مقدمه:
براساس فرمانی که پوتین چند ساعت بعد از شروع دور سوم ریاست جمهوری اش هجدهم اردیبهشت ماه 1391(هفتم ماه می 2012) صادر کرد ، قرار بود تا ژانویه 2013 تیم سیاست خارجی روسیه دکترین جدید سیاست خارجی روسیه را متناسب با تحولات روز جهان ارائه کند. از آنجا که به باور نگارنده پایه دکترین جدید سیاست خارجی روسیه همان مباحثی خواهد بود که پوتین در هفتمین مقاله [1] خود درباره دیدگاه های اصلی اش راجع به سیاست خارجی روسیه در اواخر نخست وزیری اش منتشرکرد ، در مقاله ای که در چند بخش ارائه می شود ؛ ارزیابی تحولات اخیر نظام بین الملل را از نگاه پوتین مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تلاش کردم نکات اساسی را که وی در لابلای مطالب خود بصورت گذرا مطرح کرده است، رمز گشایی کنم .
مقاله پوتین اگرچه در دوران رقابت های انتخاباتی مجلس دومای روسیه نوشته شد. اما در این مقاله به نکات اساسی اشاره شده که به هیچ وجه جنبه تبلیغاتِ انتخاباتی ندارد. بلکه شناخت دقیق مطالب مطرح شده دراین مقاله اساسی، به شناخت ما از درک پوتین از شرایط امروزی روسیه درعرصه جهانی کمک می کند. از آنجا که پوتین حداقل تا سال 2016 و احتمالا تا سال 2024 به همراه تیم سنت پترزبورگ بر کرملین حاکم هستند، شناخت دیدگاه های اوبرای برنامه ریزی های آینده درمناسبات ایران باروسیه مفید خواهد بود.
مهم ترین موضوعات مطرح شده در مقاله پوتین بصورت تفصیلی به شرح ذیل است :
1- منافع ملی محور فعالیت های سیاست خارجی روسیه
در این باره پوتین می نویسد :
«ما درسیاست خود نه برتصمیم های تحمیل شده ازطرف کسی بلکه برمنافع وهدف های ملی کشور خود تکیه خواهیم کرد.»
در ارزیابی این نکته مهم باید توجه داشت بحران سوریه و نقش تاریخی که روسیه در این مقطع ایفاء می کند بزرگترین امتحانی است که ثابت می کند پوتین تا چه میزان پایبند این خطی مشی است .
2- تاکید بر حفظ استقلال روسیه در تصمیم گیری ها در سیاست خارجی
پوتین در ادامه مقاله خود می نویسد:
« روسیه همیشه ازسیاست مستقلانه خارجی پیروی کرده و آنرا ادامه خواهد داد .»
واقعیت ان است که روسیه همیشه از سیاست مستقل پیروی نکرده است. موارد نقض این ادعا زیاد است اما به چند مورد آن بصورت موردی اشاره می شود .
در دوره اول ریاست جمهوری یلتسین بین سالهای 1992 تا 1996 یلتسین در عمل همسو با غرب هر آنچه که در راستای رضایت آمریکا و غرب بود انجام داد. نقطه اوج این هماهنگی انجام معامله الگور – چرنوومردین بود که بر اساس آن روسیه متعهد شد توافق دفاعی ده ساله خود را با ایران بعد از اتمام آن در سال 1999 تمدید نکند. اگرچه با به قدرت رسیدن پوتین در سال 2000 این توافق نامه رسما ملغی شد. اما بازهم در سال 2010 زمانی که مدودوف رئیس جمهوری روسیه بود در توافقی اعلام نشده با آمریکا،به دستورمدودوف قرارداد فروش موشکهای پدافندی اس 300 به ایران بصورت یکجانبه لغوشد.
این اقدام اگرچه حسب ظاهر به بهانه اجرای قطعنامه 1929 انجام شد اما درواقعیت مدودوف فریب وعده های اوباما را دربه اصطلاح "شروع مجدد" روابط دوجانبه بین مسکو و واشنگتن ، خورده بود .
ماجرای توافق چرنومردین با هالبورک نمایندگان یلتسین و کلینتون روسای وقت روسیه و آمریکا در هلسینکی فنلاند در سال 1999 که براساس ان روسیه درازای دریافت کمک اقتصادی دست از حمایت خود از میلوسویچ رئیس جمهوری صربستان برداشت ؛ تا زمینه برای عملیات نیروهای ناتو به رهبری آمریکا در کوزوو فراهم شود. درنتیجه این حملات علاوه برانکه استان خودمختار کوزوو از صربستان جدا شد . مهم ترین متحد روسیه در بالکان یعنی دولت میلوسویچ در صربستان سرنگون شد.
3- امنیت بین المللی
پوتین درادامه مقاله کلیدی خود به تشریح دیدگاه خود درباره تحولات بین المللی می پردازد. اومی نویسد:
« الف: امنیت درجهان را فقط می توان به همراه روسیه تامین کرد و نباید برای کنارزدن روسیه و تضعیف مواضع ژئوپلتیک و لطمه وارد کردن به بنیه دفاعی آن تلاش شود.»
به بیان صریح تر پوتین به امریکا و متحدانش می گوید دیگر نمی توانند با نادیده گرفتن نقش تاثیرگذار روسیه درعرصه روابط بین المللی ، طرح ها و برنامه های خود را به بصورت یکجانبه به مورد اجرا گذارند. چراکه در سالهای پس از یازدهم سپتامبر 2001 امریکا با اتخاذ سیاست یکجانبه گرایی در عرصه بین المللی تاانجا که امکانش را داشت ازطریق تهدید و تطمیع ، تلاش کرد ازتاثیرگذاری روسیه برتحولات جهانی بکاهد. جالب انکه پوتین دراین گزاره می کوشد در باره تضعیف قدرت دفاعی روسیه توسط آمریکا هشدار دهد. این در واقع اشاره غیر مستقیمی به برنامه آمریکا در جهت اجرای طرح موسوم به "سپر دفاع موشکی" است ، که روسیه اجرای آنرا تضعیف موقعیت دفاعی خود و در نتیجه افرایش تهدید مرزهای غربی و جنوبی خود می داند.
پوتین در ادامه می نویسد:
«ب: ما به خط مشی فعال و سازنده خود در جهت تقویت امنیت همگانی، خودداری از جبهه گیری و رفع ستیزه جویی های خطرناکی مانند گسترش سلاح هسته ای، درگیری های منطقه ای، بحران ها، تروریسم و خطر مواد مخدر ادامه خواهیم داد»
واقعیت آن است که امروزه امنیت جهانی ، مفهومی فراگیرتر از نظم جهان دو قطبی پیدا کرده است. زیرا جهان به سمت نظمی جدید با نقش آفرینی بازیگران منطقه ای پیش می رود .
پوتین این موضوع را به خوبی دریافته که دیگر نمی توان امنیت همگانی را در سایه یکجانبه گرایی و تک روی برقرار ساخت . این نگاه ایالات متحده آمریکا که می توان با لشکر کشی به مناطق بحران خیز ریشه نا امنی را کنترل کرد، با تجربه افغانستان و عراق ، دیگر منسوخ گشته است.
امروزه با مطرح شدن عملیات محدود با فدا کردن جان انسان های بیگناه ، در هیج کجا نمی توان خانه امنی ساخت. برای برقراری امنیت و پایان دادن به ستیزه جویی هسته ای نمی توان قدرت هسته ای اسرائیل را نادیده گرفت و تنها بر کشورهایی که منتقد سیاست های غرب هستند فشار وارد ساخت.
به باور پوتین روسیه هم زمان با گسترش سلاح هسته ای و تروریسم مبارزه می کند همچنانکه با خطر مواد مخدر و درگیری های منطقه ای مبارزه می کند. اما نباید از یاد برد که برای مقابله با ناامنی جهان باید " اراده جهانی" را نیز بوجود اورد و بکار گرفت. این اراده جهانی در سایه همکاری همه قدرتهای بازیگر جهانی و بین المللی امکان پذیر است . نمی توان کشورهای صاحب نفوذ جهان از جمله روسیه ، چین ، هند، ایران و مصِر پس ازمبارک را، وارد همکاری امنیت بین المللی نساخت . بازهم انتظار داشت که مبارزه علیه توسعه سلاح های هسته ای ، تروریسم ، مواد مخدر و خلع سلاح محقق شود.
نظر شما