۱ نفر
۲۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۰

فارغ از اینکه برهم زننده قمار آمریکا یعنی ایران، تلکه گیر رقیب، یعنی روسیه و نوچه سیاه بند آمریکا یعنی اسرائیل،هریک چگونه نقش خود و اهداف خود را در منطقه دنبال می کنند و آیا طرف های قمار خاورمیانه، برنده از میدان بیرون می آیند یا بازنده، آمریکا به عنوان کاسه کوز گیر، همواره برنده اصلی قمار است.

محمدرضا نوروزپور

کاسه کوزه گیرها یا همان هایی که با اصطلاح مانوس تر تلکه بگیر شناخته می شوند، همیشه خود را در موقعیتی می نشانند که از همه طرف های قمار دشت بگیرند و فارغ از اینکه چه کسی می بازد و چه کسی می برد آنها کاسبی خودشان را داشته باشند.
قماربازها برای بازی، نیاز به کاسه کوزه گیرها یا همان تلکه گیرها دارند، کسانی که وجه قمار را ضمانت می کنند، محل برگزاری آن را فراهم و با توجه به زور و قدرت و خدم و حشمی که در اخیتار دارند شر مزاحم ها یا رقبای دیگری را که می خواهند مانع برگزاری قمار شده یا آن را بهم بزنند کم می کنند.
هرچقدر وجه قمار زیادتر باشد و طرف های قمار بزرگ تر باشند بالتبع تلکه گیر باید قدرتمند تر از آنها باشد و به همان اندازه مزاحمان قمار اعم از محتسب و پاسبان تا رقبای تلکه گیر دیگر و مصلحان اجتماعی و یا طرفداران برنده یا بازنده نیز چشمگیرتر خواهند بود.
نگاهی به سیاست خارجه آمریکا از جنگ جهانی دوم به این سو در جهان نشان می دهد که واشنگتن نقش های متفاوتی را در دنیا و خصوصا در منطقه خاورمیانه برای خود تعریف کرده که یکی از آنها همین نقش تلکه گیری در مناطق حساس دنیا از جمله خاور میانه است.

اصلی ترین کار تلکه گیرها پیدا کردن طرف های قابل و مستعد برای وارد شدن در میدان قمار است. مایه داری و سر پر سودا، سوای از ویژگی های دیگری که قمار بازان را وادار به ورود به بازی می کند، از جمله مهمترین ویژگی هایی هستند که همیشه مد نظر تلکه گیر ها قرار دارند.
به همین دلیل در منطقه خاورمیانه کشورهای حوزه خلیج فارس همیشه یک پای بازی های قمار آمریکا بوده و هستند چرا که مایه دارند و باخت های کلان نیز نمی تواند به کلیت و اساس آنها ضربه چندانی وارد کند و آمریکا همواره توانسته است با تحریک طمع این کشورها به کسب منفعت بیشتر آنها را با خود همراه سازد. ویژگی دیگر، برای ورود به بازی، سر پٍر سوداست.
در خاورمیانه، ترکیه همیشه برای آمریکای بعد از جنگ جهانی دوم، همین نقش را داشته است. کشوری که روزی سودای عضویت در اتحادیه اروپا را در مغز می پرورد و روزی دیگر در سودای بازگشت به دوران عثمانی و دیگر روز را در هوس تسلط بر سرزمین هایی که در ایام ماضی برآن حکمفرمایی می کرده به شب می رساند و تا صبح نیز رویای رهبری جهان اسلام را می بیند.
با تعیین طرف های حاضر به شرکت در بازی، اولین گام برداشته شده است، حالا تلکه گیر باید محل بازی را تعیین کند. سوریه، مصر و عراق محل های بازی هستند. تعیین وجه قمار مرحله بعدی است. وجه قمار دست اندازی بر محل قمار تعیین شده است. هرکس برنده شود محل قمار از آن اوست. و ضمانت قمار با تلکه گیر یعنی آمریکا است.
انتخاب این سه کشور برای محل بازی و تعیین آنها برای وجه قمار نیز بسیار ویژه است. سه کشور در برابر سه کشور. اگر به آرایش بازی نگاه کنید سه کشور بحران زده عراق، سوریه و مصر در برابر سه کشور نسبتا قدرتمند مالی و سیاسی عربستان، قطر و ترکیه قرار گرفته اند که نشان دهنده برنامه ریزی دقیق برای جایگزین کردن آنها است.
می گویند قرن ها در جهان عرب مصری ها می نوشتند و شامات منتشر می کردند و عراقی ها می خواندند. حالا این محوریت در جهان عرب در بازی آمریکا به قمار گذاشته شده است. کشورهای انتخاب شده از سوی آمریکا برای شرکت در این بازی جایگزین ای سه کشور قبلی هستند. آنها اگرچه نه مانند مصر می نویسند و نه مانند شامات منتشر می کنند و نه مانند عراقی ها خوانندگان خوبی برای آثار فکری جهان عرب هستند اما هرکدام در ساختار نوین جهانی برای آمریکایی ها ویژگی های خاص خود را دارند که در جای خود قابل بحث است.
از نگاه عربستان عراق، سوریه و مصر هرسه باید در حوزه نفوذ وهابیت و سلفی گری قرار گیرد تا از این طریق رقیب دیرین، یعنی ایران شیعی را منکوب کند پس حاضر است در این قمار هرچقدر لازم است پول به میدان بیاورد.
برای قطری ها خاک عراق و سوریه محل مناسبی برای انتقال گاز به اروپا است و آنها بیشتر( نه صرفا) اهداف تجاری خود را در این دو کشور دنبال می کنند و البته به مصر علاقه دیگری از منظر ایدئولژیک دارند.
برای ترک ها اما اهداف متفاوتی مد نظر است که ترکیبی از منافع سیاسی، تجاری، فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک را می توان در سه کشور سوریه، مصر و عراق برشمرد.
تا اینجا بساط قمار فراهم شده و بازی مدتی است آغاز شده است. عربستان و قطر مایه های خود را روی میز گذاشته اند، ترکیه آبرو و مایه را با هم آورده است و طرف ها می کوشند هریک به نوعی همه تلاش خود را بعمل آورند تا در بازی خاورمیانه که آتش آن در سوریه، مصر و عراق هریک به نوعی زبانه می کشد پیروز شوند.
فارغ از اینکه برهم زننده اصلی این بازی یعنی ایران، تلکه گیر رقیب، یعنی روسیه و نوچه سیاه بند آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی هریک چگونه نقش خود و اهداف خود را در منطقه دنبال می کنند و آیا شرکت کنندگان در قمار خاورمیانه دست آخر برنده از میدان بیرون می آیند یا بازنده، آمریکا به عنوان کاسه کوز گیر، همواره برنده اصلی است. منافع آمریکا از این تلکه گیری بسیار زیاد است و دامنه آن از ساده ترین مسائل مالی شروع شده تا پیچیده ترین مسائل ایدئولوژیکی ادامه دارد که به طور خیلی خلاصه به چند نمونه آن اشاره می شود.
1- آمریکا از هر طرف حاضر در این بازی که برنده شود سهم قابل توجهی را به عنوان شیرینی برقرارکردن سور و ساط و بساط قمار به طور مستمر خواهد گرفت.
2- اگر طرف های حاضر در این قمار بازنده شوند ضرری متوجه آمریکا نخواهد شد چرا که عربستان و قطر چیزی از دست نمی دهند که متوقع باشند و ترکیه نیز برای از بین نرفتن همیشگی بازهم مجبور به تکیه کردن به آمریکاست. مضاف براینکه ممکن است در ترکیه دستاوردهای باخت برای آمریکا بیشتر باشد از این منظر که اسلامگراها از قدرت کنار زده می شوند.
3- آمریکا حتی در صورت باخت طرف های خود در این بازی سود کرده است چرا که در حین برگزاری بازی مرتبا آنها را دوشیده و از قبل ورود آنها به بازی منافع دیگری را به دست آورده است. از جمله اینکه در مدت 18 ماه گذشته خصوصا از زمان آغاز بحران سوریه به تدریج نزاع عربی-اسرائیلی به نزاع عربی-عربی؛ عربی-عجمی(همه غیرعرب ها)؛ شیعه- سنی؛ اخوانی-سلفی و ... تبدیل شده است که از هرطرف به ضرر مسلمانان و به نفع صهیونیست ها و جریان مسیحیان یهودی است. از این منظر آمریکا توانسته است سر ریز جریان های اسلامگرایی را بدون آنکه متوجه منافع مسیحیان در اروپا و صهونیست ها در سرزمین های اشغالی شود بر سر خود مسلمانان بریزد و خودشان را به جان خودشان بیندازد.
4- آمریکا در خلال بازی و تا زمانیکه می توان از طرف های درگیر آن منتفع شد اجازه نخواهد داد، بساط بازی جمع شود. لذا یکی از دلایلی که هنوز حمله نظامی به سوریه در دستور کار آنها قرار نگرفته، لزوم ادامه داشتن این بازی تا برآورده شدن همه اهداف مادی و معنوی آن است و تا زمانیکه همه این اهداف محقق نشده باشد آمریکا اجازه تغییر ارایش بازی و بساط آن را نخواهد داد و ژست هایی که گرفته می شود صرفا جنبه فریب افکار عمومی را دارد.
5- در خلال بازی آمریکا با رقیب تلکه گیر دیگر خود در منطقه یعنی روسیه وارد معامله می شود و در ازای دادن سهمی ناچیز به رقیب برای کسب رضایت او برای ادامه بازی و منصرف کردن او از برهم زدن بازی وارد مذاکره می شود و در خلال این مذاکره موارد دیگری را که مد نظر دارد پیش می برد.
6- اگر رقیب تلکه گیر به راحتی راضی نشد، باز هم آمریکایی ها برنده هستند . به طور مثال روس ها تا دو سال پیش اگر می خواستند از آمریکایی ها در مذاکره امتیازی طلب کنند آمریکایی ها باید از منافع یا از سرمایه های خود به روس ها می دادند اما حالا با این سیاست منازعه را پشت درهای خانه روسیه اورده و با منت ممکن است راضی شوند که از سوریه دست بکشند، که اساسا تا همین چند وقت پیش موضوع مهمی برای روسیه نبود. یعنی در واقع امتیازی به روس ها می دهند که امتیازی سوخته است و البته روس ها نیز مجبور به کنار آمدن با آن هستند.
7- ایران، مزاحم اصلی و برهم زننده همه قمارها و تلکه گیری های آمریکا در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران برای خود رسالتی فراتر از منافعی از نوع آنچه آمریکا و متحدانش در منطقه برای خود تعریف می کنند قائل است. ایران همواره برای برهم زدن بازی قمار آمریکا در منطقه سیاست ها و استراتژی های خاص خود را پیگیری کرده و کوشیده است امت اسلام را از حاق اهداف آمریکا در منطقه با براه انداختن چنین بازی های خطرناکی که ضرر آن فقط برای جهان اسلام و نفعش برای غربی هاست مطلع کند. بالتبع آمریکا نیز برای کم کردن شر این مزاحم که اصلی ترین حربه اش دمیدن در کوس اتحاد مسلمین جهان و دعوت آنها به بیداری از این خواب گران است بیکار ننشسته است. اقداماتی از قبیل تبدیل برنامه صلح آمیز هسته ای ایران به بحران هسته ای، یا مطرح کردن وضعیت حقوق بشری ایران، براه انداختن جنگ نرم ، برهم زدن امنیت داخلی ، اعمال تحریم های سنگین و .... همگی در راستای واداشتن ایران به ترک صحنه و واگذاشتن آمریکا به ادامه قمار منطقه ای خود است. با این همه آمریکایی ها در این صحنه نیز از این قماری که به راه انداخته اند سود می برند یعنی بازهم با همین شرایطی که در منطقه براه انداخته اند در پای میز مذاکره می توانند از ایران امتیاز بگیرند یا زمینه ای را فراهم کنند که مسئله ایران هیچگاه حل نشود و همیشه به عنوان پرونده ای باز بر روی میز باقی بماند.
8- نقش رژیم صهیونیستی در این بازی بسیار مرموزانه است. اسرائیل نوچه سیاه بند آمریکاست که طرف ها را برای وارد شدن در بازی فریب داده و بازار گرمی می کند. سیاه بندی اسرائیلی ها در تبدیل ایران به بزرگترین دشمن اعراب یکی از بزرگترین خدماتی است که این نوچه برای ارباب تلکه گیر خود انجام می دهد. سیاه بند در قبال بازارگرمی و فریب طرفین قمار برای ادامه بازی یا ورود به آن همیشه امتیازهایی از کاسه کوزه گیر می گیرد. این نقش برای اسرائیل توجیه دارد و اینکه اسرائیل برغم پیمان استراتژیک و خدشه ناپذیری که با آمریکایی ها دارد منافع خود را نیز به خوبی دنبال می کند. منافعی که لزوما همسو با آنچه که آمریکایی ها دنبال می کنند نیست. از این رو آمریکایی ها باید حق حساب نوچه خود را جداگانه بپردازند. این حق حساب می تواند به همین مقدار باشد که در 18 ماه گذشته هیچ مسئول آمریکایی به طور جدی از ادامه مذاکرات صلح، طرح تشکیل کشور مستقل فلسطینی، توقف شهرک سازی ها در کرانه باختری، توقف حملات هوایی به غزه، پایان دادن به محاصره ضد انسانی غزه، وضعیت ناگوار حقوق بشر زندانیان فلسطینی در سیاه چال های این رژیم و ... سخن نگفته است و یا هیچ رسانه فراگیر جهانی که ریشه عمده آنها در آمریکا است کاری به کار اسرائیل نداشته باشند. این حق حساب دادن حتی می تواند میدان وسیع تری نیز بخود بگیرد که گزینه هایی برای آن قابل طرح است ازجمله باز گذاشتن دست اسرائیل به طور کامل در سودان جنوبی و تبدیل کردن آن به بدل رژیم صهیونیستی، نفوذ در بخش های قبطی نشین و مسیحی نشین مصر و حتی چراغ سبز دادن به این رژیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران.
9- هرچقدر قمار خونین آمریکایی ها در سرزمین مسلمانان طولانی تر شود احتمال سرایت آن به سایر کشورهای ظاهرا امن بیشتر می شود. در حال حاضر کشورهای درگیر در بازی یعنی عربستان، قطر و ترکیه وضعیت باثباتی دارند اما وضعیت به همین منوال نخواهد ماند. به زودی سوریه که به شدت تحت فشار این سه کشور قرار دارد دست به اقدامات تلافی جویانه خواهد زد. چند انفجار و عملیات تلافی جویانه در خاک سه کشور مذکور که بلافاصله به عنوان عملیات های تروریستی تفسیر خواهند شد کافی است تا سیل پول های نهفته در عربستان سعودی و قطر به سمت غرب سرازیر شود. بانک های آمریکا و اروپا بیش از هر زمان دیگری در تاریخ جهان تشنه این پول ها هستند.
10- فرار نخبگان منطقه از محل زندگی خود خصوصا از کشورهای رو به نابودی یعنی سوریه، عراق و مصر به آمریکا از دیگر منافعی است که آمریکایی ها آن را دنبال می کنند. یادتان نرود که نخبگان جهان عرب تنها در سه کشورند کشوری که می نویسد، کشوری که چاپ می کند و کشوری که می خواند و اگر نویسندگان و منتشر کنندگان و خوانندگان این کشورها فرار کنند جهان عرب تا قرن ها سر بر نخواهد آورد.

4949
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 221373

برچسب‌ها

اخبار ویژه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 18
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسین IR ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    18 1
    آمریکا یا هر کشور عاقل دیگری به فکر منافع ملی خودش هست . اینکه سر ایران همیشه تو هر قضیه ای بی کلاه می مونه بی تدبیری خودمونه. آمریکا یا ترکیه یا عربستان وظیفه تامین منافع ملی ما را ندارند.
    • بدون نام IR ۱۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      8 12
      من نمی دونم چرا شما ها فکر میکنید ایران دنبال منافعش نیست. ایران هم دنبال منافعش هست. واقعا اگر ایران تو این سالها از حزب الله لبنان و سوریه حمایت نکرده بود که الان مرزهای ما در خطر بودن. ما در جهان عرب تنها هستیم ولی بازی رو الان بردیم تو زمین خود عرب ها. این کجاش ضد منافع ما هست.
  • رضا IR ۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    6 1
    جای خرسندی است فارغ از مباجث ایدولوژیک و تبلیغاتی و بصورت منتطقی به وضع منطفه پراداختید اما در مورد اسراییل کمی بخطا رفتید و نقش انگلیس دیده نشد . انگلیس اراضی اشغالی را با نارضایتی و به اجبار در اختیار اسراییل قرار داد چون در جنگ جهانی درگیر بود و یهودیان در هزینه جنگ کمک موثری به انها میکردند ولی انگلیس و حتی امریکا می دانستند در نهایت اسراییل برای انها هم دردسر میشوند بخاطر همین راه حل را در این دیدند مشکل فلسطین حل نشود بصورت استخوان لای زخم باقی بماند تا ترمزی برای اسراییل باشد وگرنه اعراب کمتر برای غرب مشکل میسازند ما هم دانسته یا ندانسته بنفع انگلیس بازی میکنیم اسراییل هم مثل ما بازیگر منطقه است بیخودی بزرگش نکنیم
  • علیرضا US ۱۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    7 1
    با دانش محدود سیاسی خودم، همه مطلب بسیار عالی بود، اما احساس می کنم یک مقدار روی نقش ایران اصولگرا برخورد کردین، به نظر شما اگر ایران این وسط پشت پرده با آمریکا می بست جریان این قمار چی میشد؟ در مطلب اینجور نشون دادین که عربستان روابط شیرینی با آمریکا داره ولی من براساس نظر فریدمن که خوندم احساس می کنم آمریکایی ها به خصوص جمهوری خواهان دیگه به عربستان اعتمادی ندارن. نکته بعدی نقش ایران برای دردسر شدن برای روسیه و سلفی های منطقه است. خودتون میدونید جنگ سلفی و سنی با شیعه از نظر عربستان جنگ مسلمان با کافر است پس بازنده آن قطع یقین ایران یا شیعه حداقلی در جهان است. روسیه هم که به درآوردن دل اندرون دیپلماسی ما عادت داره و همیشه خاطره های خوش ایام شباب براش تداعی میشه. پس این وسط این قمار چه
    • حجت IR ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      6 1
      شما با استناد به کدام مدرک می گویید که رابطه امریکایی ها با عربستان سعودی بد شده؟ تازه اونهم جمهوریحواهان؟؟؟؟؟ خیلی عجیبه اگه این رو فریدمن گفته واقعا جای تعجبه چون جمهوریخواهان محال هست که رابطه خودشون رو با کشورهای نفت خیز بهم بزنند و به هر دوز و کلکی شده رابطه خود را خوب نگه می دارند. باز اگه دموکرات ها رو می گفتید یه چیزی چون الان عبدالله به شدت از رفتار اوباما در برخرد با مبارک عصبانی هست و شاید به همین خاطر داره می میره از ترس. جمهور یخواهان همیشه با کشورهای نفتی رابطه خوبی داشته اند حتی در دوره جمهوریخوان رابطه ایران و امریکا هم ظاهر تنش امیز هست اما باطنا ایران با جمهریخواهان روابط بهتری داره. تجدید نظر بفرمایید و اگر این کامنت را دیدید حتما پاسخ دهدی.
  • علیرضا US ۱۳:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    9 0
    برای آمریکایی دارد که مشکلش سلفی گری و القاعده و بنیادگرایی مرض وار خاورمیانه است. خیلی دلم میخواست در مسیر بسیار جذاب و طبقه های عالمانه بحثت روی این سناریو بازی میکردی که اگر ایران براساس توصیه های پرفسور ولی نصر به اوباما برای جایگیزنی ایران به عنوان هم پیمان جدید یا توصیه فریدمن برای پایان خصومت با کشور ب مقاله مشهور یازده سپتامبر دیپلماسی مشخص و فهم شناخت منفعت خودش رو داشت چه عوایدی گیرش می اومد. مقایسه می کنم بین ماجرایی که الان اینجا ترسیم کردی و دقیقن موقعیت ژئوپولوتیک کره جنوبی! چه تفاوت هایی داشت؟ کره ای ها با تمام سختی ها در منطقه ای که ژاپن، چین، اندونزی، سنگاپور، مالزی و تایوان بود، امروز به خاطر دو سره بار زدن سیاسی به نفع خودش بهترین منافع را کسب کرده و حتی در سایه کره شمالی
    • نویسنده مطلب IR ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      9 3
      علیرضای عزیز، موضع آمریکا در برخورد با اسلام در جهان و خاورمیانه بسیار دقیق و زیرکانه است. آنها هم با شیعیان هم با سنی ها و هم القاعده و سلفی ها در دوره های مختلف ابزاری برخورد کرده و به گونه ای با آنها تعامل کرده اند که به اهداف خود برسند. الان هم در منطقه می کوشند توازن قدرت را میان همه این گروه ها حفظ کنند و درگیری ریشه دار و دائمی را بین آنها برقرار کنند. ما دعایی داریم با این مضمون که اللهم اشغل الظالمین بالظالمین و اجععلنا من بینهم سالمین. من فکی می کنم انها از مضمون این دعا برعلیه خود ما مسلمانان استفاده کرده اند و مسلمانان را به مسلمانان مشغول کرده اند و خود در این میان راحت و آسوده در بلاد غرب روزگار می گذرانند. مشکلات خاورمیانه واقعا با شبه جزیره کره قابل قیاس نیست.
  • علیرضا US ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    4 6
    اتمی نقطه اتکایی شده که صنایع اون باعث حفظ امنیت ملی و قد کشیدنش در منطقه هستن. من بحثم اینه که ما میتونیم کل بساط قمار و به هم بریزم به شرطی که یکی دلش برای آینده این مملکت بسوزه!
    • بهروز وثوقی IR ۱۷:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      6 1
      اینجوری ها هم نیست که ما می تونیم بساط قمار رو بهم بریزیم. بهم ریختن بساط قلدرها و باج گیرها و شیتیل بگیرها همیشه هزینه های سنگینی داره . کسانی بودن که به خاطر برهم زدن قمار جون خودشون را هم گذاشتن. یا برعکس مثل اون فیلم بهروز وثوقی بود که یادم رفته اسمش رو الان.
  • بدون نام US ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    7 5
    قمار حرام است و نظام اسلامی ما اهل قمار نیست. ما انقلاب کردیم که قمار نکنیم. و اگر نه در کیش کازینو بود.
    • صادق IR ۱۷:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      6 5
      نویسنده هم نگفته شما بفرمایید قمار بازی کنید. ایران رو برهم زننده بازی قمار دونسته که درست هم هست. خاورمیانه همیشه صحنه قمار بزرگان بوده و در این وسط ایران در 33 سال گذشته با توجه به همین رویکردهای انسانی و اسلامی خود به جای شرکت در طرف های قمار سعی کرده قمار رو به هم بزنه عین بزرگترهای باخدای فامیل هستن که همیشه میان ورق بازی کوچیک ترا رو خراب می کنن. گاهی هم کار به غرو لند و اینا می کشه.
  • رضا غریب US ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
    6 2
    مقاله خوبی بود . چند نکته : 1- شان استفاده از این تشبیه در این مقاله سیاسی چه بود . مگر مخاطبان سایت یا این قبیل مقالات برای درک مطلب و نسبتهای موجود نیازی به تشبیه نمودن این موضوعات دارند که این گونه عمل شده است . 2- بند 9 خوب نوشته نشده است و انگار قرار است سوریه کاری که پیش بینی شده را انجام و شما هم مطلع هستید . 3- ارزیابی در مورد نحوه برخورد روسیه پیش داوری است که دلیلی برای آن ذکر نشده است . 4- موضوع سوریه و آینده آن کلیدی است و آینده سوریه می تواند آینده ژئوپلتیک منطقه را معین کند . برای همه طرفها نتیجه بحران در سوریه اساسی است . 5- ارزیابی در مورد اینکه شکست ترکیه هم برای آمریکا باخت نیست و برکناری اسلام گراها موفقیت برای آمریکا محسوب می شود ، نیاز به تعمق بیشتری دارد .
    • اصغر.م IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      11 3
      اتفاقا تشبیه خوبی بود. تقریبا همه نقش هایی که نویسنده به کشورها داده بود درست است. گاهی تشبیه سبب می شود ما مسائل را بهتر تجزیه و تحلیل کنیم. در کل با این نظر نویسنده که آمریکا در هرشرایطی نفع خاص خود را می برد موافقم. نویسنده البته اشتباها اینگونه القا کرده است که آمریکا در هر شرایطی برنده است که اگر منظورش این باشد اشتباه است. امریکاهایی همیشه هم برنده نیستند.
    • بدون نام IR ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
      7 0
      بند 9 بیشتر شبیه پیشبینی هست تا تحلیل. شایدم پیشگویی. حالا اگه درست در اومد ما میایم سراغ آقای نوروزپور مثل اینکه یه چیزایی می دونسته :)
  • مسعود کیمیایی IR ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
    10 1
    طرحت رو بده من یه فیلمنامه خوب اتوش درمیارم عاشق اون اصطلاحاتتم. یه کم باس روت کار کرد تا قمار باز خوبی بشی اول اینکه کاسه کوزه گیر نه کاسه گوزه دار بعدشم نوچه سیاه بند حق حساب نمی گیره نوچه سیاه بند شریک تله گیره همونطور که گفتی آدما رو خر می کنه که وارد بازی قمار بشن. در کل خیلی شیرین بود. خیلی وقتی بود متن این شکلی نخونده بودم حال کردم.
  • علیرضا US ۰۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
    2 2
    جناب حجت! جهت استحضار: عرض کردم جمهوری خواهان اعتمادی به عربستان ندارند و رفرنس این موضوع به یادداشت 6 سال پیش فریدمن در مورد ماجرای یازده سپتامبر و کشور الف و ب بود! او در این یادداشت که اگر حوصله داشتید و در آرشیوها یافتید، آمریکا و عربستان را در دو سوی یک رابطه نامتوازن ترسیم کرده بود که در حال شکل گیری دیوار بی اعتمادی میان یکدیگر هستند! رابطه بد اصلن گفته نشد! بحث بی اعتمادی است، همان موضوعی که میان حمایت از القاعده و دیدگاه آمریکایی دو وجه مشترک میان دیپلماسی سعودی و آمریکایی برقرار می کند. توجه داشته باشید ساختار بی اعتمادی به یک کشور به دست دادن سیاستمداران و قربان صدقه های اقتصادی و قراردادهای نظامی نیست! توصیه نرفتن به آمریکا یا به عکس یکی از این نشانه ها است.
    • حجت IR ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
      1 0
      اقا علیرضا خان. سیاست و دیپلماسی کشورها به روز است داداش. شش سال پیش تموم شد رفت. الان خود فریدمن هم نظراتش عوض شده. الان عربستان و قطر و ترکیه برای نوکری امریکا مسابقه گذاشتن.
  • اسدی بابل IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
    0 3
    با سلام وارادت خدمت جناب آقای نوروزپور