به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بخشهایی از سخنان وی از این قرار است:
* یک روز پس از نماز صبح به پر شهیدترین محلههای تهران در جنوب شهر رفتم و یک مادر سالخورده ای را دیدم که به من گفت من متشکرم که پس از 25 سال کوچه ما را آسفالت کرده ای. اما من نگران آسفالت کوچه ام نیستم. نگران پسرم هستم که بیکار است و نگرانم که اعتیاد پیدا کند. این نگرانی همه آحاد جامعه است.
* همه باید به آینده امید داشته باشیم و این را با همه وجودمان درک می کنیم. ما نیازمند یک همبستگی عظیم هستیم. آیا می توان همدلی داشته باشیم آن هم در شرایطی که در جامعه فقر و تبعیض داریم؟ متاسفانه اختلافات طبقاتی در کشور زیاد شده است.
* پدران و برادران ما قدیم ها برنج می خوردند اما هفته ای یک بار. کسانی هم بودند که هر وعده برنج می خوردند. اما امروز اختلاف طبقاتی به جایی رسیده که افرادی گرسنه سر بر بالین می نهند. بالغ بر 2500 نفر در تهران هستند که جایی برای خوابیدن ندارند. در زمستان گذشته برخی شب ها بالغ بر 3000 نفر را ما اسکان می دادیم. این به دلیل بیکاری و اعتیاد در کشور است.
* مردم ما امید دارند اما برای حرکت، یک آینده روشن پیش رویشان نیست و مسیرشان شفاف نیست. می بینند که با نفت 20 دلاری وضع اقتصادی روشنی داشتند اما با نفت 100 دلاری هنوز آینده روشنی ندارند. مردم شعارها را با عدم تحققش را می بینند و نگران میشوند.
* مردم میبینند که مرتب مسئولین به هم تعارف میکنند اما کارها روی زمین میماند! هیچ کس هم نمیگوید که اشتباه کردهام و عذرخواهی در فرهنگ مسئولین ما نیست. در چنین شرایطی چه باید کرد؟
* من میدانم که به عنوان رئیس جمهور حق تک روی و ماجراجویی و قهرمان بازی ندارم.حق ایجاد اختلاف و تنش ندارم و محق نیستم به حاشیه بروم و مسائل مهم را به حاشیه برانم. حق ندارم پا روی قانون بگذارم.
ادامه دارد...
/2929
نظر شما