از نگاه رفتارشناسی، سفر یکی از ابزار آرامش روح و رفع خستگی جسم و روان است، سفر انسان را با ناشناختههای کشور خود و جهان آشنا کرده و با آداب و رسوم و فرهنگ ملی و بینالمللی آشنا میسازد. با توجه به این واقعیتها امروزه سفر به عنوان یکی از اقلام موجود در سبد اقتصادی خانواده گنجانده شده است. سفر به دو شکل داخلی و خارجی در تمام دنیا معمول بوده و در بسیاری از کشورها مثل چین، مالزی و اندونزی جابجایی داخلی مردم یکی از اقلام گردشگری را تشکیل میدهد. در کشور ما تب سفرهای خارجی در یک دوره زمانی شدت گرفت و تورهای مسافرتی نقد و اقساط تلاش کردند مردم را به سفرهای خارجی تشویق کنند. ترکیه، مالزی، عراق، قبرس و بعضی از کشورهایی که قانون عدم درخواست ویزا با ایران دارند، در صدر لیست مقاصد گردشگری بوده و هستند چه به صورت گروهی و چه به صورت فردی بسیاری از ما ایرانیان بارها به این کشورها سفر کردهایم.
اما آنچه در این بخش مورد توجه باید قرار گیرد، موضوع غرور ملی و شخصیت اسلامی – ایرانی ما است. هنوز بسیاری از جاذبههای گردشگری که حتی در خیلی از کشورهای دیگر نظیر آن وجود ندارد توسط درصد قابل توجهی از هموطنان دیده نشده که آنها به دیدار کشورهای خارجی رغبت بیشتری نشان میدهند. با توجه به شرایط سیاسی و فرهنگی کشورهای هدف باید دستگاههای نظارتی گردشگری مجموعهای از معیارها را در ترغیب گردشگری یا جلوگیری از سفر به کشورهای هدف مورد نظر قرار دهند. احترام به ایرانیان، عدم اهانت به باورهای دینی و سیاسی آنها، خوشرویی با افرادی که با قیمت گزاف ارز خارجی را تهیه کرده و به آن کشورها میروند، پذیرایی شایسته با شخصیت ما اصلیترین معیارهای ارزیابی در تبیین کشورهای هدف گردشگری باید باشند.
سفر اخیر گردشگران به مصر یا سفرهای زیارتی به حج عمره در حالی که مامورین سعودی رفتارهای ناخوشایندی با بسیاری از ایرانیان داشته و آنها را مجبور به صبر و انتظار برای بازدید از بعضی از مراکز میکنند، اهانت به شخصیتهای محترم کشور ما، رفتارهای ناخوشایندی است که بسیاری از افرادی که به حج عمره رفتهاند گواه آن هستند. حج واجب عبادتی است که باید انجام گیرد اما حج عمره یک زیارت مستحبی است و ضرورتی ندارد که ارز کشور ما برای خرید کالاهای چینی از بازار سعودی هزینه شود و تازه مشکلات اجتماعی و فرهنگی نیز برای ایرانیها فراهم شود.
در موضوع گردشگری به مصر معلوم نیست چه اصراری بر اعزام گردشگر به کشوری داریم که سی سال است صهیونیستها به راحتی در خیابانهای آنها رفت و آمد میکنند، پرچم رژیم اشغالگر قدس در قلب قاهره به اهتزاز درآمده اما کاسههای داغتر از آش خم به ابروی خود نمیآورند.
مگر 50 ایرانی شیعه چه خطری برای باورهای دینی مصریها دارند؟ اطمینان دارم که در پشت این رفتارها دست صهیونیستها قرار دارد که نمیخواهند روابط بین مردم ایران و مصر گرم و صمیمی شود. اما در مقابل این باور انتظار ما از اساتید دانشگاه و روشنفکران مصری این است که در مقابل چند سلفی ایستادگی کرده و اجازه ندهند منافع ملی، اقتصادی و سیاسی این کشور بزرگ و تاریخی بازیچه دست صهیونیستها قرار گیرد. شرایطی که ایرانیها در مصر به دیدار آثار باستانی رفتهاند و حتی به آنها اجازه نزدیک شدن به مراکز مقدس داده نشده و همراه با مامورین امنیتی آنها را به گردش وسیاحت بردهاند حکایت از نقل و انتقال اسرا در یک کشور دارد. چه اجباری برای اینگونه گردشگری وجود دارد؟ آیا صهیونیستها هم به این شکل در مصر حرکت میکنند؟ باید روشنفکران مصری به این سوال پاسخ دهند که خطر شیعه و ایرانیان بیشتر است یا وجود صهیونیزم و خطرات فطری ناشی از حضور آنها در مصر؟ مدیران نهادهای گردشگری نیز قبل از هر گونه حرکت باید به بررسی جوانب مختلف همت کنند و با اعزام کارشناسان و جامعهشناسان ضمن ریشهیابی واقعی مسائل نکات لازم را به اطلاع دولت و مردم ایران برسانند و به موازات آن نکات ضروری را به اطلاع مردم و دولت مصر نیز ارائه دهند.
47234
نظر شما