شیرزاد عبداللهی

غلامحسین الهام معاون رئیس جمهور، در همایش ملی جمعیت، تعالی و راهبردها که در وزارت کشور برگزار شد، گفت: «زماني كه تعداد اعضاي خانواده به سه تا چهار نفر محدود شود كودك با آسيب‌هاي رواني و كمبود عاطفه روبه‌رو مي‌شود و معضل اجتماعي كودك خياباني يكي از عوارض تعديل جمعيت است‌.» وی با بیان اینكه در آینده برای نسل تك فرزند، عمه، عمو، خاله و دایی وجود ندارد، اظهار داشت: « كوچك شدن خانواده‌ها منجر به این می‌شود كه فرزند آن خانواده به كوچه و خیابان پناه ببرد». خبرگزاری دولتی ایرنا این جمله آقای الهام را تیتر کرده بود: «‌تك‌فرزندی در آینده منجر به معضل اجتماعی كودك خیابانی می‌شود». آقای الهام یا تعریف کودک خیابانی را نمی‌داند یا برای دفاع از یک ایده سیاسی در حق خانواده‌های کم فرزند قضاوت ناروا می‌کند. چنین گزاره‌ای پایه کارشناسی ندارد و نه تنها برای افراد عادی جامعه باورپذیر نیست بلکه خانواده‌های تک فرزند آن را توهین به خود تلقی می‌کنند. متاسفانه برخورد سیاسی با مفاهیم اجتماعی تبدیل به یک معضل ملی شده است و آقای الهام که خودشان فقط دو فرزند دارند، معلوم نیست بر اساس کدام سند و تحقیق و تجربه به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند؟

ماده 1 آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی، کودک خیابانی را چنین تعریف کرده است: «فرد کمتر از 18 سال تمام که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می‌برد، اعم از کودکی که هنوز با خانواده خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است یا کودکی که خیابان را خانه خود می‌داند و رابطه او با خانواده به حداقل رسیده یا اساسا چنین ارتباطی وجود ندارد.» پدیده کودکان خیابانی با فقر مالی و فرهنگی خانواده‌ها و پدیده تکدی‌گری در هم تنیده است. تحقیقات نشان داده که این کودکان متعلق به خانواده‌های حاشیه نشین شهرهای بزرگ، اغلب توسط پدر یا سرپرست خانواده به شدت کتک می‌خورند و در مواردی پدران برای تهیه پول مواد مخدر خود، کودکان را برای کار یا گدایی به خیابان می‌فرستند و حتی آنها را به گدایان حرفه‌ای یا افراد خلافگار دیگر اجاره می‌دهند. نگاهی به لباس و سر و وضع ظاهری این کودکان در چهارراه‌های شهر در حال فروش پفک و بیسکوييت و آدامس و دودکردن اسپند، نشان می‌دهد که اغلب فقیر و گرسنه‌اند و هیچ شباهتی به فرزندان خانواده‌های تک فرزند و کم فرزند ندارند. البته کودکان خیابانی هم مستحق برخورداری از یک زندگی شایسته هستند. تغذیه مناسب، امنیت و آموزش از حقوق ابتدایی ین کودکان است .

در بحث‌های کارشناسی این همایش، 25 مقاله در زمینه تاخیر ازدواج و پیامدها، باروری پایین و پیامدها، پیامدهای اجتماعی سالخوردگی جمعیت، روند ثبت مهاجرت و وقایع حیاتی در کشور، چشم انداز جمعیت و معیشت روستایی ایران، کیفیت جمعیت، کار و زندگی و... ارائه شد که هیچکدام به اندازه سخنرانی جنجالی الهام بازتاب رسانه‌ای نداشت. بحث این نیست که چرا آقای الهام با اینکه خودش از الگوی خانواده کم فرزند پیروی کرده، طرفدار خانواده پرفرزند است. این مطلب هم که افزایش جمعیت خوب است یا بد، اینجا مورد بحث نیست. اشکال صحبت‌های ايشان اینجاست که بدون دلیل و سند پای کودکان خیابانی را به میان یک بحث علمی کشیده است و نتیجه گیری کرده که بچه‌های خانواده‌های کم‌فرزند سر از خیابان درمی‌آورند. ایشان با یک تلفن به کانون کارآموزی کودکان یا سازمان بهزیستی درمی‌یافت که تصور اشتباهی از کودک خیابانی در ذهن دارد.

اگر آقای الهام نیاز داشته که در سخنرانی، خانواده‌های کم جمعیت و تک فرزند را نکوهش کند، باورپذیرتر بود که می‌گفت فرزندان این خانواده‌ها بیش از حد به پدر و مادر وابسته‌اند و بدون اجازه اولیا توی کوچه و خیابان پا نمی‌گذارند!

مديركل دفتر آمار جمعيتي ثبت احوال درباره تعداد جوانان در سن ازدواج گفت: 23ميليون و 800هزار جوان در سن ازدواج در كشورمان زندگي مي‌كنند كه از ميان آن‌ها 11 ميليون و 200هزار نفر ازدواج نكرده‌اند. وی افزود: "در هر ساعت 16 طلاق در كشور اتفاق مي‌افتد". خانواده‌های ایرانی که دارای پسر و دختر در سن ازدواج هستند، اغلب، عواملی مانند بیکاری جوانان، پایین بودن دستمزدها، گرانی بهای مسکن و اجاره خانه و نرخ بالای تورم و گرانی را در تاخیر ازدواج و تسریع طلاق فرزندان خود موثر می‌دانند. بسیاری از جوانان 25 تا 35 ساله هم گلایه می‌کنند که شرایط مادی حداقلی برای تشکیل خانواده را ندارند. با توجه به اين مسائل، بهتر این بود دولتی که الهام در آن پست معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری را بر عهده دارد، زمینه‌های مادی ازدواج و افزایش باروری را از طریق رونق اقتصادی، کاهش تورم، افزایش اشتغال و بالا بردن دستمزدها فراهم می‌کرد.

اگر دولت کنونی در 7 سال گذشته در انجام وظایف ذاتی خود در حوزه اقتصاد و معیشت خانواده‌ها درست عمل می‌کرد، احتمالا جمعیت هم به طور طبیعی افزایش پیدا می‌کرد. البته موضوع افزایش و کاهش جمعیت مبحثی پیچیده و چند ساحتی است و در کنار عوامل مادی باید به تغییر در دیدگاه جامعه و بخصوص جوانان درباره ازدواج و باروری اشاره کرد. افزایش درصدجمعیت شهرنشین، بالارفتن میزان سواد به خصوص در میان زنان و دختران، تبدیل خانواده‌های گسترده سنتی به خانواده سلولی، الزاماتی مانند زندگی در آپارتمان‌های کوچک، بالا رفتن هزینه نگهداری فرزند از جمله هزینه تحصیل و توجه بیشتر خانواده‌ها به آینده فرزندان از جمله عوامل تشویق کننده به داشتن فرزند کمتر بوده است. سر آخر اینکه باروری و تعداد فرزندان امری سلیقه‌ای و خصوصی است.

در اینجا بدون قضاوت یا نتیجه گیری، نرخ رشد جمعیت در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنم. نرخ رشد جمعيت كشور مطابق سرشماری سال 90 ، 1.3 درصد بود و ایران در رتبه‌بندی جهانی جایگاهی متوسط (رتبه 95) را در میان بیش از 200 کشور داراست. برای درک مفهوم این رتبه ، جایگاه بعضی کشورها را از نظر شاخص رشد جمعیت یادآور می‌شوم . کشور چین با رشد جمعیت نیم درصدی، از سال‌ها پیش داشتن بیش از یک فرزند را ممنوع کرده است. رشد جمعیت در کشورهایی مانند ژاپن، روسیه، بلاروس، آلمان، کوبا، جمهوری چک، ارمنستان و گرجستان منفی است یعنی جمعیت به جای افزایش در حال کاهش است. در میان کشورهای در حال توسعه، هند 1.3 درصد ، ترکیه 1.2، مصر 1.8 درصد و برزیل 9 دهم درصد رشد جمعیت دارند.

جمعیت کره زمین از مرز 7 میلیارد نفر گذشته است. سه کشور پرجمعیت جهان به ترتیب عبارتند از: چین، هند و ایالات متحده آمریکا. میانگین رشد جمعیت در جهان از سال 2011 میلادی به بعد 1/1 درصد است و نرخ رشد جمعیت در ایران از میانگین جهانی بالاتر است. ایران بیش از 76 میلیون جمعیت دارد. جمعیت ایران یک درصد جمعیت جهان است، از نظر آمار جمعیت هجدهمین کشور پرجمعیت دنیا است و از نظر جمعیت دهمین کشور در آسیا و سومین کشور در منطقه است.

کد خبر 282291

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۹:۱۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۴
    23 0
    هر کی از راه میرسه یک چیزی میگه.مطالعه و تحقیق سیخی چند؟
  • ارمان IR ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۶
    24 0
    11 میلیون جوان ازدواج نکرده !!! فکر میکردیم فقط ما مجرد موندیم !

آخرین اخبار