در بیست و چهارم جولای سال 2012 محمدمرسی که توانسته بود در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری مصر 13 میلیون و 230 هزار و 131 رای یعنی 51.73 درصد و میزان آرا را به دست آورد بعنوان رئیس جمهور منتخب مصر معرفی شد. رقیب او احمد شفیق که از بقایای رژیم گذشته بود با 12 میلیون و347 هزار و 380 رای یعنی با کسب 48.27 درصد آراء نتوانست بر اسلامگرایان اخوان المسلمین فایق بیاید.
چهارشنبه شب، سوم جولای 2013 یعنی حتی با گذشت کمتر از یکسال، بار دیگر شورای عالی نیروهای مسلح مصر با صدور بیانیه ای رئیس جمهور این کشور را از مقام خود عزل کرد تا بدین ترتیب همه چیز به روز نخست بازگردد.
محمدمرسی بدون تردید رئیس جمهور ایده آلی نبود، اشتباهات زیادی داشت، عملکرد داخلی و سیاست خارجه او قابل دفاع نبود و در یک کلام در زمانی که اکثریت نسبی مردم را به حمایت از اسلامگرایان به پای صندوق های رأی آورده بود امتحان بدی پس داد و این امتحان را به نام اسلامگرایان ثبت کرد. مواضع بسیار ساده لوحانه او در قبال سوریه و عملکرد ضعیف و بسیار بحث برانگیز او دربرخورد با خشونت های هولناک در قبال شیعیان تنها دو نمونه از این بی کفایتی هاست.
با این همه چند نکته در خصوص اتفاق شب چهارم جولای قابل تامل است.
- - در هر سه فرایند مذکور در سه سال گذشته، مصر کمترین خشونت ها را تجربه کرد اما اگر تدبیری برای روزهای آتی و تشکیل دولت موقت برای برگزاری انتخابات زودهنگام اتخاذ نشود احتمال به خشونت کشیده شدن تحولات بسیار زیاد خواهد بود.
- - هیچ عاملی دخالت ارتش در برکناری رئیس جمهور منتخب مردم را توجیه نمی کند. همواره باید به مکانیزم های دموکراسی و قانون احترام گذاشت. مرسی باید با مکانیزم های قانونی از قبیل استیضاح یا تشکیل دولتی موقت با توافق مخالفان و نظارت ارتش برای برگزاری انتخاباتی زودهنگام تعیین تکلیف می شد. آنچه در سوم جولای 2013 رخ داد گرچه شادی مخالفان را در پی داشت اما در باطن بی حرمتی به دموکراسی و بازگشت اقتدارگرایی نظامی بود.
- - خوشحالی مخالفان مرسی از اقدام ارتش مصر، یک سرخوشی از سر جهل یا تجاهل است. به هر حال لازم است آنها بدانند ارتشی که تا کنون دوبار توانسته روسای جمهوری غیرمنتخب و منتخب مردم را برکنار کند، قطعا همین توانایی را برای بار سوم، چهارم و ... نیز خواهد داشت و نفر بعدی ممکن است در آینده یکی از خود آنها باشد و همواره می توان برای توجیه این کار توده هایی را فریب داده و به خیابان ها کشاند.
- - مخالفان، های و هو می کنند اما موافقان راضی اند. از مخالفت، سرو صدا و جار و جنجال بر می خیزد و از رضایت، معمولا سکوت. لذا تجمعات اعتراضی همواره سیگنال های درستی برای تحلیلگران و ناظران ارسال نمی کنند. از این منظر هیچ تضمینی نیست که با برگزاری انتخاباتی دیگر، حالا اگر نه یک عضو اخوان المسلمین اما یک اسلامگرای دیگر پیروز نشود.
- - مردم مصر نشان دادند هنوز ظرفیت های لازم برای دموکراسی را ندارند. هر دولتی اعم از اسلامگرا یا سکولار که روی کار بیاید قطعا در کوتاه مدت نمی تواند مطالبات گسترده آنها از مسائل رفاهی و اقتصادی گرفته تا مسائل سیاسی مربوط به صحرای سینا، اسرائیل، سوریه ... و مسائل مربوط به حاکمیت احکام اسلام یا لائیسیته برجامعه را سرو سامان دهد. از این رو آنها با این روش مرتبا به میدان تحریر رجوع خواهند کرد و مرتبا دولت ها را تغییر خواهند داد و این چرخه دائما بدون هیچ دستاوردی تکرار خواهد شد.
نظر شما