در سال 1391 اخبار مربوط به دانش و رخداد زمینلرزه های مخرب در سطح بین المللی و در ایران یکی از مهمترین موارد مرتبط یا سوانح طبیعی بود و البته موجب خسارت و تلفات مهمی هم شد. در این یادداشت با مروری بر این اتفاقات نگاهی هم به چشم انداز پیش رو برای سال 1392 خواهیم داشت.
1- در روز 23 فروردین 1391 در ساعت 13:08 بعد از ظهر وقت تهران زلزله ای با بزرگای 7.8 در منطقه «آچه» اندونزی در فاصله حدود ٤٠٠ کیلومتری غرب ساحل جزیره سوماترا رخ داد. امواج سونامی تا ساعت 17 به وقت ایران به سواحل سوماترای اندونزی و تا حدود ساعت 20 همان روز به سواحل جنوب شرقی ایران رسید. زلزله دوم همان روز با بزرگای 8.2 دو ساعت پس از زلزله اول در 360 کیلومتری ساحل سوماترا اندونزی رخ داد . با توجه به سرعت امواج سونامی برای زلزله های کم ژرفا برآورد شد که ساعت حدود ١٨ به وقت تهران امواج آب حاصل از لرزه اصلی به سواحل سوماترا برسد.به همین دلیل در جزیره سوماترا و کشورهای سواحل اقیانوس هند هشدار سونامی داده شد که سواحل را ترک کنند چرا که ممکن بود همین امواج صدمات و آسیبهایی به همراه داشته باشند. پس از زلزله بزرگ سال 2004 در سواحل سوماترا، اندونزی یک سامانه هشدار مجهز با 120 ایستگاه لرزه نگاری را راهاندازی کرده است، با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در اعلام هشدار سونامی و همچنین مشخصات دو زمینلرزه یاد شده، شاهد تکرار وقایع تلخ آن سال در سواحل سوماترا و اقیانوس هند نبودیم. بر اساس محاسبات صورت گرفته امواج حاصل از لرزه اصلی و پسلرزه آن در حدود ساعت 20 تا ٢٣ به وقت تهران به سواحل جنوب شرقی ایران رسید که با توجه به فاصله کانون زلزله تا دریای عمان و خلیج فارس امواج احتمالی، دامنه بسیار کمی داشت و خطر چندانی نداشت و تنها در دستگاههای نشانگر و سنجشگرهای ارتفاع آب، امواج ورودی به خوبی ثبت شد.
2- در روز 21 مرداد 1391، دو زمین لرزه پی در پی اولی در ساعت 16:53 با بزرگای 6.4 در فاصله 23 کیلومتری اهر و دومی در ساعت 17:04 با بزرگای 6.3 در 30 کیلومتری اهر در حدود 50 کیلومتری شمال شرق تبریز موجب خسارت جانی و مالی و هراس مردم در پهنه رومرکزی در استان آذربایجان شرقی شد. این زلزله ها با ژرفای کانونی حدود 10 کیلومتر و سازوکار امتدادلغز بوده اند و در چهار ساعت بعد از لرزه دوم 17 پسلرزه با بزرگای بین 3 تا 5 در شبکه لرزه نگاری باند پهن پژوهشگاه در محدوده رو مرکزی - حدفاصل اهر و ورزقان - رخ داد. در بیست و چهار ساعت اول پس از رخداد 35 پسلرزه در شبکه لرزه نگاری باند پهن پزوهشگاه ثبت شد. پسلرزه ها از سوی شبکه لرزه نگاری باند پهن پژوهشگاه زلزله در تمام هفت ماهه بعد از رخ داد تا پایان سال 91 در محدوده رو مرکزی - حدفاصل اهر و ورزقان - ادامه یافت و پیش بینی می شود تا حدود یک سال تا 18 ماه پس از رخداد نیز این پسلرزه ها در پهنه رومرکزی ادامه یاید. تلفات جانی 307 کشته و 3037 مجروح و120 هزار نفر جمعیت تحت تاثیر رخداد و خرابی در روستاهای پهنه رومرکزی در محدوده اهر و ورزقان و همچینین هریس گزارش شد. هراس مردم موجب استقرار در محدوده هوای باز در شهر های مذکور و همچنین شهر تبریز بود. بیشترین تلفات انسانی از روستاهای باجه باج، گوردره و دبنو و شهر ورزقان گزارش شده است.همچنین این زمینلرزه در شهرهای تبریز،مرند، بستان اباد، صومعه سرا، اردبیل، بوکان، آستارا، خوی، سلماس، پارس آباد مغان، شبستر، مشکین شهر، سلماس، رشت، مهاباد، بناب، ارومیه، ممقان، هادیشهر، بوکان، مراغه، میانه، میاندوآب احساس شد. از نظر اهمیت خطر زمینلرزه در تبریز در اثر جنبا شدن گسل شمال تبریز، این زلزله های دوگانه ورزقان در سال 1391 به عنوان زنگ خطر و هشدار تلقی شد و اهمیت این رخداد ها موجب شد تا محققان در ماههای بعد از زمینلرزه های ورزقان به مساله خطر زلزله در تبریز اهمیت ویژه دهند. این بررسی ها همچنان در سال 1392 ادامه خواهد یافت.
در یک بررسی از تعداد 258 تلفات اعلام شده این زمین لرزه (از سوی پزشکی قانونی آذربایجان شرقی) 171 زن (66.3 درصد) و 87 تن مرد (33.7 درصد) بودند. 52 تن از فوتشدگان زیر 10 سال، 17 تن 10 تا 19 سال، 54تن 20 تا 39 سال، 38 تن 40 تا 59 سال، 58 تن 60 تا 79 سال، 24 تن 80 سال به بالا، بودند. نکته مهم در این زلزله آسیب پذیری زیاد کودکان و سالخوردگان در این زلزله بود (32درصد بالای 60 سال و 52 نفر، 20درصد زیر 10 سال). زلزله ها در عصر بیست و دومین روز از ماه مبارک رمضان رخ داده اند، که به نظر می رسد که از بعضی از مردم (به ویژه مردان میانسال) در این ساعات بعد از ظهر همچنان در بیرون از منزل مشغول کار وفعالیت بوده اند و البته بعضی دیگر در منزل مشغول استراحت. بدیهی است که آنها که در پهنه رومرکزی در ساختمان و زیر سقفی بوده اند در معرض بیشترین خسارتهای جانی ناشی از زلزله قرار گرفته اند.
وقتی چنین زمین لرزه هایی با بزرگای کمتر از 7 در منطقه ای عمدتا روستایی (پهنه کانونی در منطقه ای روستایی واقع بود) چنین تبعاتی در سطح ملی می تواند ایجاد کند می توان تصور کرد که هنگام زمینلرزه ای شدید در محدوده ای شهری (به وِیژه در کلانشهری مانند تهران یا تبریز ) چه پیامدهای سنگینی قابل انتظار خواهد بود. استان آذربایجان شرقی یاد آور رخداد مخرب ترین زمینلرزه های تاریخ فلات ایران (زلزله های تاریخی تبریز و آخرین انها زمینلرزه 232 سال قبل 1780 میلادی در تبریز) است. با نگاه به نبود لرزه ای برای زلزله ای با بزرگای بیش از بزرگای 7 برروی گسل شمال تبریز به مدت بیش از 232 سال، و وقوع زلزله های دوگانه شدید با بزرگای بیش از 6 بر روی گسل جنوب اهر توجه را به زمینلرزه های مخرب احتمالی بعدی در این گستره جلب کرده است.
3- در تاریخ 15 آذر ماه 91 زمین لرزه ای در زهان استان خراسان جنوبی رخ داد. زلزله با بزرگای 5.4 در غرب آفین در خراسان جنوبی در ساعت 20:38 رخ داد. کانون زلزله در امتداد شمال غربی گسل نوزاد رخ داده است که زلزله های تاریخی 763 و 1493 میلادی- هر دو با بزرگای براورد شده بیش از 7- در اثر جنبایی آن اتفاق افتاده اند.علاوه برضعیف بودن ساختمان های منطقه زلزله زده در خراسان جنوبی، کم عمق بودن زلزله نیزمی تواند دلیل محکمتری برای بروز این میزان خسارت باشد. عمق زلزله زهان کمتر از 10 کیلومتر اعلام شد از این رو خسارت زیادی وارد کرده است زیرا قدرت تخریب زلزله هایی با عمق کم در پهنه رومرکزی همواره بسیار بیشتر از زلزله های با عمق زیاد است. زیرا زمانی که عمق زلزله کم است تکان و شتاب آن بر سطح منطقه ای که زلزله رخ می دهد بیشتر است حال اکثر ساختمان ها در آن منطقه مقاوم نباشند خسارات زیادی را متحمل خواهند شد.در روز اول 25 پس لرزه با بزرگای بیش از 2 ثبت شد این زلزله مربوط به سامانه گسل آفین با روند شرقی- غربی بود که در غرب ˈ آفین ˈ و 46 کیلومتری جنوب شرق قائن در خراسان جنوبی قرار دارد. این زلزله در 46 کیلومتری غرب گسل ˈ آبیزˈ رخ داده که در 20 اردیبهشت 76 زلزله ای با بزرگای 7.2 در ˈ اردکول قائن ˈ را سبب شده است. روندهای این منطقه شمال غربی - جنوب شرقی است و گسل های آبیز ، نوزاد و فردوس در این منطقه قرار دارند. زلزله های تاریخی سالهای 763 و 1493 میلادی با بزرگای بیش از 7 بر اثر جنبانی سامانه گسلی نوزاد رخ داده است. از آنجا که ایران بر روی کمربند زلزله قرار دارد ، وقوع آن در کشور ما امری طبیعی است اما باید با تمهیدات لازم و ساخت سازهای اصولی نحوه مقابله با این پدیده طبیعی را فرا بگیریم تا جلوی خسارات زیاد گرفته شود بر اثر این زلزله شش نفر کشته و 14 نفر مجروح شدند. همچنین 16 روستا دچار تخریب و خسارت شده اند و از این تعداد پنج روستا به طور کامل تخریب شد.
4- در سال 1391 به دهمین سالروز زلزله 1 تیر 1381 چنگوره آوج، پنجاهمین سالروز زمین لرزه 10 شهریور 1341 بوئین زهرا و شصتمن سالروز زمین لرزه ترود (23 بهمن 1331 در جنوب شاهرود) رسیدیم.
4-الف - در اول تیر 81 زلزله چنگوره آوج با بزرگای 6.3 در ساعت7:28 بامداد به وقت محلی روستاهای چنگوه و آبدره از شهرستان آوج در استان قزوین را به لرزه در آورد. در اثر این رخداد دو روستای یاد شده کاملا تخریب شدند، و خسارات عمده ای به شهر آوج وارد آمد. گسل چنگوره در ادامه غربی گسل زمینلرزه ای ایپک ( پس از محدوده پهنه خورد شده آبگرم) که جنبایی اش زمینلرزه 1341 بوئین زهرا -با بزرگای 7.2-را موجب شد قرار دارد. زلزله اول تیر ماه 1381 چنگوره (آوج) در منطقه وسیعی در غرب ایران را (در حدود 250 کیلومتری غرب تهران) به لرزه درآورد. این ناحیه در غرب تاکستان - همدان در راستای دره ای با جهت عمومی شرقی - غربی، در غرب روستای آبگرم واقع است (حدفاصل استانهای قزوین و همدان و عمدتا در شهرستان آوج از استان قزوین). تلفات جانی 261 کشته و 1300 مجروح گزارش شد. خسارتهای زلزله به طور کلی در حدود 50 روستا (که بیشترشان خسارتهای جزئی تا کلی دیده اند) قابل مشاهده بود.
4-ب: در شهریور ماه 91 نیز پنجاه سال از زمین لرزه 10 شهریور 1341 بوئین زهرا گذشت. شهر بویین زهرا در منطقه ای تاریخی در جنوب دشت قزوین واقع شده است. زمین لرزه اول شهریور 1341 با بزرگای Ms=7.2 پهنه وسیعی در ناحیه دشت قزوین و باختر تهران را بشدت به لرزه درآورد. این زمین لرزه در برآوردهای رسمی با 12225 کشته، 2776 مجروح و تخریب 21000 خانه همراه بود. ناحیه رومرکزی در جنوب شهر بوئین زهرا و از شمال آوج (آبگرم) در باختر، تا شمال ساوه (دوزج) و باختر تهران (جنوب کرج) در خاور، گسترده شده بود. در این زمینلرزه بسیاری آثار و مکانهای قدیمی و تاریخی شهرستان بویین زهرا از جمله قلعه باستانی رودک ویران شد. جنبایی گسل زمینلرزه ای ایپک مسبب زمینلرزه 1341 بوئین زهرا شده است در پی این زلزله بود که غلامرضا تختی برای گرداوری کمک شخصاً به خانه های مردم میرفت و از آنها برای آسیب دیدگان زمین لرزه پول میگرفت. در روستای توفک که توسط جمعیت صلیب سرخ کشور هلند در سال 1342 بازسازی شده است، هنوز از ساختمانهای ساخته شده پس از زلزله استفاده می شود. روستای توفک پیش از رخداد زلزله در سوی شمال موقعیت امروزی روستا واقع بوده است و بازسازی منزلهای مسکونی، مدرسه، مسجد، حمام و مرغداری در محلی در جنوب روستا (در مجاورت روستای تخریب شده) صورت گرفته است. مدرسه توفک با کمی تغییر نسبت به آنچه در سال 1342 ساخته شده است، هم اکنون نیز با نام دبستان امام حسین (ع) مورد استفاده است. مسجد ساخته شده در سال 1342، هم اکنون به طور کامل گسترش یافته و در ابعاد بسیار بزرگتر از آنچه در سال 1342 ساخته شده بود بازسازی شده است. البته بقایای دیوارهای مسجد اولیه هنوز موجود است. منزلهای مسکونی به صورت یک در میان بر اساس آنچه درکشور هلند مرسوم است به صورت قرار دادن یک فضای خالی بین دو منزل به عنوان حیاط، فضای سبز یا گاراژ ساخته شده اند، که پس از تحویل این منازل به اهالی، ساکنان روستا، حد فاصل این منزلها را با خانه هایی به سبک خانه سازی روستایی در ایران پر کرده اند؛ به نحوی که امروز در کوچه های این روستا یک منزل بازسازی شده توسط صلیب سرخ هلند و یک خانه روستایی ایرانی (یک در میان) در کنار هم و متناوب وجود دارند. بازسازی توفک همچنین شامل ساختن حمام و مرغداری در این روستا بوده است. تعداد منازل ساخته و تحویل شده به اهالی بیش از 80 واحد بوده است. همچنین صلیب سرخ هلند بازسازی روستای دوزج را در جنوب پهنه رومرکز مهلرزه ای نیز بر عهده داشته است.
4-ج: 23 بهمن 91 شصتمین سالروز زلزله طرود در 23 بهمن 1331 بود. زمینلرزه در دهستان طرود در کنار کویر مرکزی ایران و در 135 کیلومتری جنوب شاهرود رخ داد. روستای طرود در آن زمستان 1331 حدود 3200 نفر جمعیت داشت و در شمال کویر مرکزی ایران واقع است. زلزله در زمانی رخ داد که ایران به لحاظ سیاسی در سال پایانی دولت مرحوم دکتر محمد مصدق، وضع کم ثباتی داشت. به نحوی که هفت ماه بعد از این زلزله، کودتای آمریکایی-انگلیسی 28 مرداد 32 با حمایت و اجرای عوامل داخلی آنها بر علیه دولت وقت انجام شد و در نتیجه کودتا، سپهبد زاهدی در راس دولت نظامی بر سر کار آمد. همین مسائل احتمالا بر عدم امکان توجه حکومت مرکزی به روستای زلزله زده ای به نام طرود (علاوه بر آسیب پذیری عمومی مملکت ما در مقابل سوانح طبیعی در ابتدای دهه 30 شمسی) افزوده است. به این ترتیب اولین کوششهای بازسازی در طرود حدود دو سال بعد از رخداد زمینلرزه 1331 طرود به تاخیر افتاد. دولت وقت 90 خانه مسکونی (که به خانه های دولتی مربوتند، در امتداد 9 کوچه در راستای شرقی-غربی ساخته شده اند و هنوز مورد استفاده اند) در کنار ویرانه های طرود ساخته و به بازماندگان تحویل داد. به نظر می رسد گسل مسبب این زمینلرزه همین گسل طرود بوده و پهنه کانونی در نزدیکی همین روستای طرود واقع بوده است. زلزله در ساعت 11:44 صبح و هنگامی رخ داد که بیشتر مردان روستا برای کار کشاورزی در بیرون منازل به سر می بردند. از سوی دیگر ژرفای کم زلزله طرود علاوه بر وقوع زمینلرزه در تنها منطقه مسکونی در این ناحیه کویری به همراه بافت روستایی و نامقاوم منازل مسکونی موجب تخریب کامل روستا شده، گرچه وقوع زلزله در میانه روز، باعث شد تا اولا بسیاری از مردان بیرون از روستا مشغول کار باشند و از سوی دیگر اهالی ساکن در روستا بیدار باشند و بنابراین تعداد کشته ها به 800 نفر (حدود حدود یک چهارم جمعیت طرود در آن زمان) محدود ماند (چه بسا اگر این زلزله در نیمه شب رخ داده بود اکثر ساکنان کشته شده بودند). کار زنان بیشتر نخریسی و پارچه بافی بود. در 19 بهمن 91 فرصتی برای نگارنده فراهم شد تا از این منطقه بازدیدی داشته باشد.
در این منطقه، در 5 شهریور 1389 نیز زلزله ای با بزرگای 5.7 در کوه زر (در حدود 50 کیلومتری شمال غرب طرود) رخ داد که با 4 نفر کشته همراه بود. در اثر زلزله 1331 طرود بیشتر خانه ها فرو ریخت و بیشتر کشته ها از زنها و کودکان بودند. در اثر زلزله خاک و غبار غلیظی برخاست. تقریبا تمام خانه ها و بناهای روستا فرو ریخت (غیر از یک خانه مسکونی که هنوز هم بعد از 60 سال سر پاست!). اولین گروه امدادگر از ژاندارمری و سپس از ارتش و جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به طرود رفتند. پس از این زلزله علی رغم پیشنهاد حکومت که مردم طرود به نزدیکی ورامین برای اسکان منتقل شوند، بیشتر بازماندگان ترجیح دادند که در همان محل بمانند. برای اسکان مردم در سال 1333، 90 خانه روستایی یاد شده، احداث شد و به مردم تحویل شد. بر اساس بررسی هایی که نگارنده انجام داد، جمعیت بازمانده پس از زلزله طرود (آنها که زنده ماندند و طرود را ترک نکردند) به حدود 600 تا 700 نفر بالغ می شد. جمعیت طرود در سال 1385 حدود 3500 نفربوده است و بنابراین بر اساس برآورد های موجود، در سال 85 جمعیت به حدودی برابر با جمعیت در حدود سال 1330 رسیده است.
5- اکنون فرصتی است که نگاهی مجدد به نحوه آسب پذیری کشور مان شصت سال بعد از زلزله 1331 طرود بیاندازیم. پنجاه و یکسال پس از زلزله طرود، آسیب پذیری بالا و رخداد زمینلرزه با بزرگایی تقریبا مشابه ولی کمتر (6.5) در نزدیکی شهر بم در بامداد 5 دیماه 8، موجب کشته شدن بیش از 33000 نفر (حدود نیمی از ساکنان در شهر بم در آن شب 5 دیماه، و پرتلفات ترین زلزله ایران در 231 سال گذشته، بعد از زلزله 1780 م تبریز) شد. در سال 1391، در شصتمین سال بعد از زلزله طرود با تمام توسعه ای که در کشور رخ داده است، و با وجود اینکه بیشتر طبقه تحصیل کرده و مدرن جامعه ایرانی در همین حدود 6 دهه رشد کرده و به عرصه آمده است، در 21 مرداد 91 با رخداد زمینلرز ه های دوگانه ورزقان در استان آذربایجان شرقی در یک پهنه رومرکزی، 307 نفر از هموطنان ما کشته شدند. این در حالی بود که در پهنه کانونی فقط چندین روستای پراکنده وجود داشت، و نزدیک ترین شهر نسبتا کم جمعیت (ورزقان با فاصله حدود 15 کیلومتری از کانون زلزله) بر اساس سرشماری 1385، حدود 3500 نفر و شهر اهر در حدود 25 کیلومتری کانون زلزله حدود 85 هزار جمعیت (بر پایه همان سرشماری) جمعیت داشته اند (و البته هیچکدام در پهنه با بیشترین شده واقع نبوده اند). روستای باجه باج در فاصله حدود 5 کیلومتری کانون زمینلرزه ورزقان قرار داشت و 44 نفر از تلفات زمینلرزه ورزقان مربوط به این روستا با حدود 460 نفر جمعیت بوده است (زلزله های دوگانه ورزقان در ساعت 16:53 و 17:04 بعد از ظهر ماه رمضان رخ داد و علاوه بر اینکه بیشتر مردم بیدار بودند، اکثر مردان روستایی در خارج از منازل مشغول کار کشاورزی و دامپروری بودند). با این حال حدود 10% جمعیت باجه باج کشته شدند. زلزله ورزقان نشان داد که همچنان و تا اطلاع ثانوی مساله آسیب پذیری در بافت فرسوده و نامقاوم شهری و روستایی ما اولویت اصلی ما از نظر ایمنی در برابر زلزله و سایر سوانح طبیعی است. این شرایط و میزان تلفات انسانی در کشور ما 60 سال پس از زلزله طرود نشان می دهد که همچنان مساله ایمنی جانی مهمترین مشکل ما از نظر ایمنی در برابر زلزله است. و رخداد هر زمینلرزه شدید دیگر (با بزرگای بیش از 6) در ناحیه ای پر جمعیت در کشور ما (به نحوه که کانون زمینلرزه در کنار یا درون پهنه ای شهری یا روستایی ایران قرار گیرد) موجب تلفات انسانی زیاد و غیر قابل جبران خواهد شد. چنین شرایطی با توجه به قرارگیری بسیاری از نواحی شهری و روستایی ما در کنار یا بر روی گسلهای فعال لرزه زا در فلات ایران بسیار محتمل است. در سال 1392 توجه ویژه به این خطر در نواحی شهری و مسکونی در نزدیکی گسلهای فعال به ویژه برای برای زلزله های با بزرگای بیش از 6 خواهد بود.
6- تمرکز جمعیت و زیر ساختهای حیاتی در شهرهای تهران و کرج و در حد فاصل تهران و کرج نشان می دهد که وضعیت ایمنی لرزه ای تهران اهمیت ویژه در سطح ملی داشته و باید با حمایت مؤسسات پژوهشی ذیربط و به صورت شبکه ای و هدایت کار در یک شورای راهبردی مساله لرزه خیزی پهنه استان تهران، در سال 1392 بررسی جدی شود. زمینلرزه های تاریخی در سال330 قبل از میلاد، 855 م، 1384 م و 1830 میلادی موجب تخریب شهر باستانی ری (و درمورد آخر: تهران) شد، و همچنین زمینلرزه باستانی 3000 سال قبل احتمالا موجب ویرانی تمدن قیطریه در شمال تهران شده است. گسل شمال تهران از جمله خطرناک ترین گسلهای پایتخت است که در صورت وقوع زلزله شدید – با بزرگای6 یا بالاتر- با تخریب وسیع در پهنه گسله همراه خواهد بود. بر روی این پهنه گسله اکنون 2 میلیون و دویست هزار نفر جمعیت زندگی میکنند. تجربه زلزله 12 مه 2008 ونچوان چین (با بزرگای 7.9) نشان می دهد که از کل تلفات حدود 70000 نفر تلفات این زمینلرزه بیش از 80% کشته ها مربوط به شهر ها و روستاهایی بوده اند که در فاصله صفر تا 15 کیلومتری از گسل زمینلرزه ای ونچوان زندگی می کردند. بنابراین مساله ریسک بالای زلزله در اثر تراکم بالای جمعیت در پهنه نزدیک به گسلهای فعال مساله ای کاملا جدی است.
7- شش دهه مطالعه زمینلرزه های ایران که بیشتر فعالیتهای پژوهشی مرتبط به آن در پنج دهه (بعد از زلزله 1341 بویین زهرا) صورت گرفته است، نشان می دهد که تا کنون زلزله های با بزرگای بیش از 6 هرگاه در پهنه ای روستایی یا شهری رخ داده اند میزان تلفات تقریبا در تمام این مدت 6 دهه تا کنون بیش از یکصد نفر بوده است. به نحوی که کانونا زلزله های دوگانه ورزقان 21 مرداد 1391 که در پهنه ای کاملا روستایی واقع بود با بزرگایهای 6.4 و 6.3 موجب بیش از 300 نفر تلفات شد. این نکته مهم از نظر تلفات همچنان بالا در زلزله های شدید (بزرگای 6 یا بیشتر) مساله ای جدی است که با درجه اول اهمیت باید مورد توجه قرار گیرد.
8- از سوی دیگر در کشور های توسعه یافته با تلفات کمتر ولی بعضا خسارتهای شدید اقتصادی در هنگام زلزله ها مواجه هستیم. به عنوان مثال، رخداد بزرگای زلزله ای با بزرگای بیش از 6 نطیر زلزله 22 فوریه 2011 کرایست چرچ نیوزیلند (با بزرگای 6.3 و شتاب حداکثر 1.8g) که کانون زلزله دقیقا در منطقه پرجمعیت شهری قرار داشت، تعداد تلفات 185 نفر بیشتر نبود ولی با 12 میلیارد دلار خسارت در رده یکی از پرخسارت ترین زلزله های دهه دوم سده بیست و یکم فرار گرفت. همچنین زمینلرزه 17 ژانویه 1994 در نورت ریج در جنوب کالیفرنیا که با بزرگای 6.7 و ژرفای 19 کیلومتر و در نزدیکی پهنه پرجمعیت با شتابی نزدیک به 2g با 57 نفر تلفات همراه بوده است ولی با براورد 25 میلیارد دلار خسارت، یکی از پر خسارت ترین زلزله های تاریخ ایالات متحده است. زمینلرزه ای با این نحوه خسارت (بیشتر اقتصادی و کمتر تلفات جانی) اگر در کشور های در حال توسعه رخ دهد (مثلا در شیلی) گرچه کشته های کمی داشته باشد، ولی می تواند چنان آسیب شدیدی به آن کشور وارد آورد که ورشکستگی یا لطفه جبران ناپذیر به زیر ساخت آن کشور تا چند نسل زندگی ساکنان ان کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
9- این مساله نیز باید در مورد ریسک زمینلرزه های ایران در سال 1392 با توجه به شرایط ویژه اقتصادی کشور در مقطع کنونی مورد توجه جدی واقع شود. یادمان باشد که 20 اردیبهشت 1392، شانزدهمین سالروز زمینلرزه اردکول قائن با بزرگای 7.2 است، و از آن موقع تا این زمان در سال 1392 فاصله ای 16 ساله است که طی آن زلزله ای با بزرگای بیش از 7 در فلات ایران رخ نداده است. آن هم در سرزمینی که بر پایه اطلاعات سده بیستم، در هر ده سال – به طورمتوسط – یک زمینلرزه با بزرگای 7 یا بیشتر در آن رخ داده است.
نظر شما