پس از سه دهه درگیری خونین بین چریکهای کرد ترکیه با دولت مرکزی، دولت آقای اردوغان با برخورداری از پشتیبانی ملی و عملکردی مناسب در صحنه داخلی و محیط بین الملل موفق شده است که فضای گفت و گو را با جریان ناآرام کردها، بازکند. طبیعی است که در این میان منافع برخی کشورها و جریانهای سیاسی داخلی دگرگون شده و باب ناسازگاری باز شود.
در درون ترکیه احزاب مخالف حزب حاکم فرصتی خوب بدست آورده اند تا بر سرعت و شدت انتقادات از دولت اردوغان بیافزایند. اما اگر از آنها پرسیده شود شما برای حل مساله کردها چه برنامه ای دارید؟ پاسخی ندارند و باز هم خواهند گفت که مبارزه را ادامه می دهیم تا کردها را ریشه کن کنیم. اگر بدانیم که کردها در بخش شرقی ترکیه در سرزمین مادری و ابا و اجدادی خود زندگی می کنند، آنگاه پی خواهیم برد که تا چه اندازه مخالفان حزب حاکم ترکیه نابخردانه می کوشند تا مساله کردها را از طریق حذف فیزیکی آنان حل کنند.
پرسش این است که آنها این گره کور را چگونه می خواهند باز کنند؟ حتی از آغاز تاسیس جمهوری ترکیه در سال 1923، حکومت ترکیه از بکار بردن نام کردها هم هراس داشت و آنان را ترکهای کوهی مینامید. منطقه کردنشین آناتولی تحریم شد و مردمان این منطقه در فقر و بیسوادی و توسعه نیافتگی باقی ماندند. نبود زمینههای اشتغال و بی سوادی و ظلم مضاعف حکومت مرکزی به کردها، سبب سیل مهاجرت کردها به مناطق پیشرفته ترکیه شد. این سیل مهاجران سبب تغییر ترکیب جمعیتی در شهرهای بزرگ ترکیه از جمله استانبول شد و به حاشیهنشینی و مسائل تبعی آن دامن زد. همین افراط کاریها برای حذف فیزیکی و ذهنی کردها از صحنه، سبب رادیکالیتر شدن جریان مبارزه شد. در این راستا در جریان مبارزه برای بقا و هویت از سوی کردها و مقابله برای حذف و کشتار و حل مساله از سوی حکومت در طی سه دهه منجر به کشته شدن حدود 40 هزار انسان شد.
علاوه بر سرمایههای انسانی که از بین رفته است و هیچگونه جایگزین و ما به ازایی نمیتوان برای آن گمان کرد، هزینه عملیات نظامی دولت علیه کردها سر به میلیاردها دلار می زند، مبالغی که در صورت هزینه کردن آن در عمران و آبادی آناتولی شرقی، جایی که کردهای ترکیه در آن سکونت دارند، میتواست به شکوفایی اقتصادی، کاهش بیکاری، رفع فقر و بی سوادی منطقه کردنشین ترکیه انجامد و از رادیکالی شدن جریان مبارزه بکاهد.
دولتمردان مخالف حزب حاکم اکنون که میبینند مساله کردستان در حال فروکش کردن و نوعی ایجاد ثبات در ترکیه و در نهایت بالارفتن جایگاه اقتصادی و سیاسی ترکیه در منطقه و جهان میشود، منافع ملی ترکیه را میخواهند فدای منافع حزبی خود کنند.
در برنامه حزب عدالت و توسعه، رساندن جایگاه ترکیه به 10 قدرت بزرگ جهان در چشم انداز 2023 است که صدمین سال تاسیس جمهوری ترکیه را جشن خواهند گرفت. برای رسیدن به این جایگاه پیروی از سیاست خارجی عثمانی تصویر شده است که غایت آن به حداقل رساندن مسائل با همسایگان و تعامل با پیرامون و تاثیرگذاری بر محیط بین الملل و ایفای نقش در صحنه بین الملل است.
در بعد اقتصادی، ثبات اقتصادی با کاهش تورم، چیرگی بر مشکل بیکاری، تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، افزایش صادرات محصولات صنعتی، توسعه توریسم، رشد اقتصادی و جلب سرمایه گذاری خارجی و در نهایت بهرهبرداری از حمل و نقل و ترانزیت و در نهایت پیوستن به اتحادیه اروپا. بسیاری از این اهداف برای ترکیه محقق شده و برای برخی دیگر نیاز به آرامش در محیط داخلی و خارجی دارد. در محیط پیرامون مساله سوریه و در درون مساله کردهای پ.کا.کا. ترکیه را در رسیدن به این اهداف باز می دارد.
در این برهه است که در رسانه های مخالف حزب حاکم، مخالفت با روند مذاکرات اوج گرفته است. یکی از این رسانههای ترک این شایعه را به راه انداخته است که گویا ایران مخالف روند مذاکرات دولت ترکیه با پ.ک.ک. است و به چریکهای کرد ترکیه پیشنهاد داده است که آنها وارد مذاکرات نشده و آن را متوقف کنند و در عوض ایران سلاحهای سنگین در اختیار آنها خواهد گذاشت، اما کردهای پ.ک.ک. این پیشنهاد را رد کرده اند. مبتدا و خبر این شایعه از بیخ و بن نادرست و غیرمنطقی است. معین است که برخی از جریانها، مخالف گسترش و تعمیق روابط بین دو کشور همسایه هستند و این شایعه را می پردازند و بزرگ می کنند و می پراکنند.
ترکیه و ایران به عنوان دو کشور قدرتمند خاورمیانه که با هم همسایه هستند، طبیعی است که منافع و نگرانیهای مشترکی داشته باشند. باید به یک نکته دقت کرد: کشورهایی که همسایه هستند، نمیتوانند همسایگی را لغو کنند؛ بنابراین به هر نحوی باید منافع همدیگر را تأمین و نگرانیهای یکدیگر را برطرف کنند. از اینرو همیشه کشورهای همسایه ناگزیرند تنش را با همسایگان خود کاهش دهند، در غیر این صورت هردو طرف زیان خواهند دید. ترکیه با توجه به سیاست جدید خود و با توجه به پیش گرفتن سیاست خارجی مبتنی بر سیاست خارجی عثمانی، میخواهد سیاست خارجی مثبتی را با بیشترین تعامل با همسایگان و ایفای نقش در محیط بین الملل را در پیش گیرد و به دنبال رساندن تنشها به حداقل ممکن است. بنابراین ترکیه به دلیل منافع مشترکی که با ایران دارد هرگز علاقهمند به داشتن روابط تنش آمیز با ایران نیست. ایران و ترکیه منافع مشترک و نقاط افتراق اندکی دارند و در این بین بعضی از رسانهها در تلاشند که این افتراقهای اندک را بزرگ جلوه دهند و منافع مشترک و تفاهمهای بسیار را فدای آن کنند و این کار درستی نیست.
مقامات ترکیه اعلام کردهاند ما روابطمان با ایران همراه با حسن همجواری و اعتماد متقابل است. سفیر جدید ایران در ترکیه که دیپلماتی کارکشته و با سابقهای درخشان است، در این میان سعی بسیار دارد که به کجروی برخی مطبوعات و اتهامات واهی پاسخ دهد و مقامات ترک را مطمئن سازد که همکاری بین دو کشور ارزش فراوان دارد.
هرچند ممکن است هرازگاهی روابط دو کشور فراز و فرود داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که روابط تنش آلود است. دیدگاه مقامات ارشد دولت ترکیه دیدگاهی درست است، هرچند هر کشوری در مواقع مهم تاریخی در عرصه بینالملل ممکن است تصمیماتی برای منافع ملی خود بگیرد که اندکی با منافع ملی همسایگان خود در تضاد باشد. ترکیه هم در واقع به دنبال تامین همین منافع ملی خود است که با برخی دیدگاهها در سیاست خارجی ایران بدلیل چند صدایی و کمی احساساتی مطابقت پیدا نمی کند. ولی میتوان گفت که سیاست رسمی و اعلامی دولت ایران تعامل با همسایگان بر اساس روابط حقوق بین الملل است. روابط دولت ترکیه با جریان و جنبش کردهای ترکیه مسالهای داخلی است، هر چند هر دو کشور در مسائل امنیتی و مرزی همکاریهای نزدیکی دارند. اگر بپذیریم سیاست یک علم است، بنابراین نباید هر شخص و جریانی خارج از دستگاه دیپلماسی رسمی دو کشور در این امر دخالت کنند و به روابط دو کشور آسیب برساند. در سیاست نباید فاکتورهای احساسی و دینی و مذهبی را داخل کرد. سیاست علم است و عالم سیاست سوای عوالم دیگر است.
باید گفته شود که ترکیه یک کشور سنیمذهب است و همین امر باعث میشود با کشورهای دیگر جهان تسنن که اکثریت عظیم مسلمانان را تشکیل می دهد، نزدیکی بیشتری داشته باشد؛ همچنین ترکیه وارث امپراتوری عثمانی است و کشورهای شمال افریقا و همسایگان ترکیه سعی میکنند با ترکیه به صورت ذاتی رابطه خوبی داشته باشند. همچنین در بحث ارتباط با کشورهای همسایه نمیتوان منتظر بود که دیگران کاری برای افزایش روابط خود نکنند، تا ما بتوانیم با خاطری آسوده اهداف خود را پیش ببریم. درواقع هر کشوری بتواند نقش بیشتری در صحنه بین الملل ایفا کند حتما روابط بهتر و گستردهتری خواهد داشت و اینکه ما صحنه بینالمللی را خالی از رقیب بخواهیم، اصلا امکانپذیر نیست.
ترکیه به جهت وابستگیهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی با ایران (همچنین ایران با ترکیه) در این سالها نخواسته روابطش با ایران دچار تنش شود و به قطع رابطه بینجامد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد وجود مرز مشترک میان دو کشور است، مرزهایی که طی 300 سال است بدون تنش باقی ماندهاند. اینکه گفته میشود ترکیه در میزبانی 1+5 نمیتواند منافع ایران را تامین کند، موضوع طبیعی است، چون ترکیه طرف بازی نیست و نقشی ایفا نمیکند و تنها میزبان است. از طرفی ترکیه همیشه از حق برخورداری ایران از تکنولوژی صلحآمیز هستهای دفاع کرده است. برخی جریانها در داخل و در کشورهای همسایه از جمله ایران در مورد سیستم ضدموشکی پاتریوت اعلام مخالفت کردهاند که این سیستم موشکی می تواند تهدیدی برای کشورهای همسایه باشد. اما باید گفت که این سیستم در چارچوب دفاع از مرزهای اعضای ناتو تعریف شده است و ترکیه از دهه 50 قرن بیستم عضو ناتوست. ترکیه از ناتو تضمین گرفته است که این سیستم موشکهای احتمالی شلیک شده از سوریه را مهار کند، بنابراین این موضوع نمیتواند برای ایران نگرانی ایجاد کند.
نکات بسیاری وجود دارد که براساس آن ایران می تواند رویکرد نزدیکتر و صمیمانهتری (و بالعکس ترکیه با ایران) داشته باشد. برای نمونه اگر در آینده ترکیه عضو اتحادیه اروپا شود، این بدان معنی است که ایران با یک عضو اتحادیه اروپا همسایه شده است. به عنوان مثال همسایگی ایران با افغانستان مشکلات بسیاری از جمله قاچاق موادمخدر، اسلحه و ورود غیرقانونی اتباع آن کشور را برای ایران ایجاد کرده است و نگهداری از این مرزها سالانه میلیاردها تومان برای ایران هزینه ایجاد میکند و این هزینهها را میپردازیم، چون ناگزیریم با افغانستان تعامل برقرار کنیم. اما با کشوری چون ترکیه که مرزی تثبیتشده و این توان را دارد که از مرزهای خود محافظت کند چرا باید تنش ایجاد کنیم؟
موضوع بعدی پ.ک.ک است؛ جریانی که ایران آن را به عنوان یک گروه تروریستی میشناسد، بنابراین هنگامی که ترکیه میخواهد در مرزهای خود با منطقه کردستان ترکیه آرامش برقرار کند و تصمیم گرفته با پ.ک.ک صلح کند، ایران هم از این امر باید حمایت کند. در واقع موضع جمهوری اسلامی ایران اینست که باید با گروههای تروریستی در ترکیه مذاکره و از راههای دیپلماتیک و گفت وگوهای مسالمت آمیز مساله را حل کرد. مواضع مشابه ایران در مساله قره باغ بین ارمنستان و آذربایجان و مساله اوستیا و آبخازیا بین روسیه و گرجستان نیز همین است. اگر قرار باشد در ترکیه پ.ک.ک فعالیتهای تروریستی داشته باشد، حتما مرزهای ایران هم دچار تنش میشود. بنابراین از همین منظر ایران از ایجاد تعامل و صلح بین ترکیه و کردستان حمایت میکند. گفت و گو با کردها و تعامل با آنان می تواند با برقراری ثبات در منطقه کردستان، راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را هم هموار سازد. ملت و دولت ایران یقینا از داشتن همسایگان با ثبات و توسعه یافته بهرهمند خواهد شد و این موجب خرسندی هر کشور است که هم خود توسعه یابد و هم همسایگان در رفاه و توسعه باشند.
4952
نظر شما