الهام نداف: قرار بود منتقدان و نویسندگان سینمایی با حضور در کافه خبر عملکرد جشنواره سی و یکم فیلم فجر را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند، اما محسن سیف، محمدتقی فهیم، کیوان کثیریان و آنتونیا شرکاء که در این جلسه حضور داشتند، تنها به جشنواره فیلم فجر بسنده نکردند و سیاستهای دولت و حکومت در خصوص شکلگیری و روند سینمای ایران را نیز مورد ارزیابی قرار دادند.
در مرور چگونگی شکلگیری جشنواره فیلم فجر، منتقدان اذعان داشتند این جشنواره در دورههای ابتدایی برگزاری موفقتر بود چرا که مدیریت آن ثبات داشت، اما عوامل دیگر هم در عدم موفقیت این جشنواره در دورههای اخیر دخیل است. اتفاقات رخ داده در سال 91 در خصوص اکران فیلمها هم از دلایلی بود که منتقدان آن را در خنثی برگزار شدن جشنواره فیلم فجر و توقف سینمای ایران حائز اهمیت دانستند.
میزگرد زیر به دلیل اختلاف نظر منتقدان در برخی از مسائل بی شباهت به مناظره نیست. مشروح این کافه خبر را در ادامه میخوانید.
کیوان کثیریان: میخواهیم جشنواره فیلم فجر را در کلیات و جزییات بررسی کنیم. این جشنواره در طول 30 سال مسیری را طی کرده و حالا میخواهیم وضعیت مطلوب و موجودش را با هم مقایسه کنیم. این جشنواره قرار بوده چه کارکردی داشته باشد و چقدر برای سینمای ما مهم است؟
محمدتقی فهیم: در ایران سینمای نوینی در جامعه شکل گرفت و فیلمهایی ساخته شد. این فیلمها نیاز به میدان رقابت و ارزیابی داشت. بهترین شکل جریانسازی که به نفع سینما شکل گرفت جشنواره فیلم فجر بود. هدفگذاری اولیه این جشنواره خوب بود. در دورههای دوم و سوم این جشنواره اتفاق هدفگذاریها به خوبی رعایت شد. قرار بود جشنواره فیلم فجر برای تعالی سینمای ایران با توجه به ارزشها و در راس آن انقلاب و اهدافش برپا شود. که در دورههای ابتدایی این اتفاق افتاد. برگزاری این جشنواره در دهه فجر میتوانست به شور و حال انقلاب کمک کند و سینمایی که برای انقلاب لازم بود شکل دهد.
چون مدیریت آن زمان سینمای ایران به لحاظ زیرساختها و نرم افرازی در دست انقلابیون نبود به دنبال الگویی برای سینما بودند که بهترین الگو در کشورهای سوسیالیست و اروپای شرقی بود. آن نوع سینما قالب بهتری بود که انتخاب کردند و از آنجایی که مدیریت جشنواره فجر تقریبا به جز سه دوره اول تثبیت شده بود توانستند آن قالبی که مورد نظر دارند پیش ببرند. همانطور که میدانیم سینمای ایران 10 سال دست آقای بهشتی بود و تقریبا همه چیز آن تثبیت شد و شکل گرفت. اما کش مکش میان سینمایی که از اندیشههای سینما تاثیر میگرفت تا سینمایی که بیشتر وارداتی بود، همیشه مانعی بود برای اینکه نوع سوم فیلمسازی و جریان سازی جشنواره فیلم فجر باید چه باشد. ما دنبال سنیمایی ایرانی، بومی، در خور انقلاب اسلامی و مردمپسند بودیم. این مساله همواره به شکل جریانساز پدید آمد و جشنواره فیلم فجر هم نتوانست کاری کند که این نوع سینما در راس قرار بگیرد.
آقای بهشتی و دوستانشان در مدت مدیریت سینما برای آن زحمت فراوانی کشیدند، اما زمانیکه قرار شد به سمت سینمای مردم پسند بروند تنها چیزی که ملاکشان بود نوعی از ملودرام بود که تحت تاثیر سینمای هند بود، اما مشکل از آنجا شروع شد که مدیران در جستجوی میدانی در سینما بودند و میخواستند بهره برداری سیاسی از سینما کنند. مدیران میخواستند از نیروهایشان برای طی کردن مدارج دیگر به واسطه سینما استفاده کنند. چیزی که باعث انشقاق سینما شد و همین بود که سینما سمت و سوی سیاسی را پیدا کرد.
محسن سیف: بعد از انقلاب اکثر مدیریتهای سعی کردند از همه پدیدههایی مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای تبلیغ حاکمیت استفاده کنند. یکی هم سینما بود اما از آنجایی که شناخت کافی از سینما نداشتند نتوانستند استفاده درستی از آن کنند. البته سینما هم از همه پدیدهها برای تبلیغ حاکمیت موثرتر بود.
مهرزاد دانش: جشنواره فیلم فجر زمانی به وجود آمد که سینمای ایران بیثبات بود. به دلیل نگاه اقشار متدین به سینما، انقلاب و شرایط اجتماعی پیرامونش وضعیت آشفتهای داشت. با توجه به این مسائل جشنواره فیلم فجر احیاکننده سینمای ایران بود. بعد از انقلاب سینمای ایران در معرض تحدید و تهدید بود. خیلیها تمایل داشتند سینما را از میان بردارند، اما متولیان آن زمان با جشنواره فجر توانستند این تهدید را بردارند و سینمای درستی را به وجود بیاورند. ممکن است خیلی اشتباهات از دوره دهه 60 از سینمای ایران پیدا کنیم، اما چیزی که واضح است این است که سیاستگذاران فرهنگی با تاکید بر جشنواره فیلم فجر سینمای ایران را از تهدید بزرگ از میان برداشتن نجات دادند. طبق هر روند اجتماعی هر انقلابی که پیروز شود شعارهای سیاسی خود را تبدیل به اهداف بزرگتر و عمیقتر میکند. آن نگاه محدودی که در دورههای اول و دوم به جشنواره فیلم فجر بود بازتر شد و فضای جشنواره از آن محدودیت بیرون آمد و کارکردهای مختلفی پیدا کرد.
گردهمایی سینمایی سالانه بزرگ این امکان را به همه سینماگران و مسئولان فرهنگی میدهد که به سینما فکر کنند و این مساله به تنهایی خیلی خوب است. بعد هم مقطعی است برای ارزیابی خودمان که چه فیلمهایی میخواهیم بسازیم و چه فیلمهایی ساختیم و قرار است روی چه سکوهایی برای آینده قرار بگیرند، اما در این چند سال اخیر دو نکته خیلی آزار دهند در رابطه با جشنواره فیلم فجر وجود داشت.
یکی بحث تغییر دولت است که هر چهار سال یکبار صورت میگیرد و تاثیر خودش را در مسائل جامعه از جمله سینما و جشنواره فیلم فجر میگذارد. هر دولتی که میآید انگار قرار است انقلابی صورت گیرد. بعد ملی بودن جشنواره فیلم فجر مخدوش میشود و این جشنواره تبدیل به کارکرد جناحی میشود. انگار میخواهند همه چیز دولت قبل را نفی کنند و مسائل جدیدی را بنیان دهند. نکته دوم این است که جشنواره فیلم فجر دولتی و حکومتی است و باید اقتدار در آن باشد، اما متاسفانه ما امسال شاهد دخالتهای نهادهای دیگر در سینما بودیم. شروع به تشنجزایی کردند و اقتدار جشنواره و وزارت ارشاد را شکاندند. مسائلی را عنوان کردند که بیسابقه بود. تجمعات و تهدیدها به جشنواره فیلم فجر آسیب زد و باعث شد جشنواره سی و یکم فیلم فجر محافظهکارانه باشد. فیلمهای ملتهب را به جشنواره امسال راه ندادند و اگر هم راه دادند فضای گفتوگو میان سینماگران و منتقدان جایی وجود نداشت. چرا در نشستهای مطبوعاتی جشنواره فیلم فجر نباید یک منتقد هم وجود داشته باشد؟ چرا نباید کاخ جشنواره فضای گفتوگو میان منتقدان و اهالی سینما را فراهم کند؟ فضای جشنواره فیلم فجر تغییر پیدا کرد و کارکردهای منتقدانه را از دست داد و به یک فضای محافظه کارانه تبدیل شد.
آنتونیا شرکاء: من فکر میکنم جشنواره فیلم فجر بیشتر یک نهاد فرهنگی است تا اتفاق فرهنگی. از این نظر است که در برهههایی در تاریخ جشنواره که فیلمسازانی تصمیم به تحریم آن گرفتند، با این قضیه موافق نبودم. وقتی یک نهادی شکل گرفته است مهم نیست پشت سر این نهاد چه کسانی بودهاند، مهم این است که این نهاد شکل گرفته و وجود دارد و این نهاد متعلق به همه افراد جامعه است. اگر از این دید به جشنواره فیلم فجر نگاه کنیم یک مقدار دید گستردهتری پیدا میکنیم. لاجرم هر جشنوارهای به اهداف خودش پایبند است. در یک جشنوارهای بیشتر و در دیگری کمتر. جشنواره فجر بالاتر از اسکار که نیست. آن هم گرفتار سیاستهای خاصی است. ممکن است جشنواره فیلم فجر به خاطر کشور ما که سیاستزده است بیشتر سیاسی باشد اما همه جشنوارهها به سیاست مبتلا هستند. نهاد جشنواره فیلم فجر با همه مشکلات سرپا بوده و مهمترین نماینده محصولات سینمایی کشور است. گاهی بعضی از فیلمها به ناحق از جشنواره جا ماندهاند و ما این را قبول داریم اما با این جشنواره دماسنج سینمایی کشور را میسنجیم. این جشنواره ویترین بزرگ سینمایی ماست.
کثیریان: جشنواره فیلم فجر از ابتدا دولتی بوده و دولت آن را برگزار میکند. اصلا سینمای ما دولتی است. ما میتوانیم از این جشنواره توقع یک جشنواره خصوصی را داشته باشیم؟
فهیم: من با بحث دولتی و غیر دولتی بودن سینما میانهای ندارم. آنچه که سینماست به خود فیلم برمیگردد.
کثیریان: من همین جا حرفم را اصلاح کنم. مثلا دولت میتواند در داوریهای جشنواره فیلم فجر یا در هیات انتخاب نظر بدهد و مثلا بگوید این فیلمها در جشنواره باشد و این فیلمها نباشد؟ یا از فلان کشور هنرمند بیاوریم و از آن کشور نیاوریم؟ ما باید توقعمان را با این مسائل هماهنگ کنیم یا توقع دیگری از جشنواره فیلم فجر میرود؟
فهیم: نباید بگوییم چون جشنواره فجر دولتی است پس نمیتواند مردمی باشد. فیلمی که توسط دولت سرمایه گذاری شده باشد لزوما فیلم بدی نیست. مثل رژیم سابق که بیشتر فیلمهایی که توسط دولت و فرح و کانون پرورش فکری سرمایهگذاری شده بودند فیلمهای تمیزتری بودند. مثلا در هالیوود بسیاری از فیلمها توسط نیروی هوایی و دریایی و پنتاگون سرمایه گذاری میشود و فیلمهای خوبی هستند. اینکه چون دولت در سینما سرمایهگذاری میکند پس فیلمهایش خوب نیست، اشتباه است. دولت هم نمیتواند صرف دولتی بودن جشنواره فیلم فجر بگوید این جشنواره برای من است و هر داوری را بخواهم میآورم و هم فیلمی را بخواهم میپذیریم. کما اینکه رئیس جمهور یک مملکت هم نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد. این حق را ما به رئیس جمهور دادیم که شده رئیس جمهور. دبیر جشنواره و مدیر سینمایی هم نمیتواند برای ما تصمیمی بگیرد که ما نمیخواهیم. آنها باید بر اساس منافع ملی و منافع کشورشان تصمیم بگیرند. باید طوری تصمیم گیری شود که مردم میخواهند. مدیریت سینما نمیتواند در جشنواره فیلم فجر حقی برای خودش قائل شود که با منافع مردم منافات داشته باشد.
شرکاء: این مردمی که شما میگویید چه کسانی هستند؟ الان آنقدر چند دستگی بین مردم به وجود آمده است که نمیتوانیم بگوییم همه با هم یک نظر را دارند.
فهیم: ما به طور کلی میگوییم و دسته بندی صنفی نداریم.
کثیریان: یک بخشی از مردم تصمیمات گرفته شده در جشنواره فجر را میپسندند و یک بخشی هم نمیپسندند.
فهیم: ببینید مثلا فیلم «رسوایی» آقای ده نمکی ساخته شده است. من این فیلم را نمیپسندم، اما مردم آن را دوست دارند. ما به این گونه فیلمها هم نیاز داریم همانطور که به فیلمهای آقای کیارستمی در سینما نیاز داریم. سینما باید در موضوعات مختلف فیلم داشته باشد. بحث من جناحی نیست. مدیر سینما پولش را از ما میگیرد. حالا که مدیر شده و اعتبار ودستمزد و قدرت دارد باز هم به ما میگوید راه حل ارائه بدهید. دبیر جشنواره فیلم فجر میگوید راه حل ارائه بدهید. شما این همه دستمزد گرفتهاید و چندین مشاور و ستاد دارید، آن وقت راه حلتان را هم از ما منتقدان میخواهید؟
مدیریت سینما حق ندارد بگوید چون این جشنواره دولتی است و من هم مدیر هستم باید خودم فیلمها و داورها را انتخاب کنم. باید کسانی به عنوان داور باشند که بر اساس منافع کشور و منافع سینمای ایران تصمیم گیری کنند. ما باید ببینیم سیاستهایمان در هر سال به چه نحو است. آیا میخواهیم امسال به فیلمهای جشنوارهای بها بدهیم و یا باید گیشه را به دست بیاوریم؟ من با سینمای دولتی خیلی موافق هستم. بهترین فیلمها میتوانند با بودجههای بخش دولت ساخته شود، اما مشکلات ما مدیران هستند. مدیران به جای اینکه منافع سینما را در نظر بگیرند و سینما را خوب بشناسند بیشتر به دنبال منافع جناحی و به دنبال رانت بودند. میخواستند جریانی راه بیندازند که بر اساس منافع فردیشان باشد. چیزی را وجود آوردند که نه ما به عنوان سینما از آن خوشمان میآید و نه مردم و نه میتواند در دنیا جایزه بگیرد. مهمترین کارکرد جشنواره فیلم فجر که تا به حال به آن عمل نشده است این است که نشان دهد چه سینمایی برای کشور ما مفید است و چه فیلمهایی میتواند باعث رشدسینمای ایران شوند.
کثیریان: آقای سیف شما این کارکرد الگوسازی را برای جشنواره فیلم فجر قبول دارید؟
سیف: مدیران جشنواره تا یک دورههایی با این مساله کاری نداشتند که چه فیلمهایی ساخته میشود و چه فیلمهایی ساخته نمیشود، اما کم کم وقتی اهمیت سینما را فهمیدند و بازخوردهای آن را در جشنوارههای مختلف جهان دیدند تازه فهمیدند که سینما میتواند پدیده تبلیغاتی با ارزشی باشد که میتواند در دنیا برایشان دستمایه شود. به همین خاطر مدیران خودشان را وارد کردند که از سینما استفاده کنند و در فیلمها دخالت کردند و نظرات خودشان را اعمال کردند. من اعتقاد ندارم مدیران همیشه جریان جشنواره و کل سینما را حمایت و هدایت کرده باشند.
در همین چند سال اخیر که سینما وسیله تبلیغاتی در اختیار حکومت و نظام بود به آن وابسته شدند، اما چون با سینما آشنا نیستند، مدام دور خودشان میچرخند و همه را هم به سرگیجه و سردرگمی انداختند. به خاطر همین است که امسال اکثر فیلمهایی که ما به عنوان بهترین فیلم انتخاب کردند چند درجه پایینتر از فیلمهای خوب سالهای گذشته بودند. ما فیلم خیلی خوب و شاهکار در جشنواره فجر امسال نداشتیم.
محسن سیف
کثیریان: سال هاست که میگویندجشنواره فیلم فجر کارنامه سینمای ایران است. سال گذشته 80 فیلم در جشنواره نمایش داده شد، اما امسال دبیر جشنواره فیلم فجر گفت میخواهیم این جشنواره را تبدیل به جشنوارهای مسابقهای کنیم و بقیه فیلمها را در جشنوارههای دیگر و زمان اکران ببینیم. آیا واقعا جشنواره فیلم فجر چنین کارکردی دارد؟
دانش: آقای عباسیان و هر دبیری دیگری نمیتواند خیلی تعیین کننده باشد. دلیلش هم دولتی بودن خاستگاه جشنواره است. قرار است دولت جشنواره را برگزار کند و در این جشنواره توقعات خودش را از سینما برآورده کند. من فکر میکنم ابهام در تعاریف خیلی وجود دارد. برای ما دولت به چه معناست؟ مردم چه کسانی هستند؟ آیا ما به گسست میان دولت و مردم اعتقاد داریم؟ من فکر میکنم متولیان جشنواره هم در این زمینهها با بلاتکلیفی روبرو هستند.
سیف: تمام مشکلات اکران و ضعیف شدن فیلمها به مسائلی که امسال برای اکران افتاد و ما هم نمیخواهیم دربارهاش حرف بزنیم برمیگردد. این قبیله قبیله کردن مردم خیلی ضرر میزند. مثلا میگویند فیلمسازان و منتقدان مسلمان. یعنی بقیه مسلمان نیستند؟ اینها خیلی تاثیر گذاشته است که ما با هم روبرو شویم.
دانش: جشنواره نمیداند باید به فضای تخصصی فیلمها بها دهد یا ایدئولوژی که خودشان به آن قائل هستند. گاهی به این سمت میروند و گاهی به آن سمت. یک موقع جشنواره فیلم فجر میگوید من میخواهم از نظر تخصصی فیلمها را بررسی کنم، اما جشنواره فیلم فجر نمیداند میخواهد جشنواره را بر اساس آرمانها و اهداف شکل گرفته بررسی کند یا به لحاظ تخصصی. متولیان جشنواره فیلم فجر هم سر این مساله در تضاد هستند.
شرکاء: من فکر میکنم تکلیفشان روشن است و بیشتر هدفش هدایت فیلمها به سمت و سوی مورد نظر خودشان است. جشنواره فیلم فجر در بیشتر دورهها به فیلمسازانی جایزه داده که دوست داشته فیلمهای سال بعد مثل فیلمهای آنها باشد.
دانش: خیلی وقتها فیلمهایی که جایزه گرفتند بهترین هم نبودند.
شرکاء: لزوما بدترین هم نبودند، اما بهترین فیلمها هم گاهی میانشان نبودند. چیزی که مسلم است این است که وقتی دو سال پیش «جدایی نادر از سیمین» برنده جایزه بهترین کارگردانی شد آنقدر خوب بود که نمیشد آن را نادیده گرفت. همیشه سوءگیریهای سیاسی در جشنواره فیلم فجر وجود دارد.
کثیریان: پس این سمت گیریهای دولت در جشنواره فیلم فجر درست است؟ این سمت گیریها را با جایزهها و داوران جشنواره مشخص میشود؟
سیف: اگر هم سمت گیری شده به نظرم تا حالا خیلی موفق نبوده است.
فهیم: به نظرم اتفاقا در دوره اصلاحات جشنواره فیلم فجر و سینمای ایران موفق بود. دوره اصلاحات توانست سینما را با توجه به اهدافی که دارد به سمت و سوی خودش ببرد. دولت اصلاحات به نفع سیاست خودش سینما را پیش برد و فیلمهایی هم سو یا سیاستهای خودش ساخت.
کثیریان: این اتفاق در چند سال اخیر نیفتاده است؟
فهیم: به هیچ وجه. در این دوره حتی نتوانستند سینمای ایران را به سمت اهداف و سیاستهای خودشان ببرند.
دانش: آقای فهیم فکر نمیکنید در دوره اصلاحات انتظارات مردم از سینما همان چیزی بود که نشان داده میشد؟
فهیم: نه. من فکر میکنم دلیل موفقیت سینما در آن دوره وجود مدیران کاربلدی بود که در حوزه خودشان تخصص داشتند و میدانستند باید با سیاستهای دولت همسو شوند. مگر مردم در حال حاضر انتظارات ندارند؟
دانش: دارند اما مدیران از مردمشناختی ندارند.
فهیم: خوب اینها به کاربلدی مدیران برمی گردد. در دوره اصلاحات سینما کارکرد خودش را پیدا کرد، اما در دولت آقای احمدینژاد جشنواره فیلم فجر نتوانست در چهارچوب سیاستهای دولت هم خوب عمل کند. در دوران آقای بهشتی هم توانستند سینمای ایران را با الهام از سینما اروپای شرقی سامان دهند، اما آنها با استمرار در مدیریت توانستند این کار را انجام بدهند نه با شناخت در مسائل سینما.
محمدتقی فهیم
سیف: من با این مساله مخالف هستم که دولت احمدینژاد در سینما دخالت کرده است. دولت دهم در جریان فرهنگی و سینما سعی میکرد نگاه روشنی داشته باشد، اما نگاه بزرگتری از دولت وجود داشت. متاسفانه ما در چهار سال اخیر چند دولته شدهایم. هم در دولت و هم در حاکمیت چند دستگی وجود دارد و ضررش را ما میبینیم.
شرکاء: در دولت اخیر در حوزه سینمای جنگ این همه سرمایهگذاری شد. دولت به فیلمسازان پول داد که فیلم جنگی بسازد و بعضیها این کار را کردند. خوب اسم اینها هم حمایت است دیگر.
سیف: من اعتقاد دارم دولت با لشگرکشی در خیابان و اتفاقاتی که برای اکران افتاد موافق نبود، جریانی که این مسائل را به راه انداخت تلاش میکرد دولت را به سمت خودش بکشاند اما دولت مقاومت کرد.
شرکاء: البته این موضوع ربطی به جشنواره فیلم فجر ندارند. سمت و سویی که فیلمهای سال گذشته داشتند سینمای ایران را به هم ریخت.
دانش: پس به جشنواره فیلم فجر ربط دارد. چرا که فیلمها از جشنواره فیلم فجر سال گذشته بیرون آمده بود و به نحوی در برگزاری امسال جشنواره نیز اثر کرد.
فهیم: مشکل از مدیریت است. مدیر باید بتواند چنین مشکلاتی را سازمان دهی کند، اقتدار به خرج دهد. این قضایا همیشه بوده است. اگر میخواهید گروهی دیگری را در به وجود آمدن این مشکلات برجسته کنید باید بگوییم دولت هیچ کاره است.
سیف: خوب دولت هیچ کاره است دیگر.
فهیم: در یک دورهای کسان دیگری آمد و مشکلاتی برای سینما به وجود آمد، اما جلویشان را گرفتند. در دورههای مختلف بودند افرادی که این کار را با سینما میکردند اما دولت جلودارشان بود. اصلا اشکالی ندارد گروههای مختلف در جامعه حرف بزنند و چندصدایی باشد. باید از روزی ترسید که هیچ گروهی نباشد. مدیریت سینما باید طولانی مدت باشد. با استراتژی نظام هماهنگ و مقتدر باشد و گروههای مختلف هم حرفشان را بزنند.
سیف: مگر ما گفتیم حرفشان را نزنند؟ به دیگران هم اجازه حرف زدن بدهند.
فهیم: ما باید ببینم مدیریت چه کرده است. در همه این سالها شما در حوزه سینما دفترچه سیاستگذاری دیدید؟
سیف: مشکل اینجاست که این گروهها حساسترین مسائلی را مطرح میکنند که هیچ کس جرات نمیکند حرفی بزند. پای امام زمان را وسط میکشند که کسی حرف نزند. از قول رهبری حرف میزنند و میگویند آقا با دیدن این فیلمها ناراحت میشوند. رهبری خودشان بلد هستند حرف بزنند. هم هنر را به خوبی میشناسند هم سینما وهم ادبیات را. نیازی به کسی ندارند.
شرکاء: رهبری زمانی در سینما وارد میشوند که لازم بدانند.
سیف: این آقایان پشت یک چیزیهایی پنهان میشوند که...
شرکاء: وقتی فضا بیمار است این اتفاق میافتد.
سیف: شما میخواهید بگوید مدیران سینمایی و شمقدری این فضا را بیمار کردهاند. من میگویم شمقدری تنها بخشی از آن گروه است.
فهیم: وقتی یک خلاء به وجود بیاید هر چیزی جا آن را پر میکند. در جشنواره فیلم فجر و در اکران هم خلاء وجود دارد. اگر ما در سینما کمبودهایی داریم کسانی دست به کار میشوند که این کمبودها را پر کنند. من جزو مدافعان این بودم که بخش مسابقه خلاصه شود و تعداد کمی از فیلمها در بخش مسابقه حضور داشته باشد. 20 فیلم دیگر هم در بخش دیگری نمایش داده شود و هر کسی دوست دارد آنها را ببیند، اما به دلیل عدم اقتدار این مساله وتو شد و ما شاهد این بودیم که تعداد فیلمهای بخش مسابقه افزایش یافت.
سیف: عدم اقتدار چه کسی باعث این مساله شد آقای فهیم؟! شما که به این زیبایی مسائل را باز میکنی بگویید این عدم اقتدار نیست. نظارتی از سطح بالاتر میگوید این اتفاق نیفتد. شما میگویید آقای شمقدری دستور داده، اما من میگویم اینگونه نیست. چه قدرتی است که میتواند این کار را بکند؟
فهیم: امسال گروههای مختلفی در جشنواره فیلم فجر کنار هم جمع شدند. وقتی جشنوارهای برگزاری میشود که نقصان دارد، گروههایی خودشان وارد میکنند و دست به کار میشوند. مثلا در مورد نشستهای پرسش و پاسخ، وقتی میبینید نشستهای برگزار شده کیفیت لازم را ندارند، گروهی که امکانات را دارند وارد میشوند و نشست میگذارند و جشنواره را به نقد میکشند یا بولتن که نمیتواند فضای نقد را منتقل کند، نشریههایی مثل ققنوس و جوان اگرچه کم اما جای بولتن را میگیرند. ما میدیدم که این دو نشریه بیشتر در دست اهالی رسانه است تا بولتن جشنواره. چون سازمان جشنواره نتنوانسته است به این نیاز پاسخ دهد، این نشریات جایشان را میگیرند.
سیف: یعنی شما میگویی که ققنوس و جوان به نیازهای جشنواره فیلم فجر پاسخ دادند؟
فهیم: پاسخ دو گونه کمی و کیفی دارد. من فکر میکنم به لحاظ کمی به نیازهای جشنواره فیلم فجر پاسخ دادند.
کثیریان: اینکه نقد در بولتن وجود نداشته باشد که ابلاغ میشود.
فهیم: من نمیگویم نقد در بولتن باشد. منظورم وجود تنوع افکار مختلف است.
دانش: اینکه گروهی به صورت مدنی فعالیتهای اجتماعی داشته باشند چیز خوبی است. اما گروههایی در جامعه ما از ابتدای سال برای فیلمهای روی پرده ایجاد ناامنی کردند. لشگرکشی خیابانی و فتوا صادر کردند. برای نظر خودشان شانیت مثل گروه رقیب قائل نبودند. اما در مورد گروههایی که شما میگویید به صورت مدنی در جشنواره فیلم فجر فعالیت میکردند، آیا برای گروههای دیگر هم این حد از امکانات و تسهیلات وجود دارد؟ چرا همه از یک جناح فکری تبعیت میکردند؟
مهرزاد دانش
فهیم: هر کس نشریهای داشت میتوانست در جشنواره حضور داشته باشد، اما اگر منظورتان از نظر مالی است بله همه گروهها نمیتوانند، همانطور که همه رسانهها نمیتوانند به یک اندازه در جامعه حضور داشته باشند.
کثیریان: دبیری جشنواره فیلم فجر و مدیریت جشنواره با چه کسی است؟ دبیر حرفهایی میزند اما سر آن نمیماند. آیا دبیر در جشنوارههای ما تعیینکننده است؟
دانش: من معتقدم سیاستهای اساسی و بنیادی توسط دبیر جشنواره پایه گذار نمیشود. دبیر بیشتر مجری است و قانون گذار و تصمیمگیرنده نیست. سیاستهای اصلی از جایی اعمال میشود که در خود دولت فعلی هم نیست و اصلا دولت متزلزلتر از آن است که بتواند تصمیم واحدی بگیرد. تصمیم گیری از بالاست و به همین دلیل کنترل از یک فضای واحد دور میشود.
کثیریان: شما به بحث کارکردی جشنواره فیلم فجر بیشتر معتقدید یا به فضای رقابتی و مسابقهای آن؟
شرکاء: من فکر میکنم بحث مسابقهای جشنواره خیلی مهمتر است. هم به لحاظ اینکه هر جشنوارهای باید رقابتی باشد و هم به خاطر اینکه قرار است طرحی به فیلمسازان بدهد و آنها را به ساخت فیلمهای مورد نظر خود کند، اما به نظرم بهتر است فقط بر مسابقهای بودن جشنواره فجر تاکید نشود و به نمایش فیلمهای دیگر همه بها داده شود.
فهیم: من مخالفم. فکر میکنم باید بخش مسابقهای تقویت شود. این بخش باید حتما محدود به تعدادی فیلم با کیفیت شود. وظیفه جشنواره فیلم فجر فقط نمایش فیلم نیست. رقابت وظیفه اصلی این جشنواره است. چرا ما جشنواره فجر را در جریانسازی موفق نمیدانیم؟ برای اینکه همیشه یک تعداد فیلم نمایش میدهند و داوران دولتی را میآورند و فیلمهای دولتی و میلیاردی را انتخاب میکنند و این همه پول خرج میکنند. در دورههای قبلی جشنواره فیلم فجر رقابتی بود و کیفیت لازم را داشت و این مساله را هم مدیون شخص دبیر بوده است.
در مورد دبیر من معتقدم کاری که زمان مدیریت آقای شمقدری اتفاق افتاد تحت عنوان سازمان جشنوارهها و پیگیری نشد، اتفاق خوبی بود. سازمان جشنوارهها قرار بود همه جشنوارهها را برگزار کند اما در عمل اتفاق نیفتاد. با این کار جشنواره فیلم فجر میتوانست به صورت متمرکز کار خودش را انجام بدهد. با عوض شدن دولت و رئیس سازمان سینمایی هم اتفاق خاصی نمیافتاد، اما این پیشنهاد فقط در حد حرف باقی ماند.
سیف: باید بحث کنیم که چرا نشد و چرا نگذاشتند این اتفاق بیفتد.
فهیم: به نظرم باید این اتفاق بیفتد. دبیر جشنواره باید توسط سازمان جشنوارهها و طبق اهداف و سیاستهای نظام انتخاب شود، اما مدیران در دولت دهم دنبال سهمخواهی از جشنواره فیلم فجر بودند و به همین خاطر دبیر شبیه تاندولی شده است میان جزایر مختلف. مثلا سال گذشته که محمد خزاعی را از بیرون از چارت دولتی آوردند میخواست همه چیز را به داوران بسپارد، اما فشارهایی وارد شد تا جایی که مدیریت فارابی به خاطر نتایج داوریها قهر کرد. کار به جایی کشید که امسال جشنواره برای به دست آوردن دل فارابی همه جوایز را به سمت فارابی برد که خیلی از این جوایز هم به ناحق بود. اگر دبیر جشنواره فیلم فجر از طریق سازمان جشنوارهها انتخاب شود این مشکلات به وجود نمیآید. امسال واقعا آقای عباسیان تصمیمات خوبی گرفت اما از آنجایی که از بیرون اعمال نظر وجود داشت، باعث شد که خیلی تصمیمات اجرایی نشود.
سیف: مشکل اینجاست که آقای شمقدری و آقای وزیر هم درون خودشان دو دستگی داشتند. نظراتی که شمقدری داشت وزیر قبول نداشت و به عکس.
دانش: آقای فهیم در صحبتهایشان اشاره کردند امسال برای به دست آوردن دل فارابی خیلی از جوایز را به ناحق به تولیدات فارابی دادند. این به معنی آن است که داورهای جشنواره برای انتخابهایشان از بالا توصیه میگیرند؟
فهیم: به نظر من این اتفاق مستقیم نمیافتد...
کثیریان: داوران امسال به هر حال سینمایی بودند و همهشان گفتند ما توصیهناپذیر هستند.
فهیم: داورها گزینشی انتخاب میشوند. ما میخواهیم داوران جشنواره فیلم فجر منافع سینمای ایران را نسبت به هر گروه و جناحی ارجح بشمارند. درست است که دستمزد میگیرند که داوری کنند، اما باید منافع سینمای ایران را رعایت کنند. بالاترین دستمزد را داوران میگیرند و رقم خوبی است و باید به نفع سینمای ایران داوری کنند. باید ببینند کدام فیلمها میتوانند پاسخگوی نیازهای مردم باشند و به فرهنگ و هنر کشور کمک کنند.
یکی از اشتباهات هیات داوران جشنواره فیلم فجر سهمیهبندی است. آقای ضیاءالدین دری در برنامه «هفت» صراحتا گفت ما دیدیم آقای شهاب حسینی یک بار جایزه گرفته است گفتیم دیگر نیازی ندارد. این خیلی حرف اشتباهی است. رقابت یعنی اینکه یک نفر اگر 10 بار هم شایسته است جایزه بگیرد تا دیگران خودشان را ارتقا دهند و به او برسند. مگر اینجا مراسم توزیع جایزه است؟ من میگویم جشنواره فیلم فجر باید به بخش مسابقه ارتقا پیدا کند همین است. تا وقتی که داوری ما مصلحتی باشد و فرمایشی، جشنواره فیلم فجر هیچ پیشرفتی نمیکند. با اینکه حمید فرخنژاد را خیلی دوست دارم، اما امسال سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد حقش نبود.
کثیریان: ممکن است سه سال هم حقش را خورده باشند، اما بازیاش در جشنواره سی و یکم مستحق جایزه نبود.
فهیم: مثلا من فکر میکنم برای بازی در «به رنگ ارغوان» و «چهارشنبه سوری» میتوانست جایزه بگیرد.
کثیریان: ترکیب هیات داوران را به چه شکل میبینید؟
شرکاء: امسال چهرهها همه سینمایی بودند. من انتظارم این بود که آدمهای غیرسینمایی راه پیدا کنند.
آنتونیا شرکاء
کثیریان: انتقادی هم هست که میگویند استفاده از هفت کارگردان در هیات داوران کار درستی نبود.
شرکاء: جشنوارههای بین المللی هم همینطور است. فلان چهره سینمایی را برای داوری در اعضای هیات داوران قرار میدهند که تبلیغ هم باشد.
فهیم: ما الان بهتر از همه میدانیم که خیلی از فیلمبردارهای ما برای کارگردانها کارگردانی میکنند. مگر میشود آقای کلاری را در «استرداد» ندیده گرفت. در بعضی از فیلمها کارگردان میزانسن را چیده و فیلمبردار آمده گفته جمع کن همه را. برای نظر دادن درباره فیلمبرداری باید فیلمبردار در میان داوران میبود.
کثیریان: نوع جایزه دادن هم نشان میداد تفکر حاکم بر این این هفت کارگردان و داور این است که فلانی جایزههایش را گرفته است. در صورتی که «استرداد» فقط فیلمبرداری شاخصی دارد.
شرکاء: خوب اگر مسیر جایزه دادن از قبل مشخص شده باشد چه فایدهای دارد که فیلمبردار هم در جمع داوران باشد. من همچنان میگویم لزوما فیلمبردار نمیتواند در مورد فیلمبرداری نظر بدهد. اینکه آدم بتواند انتظار داشته باشد هر سال در هیات داوران یک موسیقیدان باشد غیر ممکن است.
دانش: من هم با خانم شرکاء موافق هستم. ویژگی مثبت امسال در اعضای هیات داوران این بود که آدم غیرسینمایی بین این افراد نبود. من کاری به هویتشان ندارم. ترکیب خیلی خوب بود، اما بحث در مورد آراء این داوران باید مصداقی شود. تنوع بیشتری هم میشد لحاظ کرد، اما ما این همه رشته سینمایی داریم و اگر قرار بود به ازای هر رشته یک داور میآوردند، نمیشد.
فهیم: ولی به نظر من ضعف جشنواره فیلم فجر در هیات داوری بود. اینکه تیم داوری سینمایی باشد خیلی خوب است، اما اینکه همه کارگردان باشد یک ضعف در جشنواره فیلم فجر است و هیچ کجای دنیا هم این کار را نمیکنند. حالا میتوانند از همه رشتههای سینمایی نماینده در هیات دوران نداشته باشند، اما از پنج رشته مهم باید نماینده حضور داشته باشد. مثلا تدوین از کارگردانی هم مهمتر است و نمیتوانیم در ترکیب هیات داوران تدینگر نداشته باشیم. یا مثلا بازیگری مثل کیانیان بهتر میتواند بازی خوب را تشخیص بدهد تا آقای فلانی که بر اساس تجربهاش بازیگران را انتخاب میکند.
سیف: به نظر من کارگردان و بازیگر و فیلمنامه نویس بودن ملاک نیست. کسی که به عنوان داور آنجا مینشیند باید در حوزه سینما آدم مطلعی باشد. یک داور باید اطلاعات جامع در همه زمینهها داشته باشد، اما هر کدام از این داوران با سلیقههای خودشان هم جنگ داشتند چون نگاه هر کس به سینما به یک شکل است.
کثیریان: اینکه نگاههای مختلف به سینما وجود داشته باشد که حسن است، اما من با آقای فهیم موافق هستم که باید تنوع در اعضای هیات انتخاب بیشتر میشد.
سیف: این کار امکان پذیر نیست. من هم صرفا با کارگردان موافق نیستم.
کثیریان: در مورد هیات انتخاب جشنواره سی و یکم باید بگویم که اعضا خیلی عجیب انتخاب شدند. تعداد مدیران دولتی از سینماگران بیشتر بود. نتیجهاش هم این شد که بعضی فیلمها نایدیده گرفته شد. ترکیب و خروجی هیات انتخاب را چطور دیدید؟
سیف: من یک سئوال دارم. به هیات انتخاب گفته و یا تحمیل شد که فیلم «پرویز»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «همه چیز برای فروش» را در بخش مسابقه راه ندهند؟
کثیریان: ما هم نمیتوانیم به این سئوال جواب بدهیم. مثلا فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» از خیلی از فیلمهای خوب جشنواره بالاتر بود و اگر در بخش مسابقه حضور پیدا میکرد خیلی از آرا را به هم میزد. آقای عباسیان از این فیلم و تصویری که از زن خانهدار نشان میداد راضی نبود. شمقدری هم دستور نمایش داد، اما عباسیان اجازه نمایش این فیلم در جشنواره سی و یکم نداد.
سیف: این فیلم واقعا یک سر و گردن از فیلمهای جشنواره فجر بالاتر بود و به نظرم فیلم اخلاقی و خوبی هم بود. همان چیزهایی که در اسلام و آموزههای آن آمده است عنوان میکرد. به نظرم این فیلم دینی بود.
دانش: اگر واقعا سازمان جشنواره تبدیل به یک روند میشد و به صورت مستقل کار میکرد و هیات انتخاب آن سینمایی بودند یا اگر از میان مدیرانی بودند که فهم سینمایی داشتند این مشکلات به وجود نمیآمد. خیلی از جشنوارههای دنیا هم هیات انتخاب دارند اما این حرف و حدیثها در آن جشنوارهها پیش نمیآید. این به روند غلطی که در جشنواره فیلم فجر وجود دارد برمی گردد و آن هم این است که هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر با سینما ارتباط ندارند و اگر افراد سینمایی و منتقدان این وظیفه را بر عهده داشتند، این مشکلات پیش نمیآمد.
فهیم: در همه دنیا دبیران جشنوارهها یک سری مشاور دارند که سیاستهای روز دنیا و کشورشان را میشناسند و بر اساس آن یک سری فیلم جذب میکنند و اصلا اسامیشان را هم اعلام نمیکنند. این گونه انتخاب هیات داوران توهین به سینما است. مهم این است که سینما را بشناسند و درک و فهم از فیلم داشته باشند. از طرفی یکدست نبودن اعضای هیات انتخاب باعث میشد که انتخابها با مشکل مواجه شود. آقایان میخواهند بگویند دموکرات هستند و هیات انتخاب اعلام میکنند. ما در این زمینه باید از تجاربی که در سینمای جهان شده است استفاده کنیم.
دانش: در جشنوارههایی مثل کن و برلین دغدغه فیلترینگ و ممیزی فیلمها وجود ندارد. هر کس فیلمش در جشنواره حاضر نباشد بالاخره اکران میگیرد. اما در ایران هر فیلمی که در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته باشد میداند که در اکران با مشکل مواجه میشود.
سیف: به نظرم هیات انتخاب باید هر کدام هویت مستقل علمی، شخصی، دانش و آگاهی داشته باشند. آدمهای کم دانش و کم سواد در کنار آدمهای باسواد که قرار میگیرند دیگر اعضا را با خود میبرند. ما در میان دوستان خودمان هم در جشنوارهها این مساله را دیدهایم. یک فیلم را که میبینند ابتدا میگویند خیلی بد بود، اما فردای همان روز بعد از صحبت کردن با چند نفر تحت تاثیر قرار میگیرند و نظرشان تغییر میکند.
شرکاء: اینکه خاصیت فیلم دیدن در جشنواره فیلم فجر است.
سیف: به نظرم اولین مواجه شما با فیلم کاملا حسی است و آن مهمترین برخورد با فیلم است.
فهیم: یک چیز دیگری هم که در دنیا وجود دارد این است که معیار اصلی جشنوارههای استاندارد جهان این است که شاخصها و جایزه بگیرها را دعوت میکنند. کارگردان و بازیگری که جایزه گرفته است داوری میکند. اما در سینمای ما داوری داریم که اصلا فیلم نساخته و در جشنواره فیلم فجر حضور نداشته و اصلا جایزهای نگرفته است. مخاطبی هم نداشته است. خوب نمیتوانند داوری درستی کنند.
شرکاء: جشنواره فیلم فجر سیاستزده است. بخشی از آن تخصص است و بخش دیگری از آن سیاست است.
کثیریان: جشنواره فیلم فجر به نظرتان بین المللی است؟
فهیم: جشنواره فیلم فجر میتواند بینالمللی باشد در صورتی که در حوزه جذب فیلمهایی باشد که با ارزشهای نظام هم راستا است. نه فیلمهایی که نمیتوانیم در ایران نمایش دهیم. در این صورت نمیتواند رقابت ایجاد کند و وجود بخش بین الملل پول هدر دادن است مگر اینکه سیاست گذاری جدیدی شود. در حال حاضر جشنواره فیلم فجر حتی منطقهای هم نیست.
کثیریان: آیا جنس سینمای ایران طوری هست که یکی فیلمی برای جشنواره فجر بسازد و به ایران بفرستد؟
فهیم: بله. ما فیلمهایی در دنیا داریم که از جنس سیاست گذاریهای جمهوری اسلامی است. میشود بین المللی باشد اما در صورتی که به فیلمهایی بپردازد که در حوزه سینمای ما و در راستای سیاستهای نظام باشد. در هالیوود از 900 فیلمی که ساخته میشود 150 فیلم مغایر با سیاستهای هالیوود است. در اروپا و آفریقا هم این فیلمها وجود دارد. جشنواره فیلم کن فیلمها را به یک تعداد فیلمساز سفارش میدهد. مثلا میگوید سال آینده دنبال فیلمهایی باشید که به حقوق بشر مربوط است. اما جشنواره فیلم فجر سیاست و دبیرخانه و دبیر ثابت ندارد و نمیتواند این کار را بکند.
سیف: مهمتر از همه جشنواره فیلم فجر پول ندارد. سینمای ایران پول ندارد. در ایران فیلم پنج میلیاردی که میسازند خیلیها اعتراض میکنند در صورتی که این پولها در دنیا پولی نیست.
دانش: من کلا با بین المللی بودن جشنواره فیلم فجر مخالفم. به نظرم ما خودمان را مسخره میکنیم و اصلا هیچ سودی به جز اضافه کاری برای آقایان ندارد. اینکه آقای فهیم میفرمایند جشنواره فیلم فجر باید با اهداف ما سنخیت داشته باشد درست است، اما ما ممیزی اخلاقی هم داریم وچون کاملا مغایر با سینمای جهان و منطقه و آسیا است، بخش بین الملل را تعطیل کنیم، بهتر است.
فهیم: اگر ما بخش بین الملل را آماری بررسی نکنیم و به صورت کیفی برگزار کنیم این اتفاق نمیافتد. اگر 20 فیلم شناسایی کنند که برای نمایش در ایران مناسب باشد این مشکلات پیش نمیآید.
در مجموع جشنواره فیلم فجر از نظر فیلمها زیر متوسط بود و فیلم شاخص هم نداشتیم. چند فیلم از بقیه بهتر بود. «دربند»، «جیب بر خیابان جنوبی» و «دهلیز» فیلمهای خوبی بود، فیلم ارزان «تنهای تنهای تنها» فیلم خیلی خوبی بود که از نگاه داوران جشنواره فیلم فجر دور ماند و این نشان میدهد جشنواره فیلم فجر کاشف فیلمها و فیلمسازان خوب نیست. برای مخاطب عام سه، چهار فیلم داشت که میتواند فروش خوبی داشته باشد. «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و «رسوایی» میتواند فیلمهای مخاطب جذبکنی باشد.
«استرداد» از فیلمهای بد جشنواره بود و به ناحق سیمرغهای زیادی گرفت. در این فیلم تاریخ را هم تحریف کردند. رهبری مدام اشاره کردند که ما روی تاریخ 150 ساله کشورمان کار کنیم، اما از نگاه جدید جمهوری اسلامی. فیلم «استرداد» با نگاه سلطنت طلبانه و از موضع حزب توده ساخته شده است و مغایر با جمهوری اسلامی است. دوستان دنبال دلجویی از فارابی بودند که این همه جایزه به فیلم دادند. از نظر گیشه هم فیلم خوبی نبود و نمیتواند مخاطب را به سینما بکشاند. ضمن اینکه هالیوود در حال ساختن کپی درجه سه این فیلم است و خیلی بهتر هم ساخته است.
کثیریان: در این دوره جشنواره فیلم فجر فیلم اولیها را به چه صورت دیدید؟
فهیم: اتفاق خوب جشنواره سی و یکم فیلم اولیها بودند و آنها هم رفته بودند به سمت سینمای خودشان نه پیروی از فیلمسازان دیگر. فیلمسازان کار خودشان را کردند. بازیهای فیلم «خسته نباشید» یک اتفاق بود. اما نکته مثبت جشنواره فیلم فجر این بود که از نظر موضوع و جغرافیا جشنواره متنوعی بود. اما چون به سمت خنثی بودن مدیریت شده بود نتوانست مخاطبان خودش را پیدا کند و تاثیرگذار باشد.
شرکا: من هم موافق این هستم که در جشنواره امسال فیلم شاخصی نداشتیم. اما فیلمها از حد متوسط بالاتر بود. یک مقدار معیارهای سینمایی و کلاسیکی که میشناسیم در برخی فیلمهای جشنواره نبود اما فیلمهای خوبی بود. در نهایت هم تاثیرگذار بودند. «کلاس هنرپیشگی» به همین شکل بود. فیلمهایی که اصول سینمایی را رعایت نکرده باشد لزوما فیلمهای بدی نیست. من «دربند»، «سر به مهر» و «اشیا به آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است» و «جیب بر خیابان جنوبی» را دوست داشتم.
من از همان ابتدا از تنوع جغرافیایی و ژانری استقبال نکردم و فکر کردم سیاستی پشت این مساله است. خیلی از این فیلمها معرف زمان و مکان خود نیستند و فیلمی که آینه زمان و مکان خودش نباشد ضعیف است و فقط یک فیلم است. بعضی فیلمها را هر دههای میتوانستیم بسازیم. فیلمهای سال گذشته بیشتر معرف زمان و مکان هستند. بخش اعظمی از ایران تهران است و ما نباید اصرار داشته باشیم فیلمهایمان را به آفریقا و سومالی ببریم. فیلم اولیها هم توانسته بودند استقلال خودشان را رعایت کنند.
کثیریان: بیشتر فیلم اولیها ابتدا دستیار کارگردان بودند و به همین دلیل سینما را بلد بودند.
شرکاء: حضور پر شور فیلم اولیها در جشنواره فیلم فجر امسال نشان داد اینکه میگویند سینما مرده، درست نیست و سینما خیلی هم زنده است.
سیف: من «استرداد» را نیدیدم اما با نظر آقای فهیم مخالفم که چون طرف افسر شاهنشاهی است پس تحریف در تاریخ صورت گرفته و فیلم موافق جمهوری اسلامی نیست. ما نیاز به فیلمهایی داریم که قهرمانسازی کند.
ما به فیلمهایی مثل «استرداد» و «عقاب صحرا» نیاز داریم. ما باید تمرین کنیم که فیلمهایی با این فضا سازی داشته باشیم. به نظرم «دربند» خیلی خوب بود. «روز روشن» غافلگیر کننده است. «خسته نباشید» هم خیلی فیلم خوبی بود و «دهلیز» را هم دوست داشتم. من قبلا از شعیبی فیلم دیده بودم و دوست داشتم. این را هم خیلی خوب درآورده بود.
عکسها: علی چاشنیگیر
58246
نظر شما