه همان اسرائیل است که اعراب دست دوستی را به سوی آن دراز کرده و بدان اجازه دادهاند در کشورهایشان دفاتر بازرگانی و نمایندگی بگشاید! چرا اتحادیه عرب همچنانکه درباره سوریه بیانیه صادر میکند، درباره کشورهای خلیج فارس بیانیه منتشر نمیکند. مگر تمامی کشورهای عرب عضو این اتحادیه نیستند؟
مردم بحرین قیام کردند و در تظاهرات خود خواستار برگزاری انتخابات سالم هستند، اما نیروهای امنیتی بحرین با کمک کارشناسان امنیتی اروپا و با روشهای سرکوبگرانه با شرکتکنندگان در این تظاهرات برخورد میکنند تا آنجا که عبدالهادی خواجه، کارشناس حقوق بشر بحرینی و دخترش زینب را بازداشت کردهاند، آیا اینان برای سرنگونی رژیم بحرین از کسی پول دریافت کردهاند؟
چرا اتحادیه عرب درباره اعتراضهای مردمی در عربستان واکنش نشان نمیدهد؟ مگر تظاهرات عربستان مردمی نیست؟ مگر مردم قطر و امارات خواستههای دیگری دارند؟ یا اینکه مردم این کشورهای عرب نیستند که اتحادیه عرب باید بدانها توجه نشان دهد؟
شاید حکومتهای عرب خلیج فارس از رویدادهای کشورهایشان بیاطلاع هستند جالب اینکه بعضی از حکومتهای خلیج فارس اعلام کردهاند که به اتباع دیگر کشورهای عرب تابعیت میدهند! حال آیا کسی درباره علت این اقدام اندیشیده است؟
اکنون زمان آن فرا رسیده تا کشورهای عرب خلیج فارس کمی به خود آیند که البته باید در اینجا اشاره کنیم که به گفته ناظران بینالمللی اوضاع کمی یا در حقیقت خیلی بد شده است و این حکومتها تنها باید خود را سرزنش کنند که اینچنین باعث قیام مردم خود شدهاند و نه دیگران را!
گویی برای کشورهای خلیج فارس حلال است علیه دیگران به حملات تبلیغاتی در رسانههای خود و رسانههای غربی دست بزنند، اما هیچکس و حتی مردم خودشان حق ندارند درباره انتخابات کشورهایشان و دخالت بیگانگان و به هدر دادن درآمدهای نفتی مطالبی عنوان کنند؟ آیا این است دموکراسی و حقوق بیشر؟
حکومتهای عرب خلیج فارس ادعا میکنند که نماینده ملتهای عرب هستند و از جنبشهای آزادیخواه دیگر کشورهای عرب طرفداری میکنند، اما در عین حال مردم خود را سرکوب مینمایند. پولهایی که عربستان هماکنون برای تقویت سلفیون در مصر به کار میگیرد چرا نباید برای مبارزه با فقر در خود عربستان به کار گرفته شود؟ اگر انقلابهای ملل عرب، مثبت و قابل قبول است پس چرا حکومتهای بحرین و عربستان انقلابهای مردمی خود را نادیده میگیرند؟ چرا این حکومتها چنان توفان قیام مردمی را نادیده میگیرند که همانند دیگر رهبران سرنگون شده عرب در آستانه فروافتادن در زبالهدان تاریخ هستند.
من گمان دارم زمان آن فرا رسیده تا بیشتر در اندیشه قیامها و انقلابهای ملل عرب خلیج فارس باشیم. حکومتهای عرب خلیج فارس در دفاتر خود وانمود مینمایند که خود آزادیخواه و دموکرات هستند و از خواستههای دیگر ملل عرب هواداری میکنند، به خصوص که تمامی اقدامات آنها مورد پشتیبانی «پدر بزرگ» آنها یعنی آمریکاست که در حقیقت یعنی همان اسرائیل. باور کردنی نیست که آمریکا از قیامهای ملل عرب در هر کشور عربی که باشد طرفداری نماید، مگر اینکه هدفی در کار باشد از جمله در سوریه که روشن است این همانا خواستههای اسرائیل است.
19 301
نظر شما