روزنامه نگاری، یادگیری علوم غربی و بردن اطفال به معلم‌خانه از علائم ظهور!

عضو فعال وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در مطلب خود می‌نویسد:
«آنچه در اینجا محل بحث در این یادداشت است، اثری است با عنوان «جراید سبعه» که به قول مؤلف آن از مستطرفات «مظهر الانوار» و به عنوان جلد چهارم «نور الانوار در علایم ظهور» است و توسط «الحاج الشیخ ابوالحسن النجفی المرندی» نوشته شده و بسال 1332 ق کتابت و منتشر شده است.»
استاد تاریخ دانشگاه تهران در ادامه مطلبش درباره کتاب مذکور، نوشته است:
«نویسنده که سخت مخالف با تحصیل در غرب است با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام با این مضمون که پنج طایفه در آتش هستند، مصداق آن را چنین وصف می‌کند: «اشخاصی که احادیث و اخبار و علم و زبان طایفه یهود و نصارا که کتابشان به اجماع فریقین خاصه و عامه به حکم قرآن مجید منسوخ و محرف است تعلم کرده یاد می گیرند که عزیز و محترم شود علم ایشان و زیاد بشود حدیث و گفتارشان ... چنان چه طایفه ای از اهل این زمان به ابناء و معاصرین خود فخر و تفاخر می‌نمایند که در بلاد کفر علوم کفار را تحصیل می‌نمایند...»
دکتر جعفریان در بخشی از مطلبش نوشته است:
«نکته مهم دیگر برای وی، رواج اخلاقیات جدید است که او را سخت نگران کرده و آن را مصداق روایات علائم ظهور می داند: «چنان که امروزه که مقارن تاریخ هزار و سیصد و سی و دو هجری می‌باشد... رجوع مرافعه‌جات و خصومات شرعیه بغیر اهل آن از کسانی که در ظاهر به لباس اهل علم و در باطن از حکام جورند و بردن اطفال به معلم خانه و رجوع امور مسلمین به کفار و مسلط شدن ایشان بر اهل ایمان و متابعت لشکر اسلام به فرنگیان و رواج سیرت و رفتار و شعار و لباس ایشان در میان مسلمانان و امثال اینها». (ص 94).
رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی در ادامه مطلب خود به نقل از کتاب «وقایع الظهور» شیخ عباسعلی گورتانی می‌نویسد:
«نویسنده ... می‌گوید: «خبر شریف حضرت جواد (ع) آن که فرمود: گویا می‌بینم جرائد عدیده مختلف العبایر که نامیده می شوند به اسامی مختلفه متشتته، و نمی‌بینم برای صاحبان آنها رشدی و تدین و نمی‌بینم برای دین آنها صیانت و ندارد برای آنها حافظه، به هر طرف که میل می‌نماید نابود و باطل می‌شود از آنها طرف دیگر. کنایه است از آن که مطلب اول که در ورق اول می‌نویسند در ورق دوم عکس او را رقم می‌زنند. در این هنگام معارضه می‌کند با آنها مردی طبرسی و تکذیب می‌نماید ایشان را. (وقایع الظهور، ص 141)
از این عبارت چه به دست می‌آید؟
اولا تکلیف حدیث باید روشن شود که از کجا نقل شده و آیا درست است یا خیر. به نظر می رسد کاملا جعلی است.
ثانیا این که جریده در اینجا به معنای مطبوعات گرفته شده است و ا ین نکته مهمی است.
ثالثا مقصود از این طبرسی که مقابله با این جراید می کند، کیست؟ به نظر می‌رسد مقصود نویسنده، کسی جز شیخ شهید فضل الله نوری نباشد.
به نظر شما این تطبیق‌ها شگفت نیست؟»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.