۰ نفر
۲۴ تیر ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۱

در شرایط نوین ایران و منطقه و با توجه به تجربه احزاب اسلامی بویژه در ایران، ترکیه و مصر و همین طور تجارب اسلام سلفی، الزاما باید برای داخل کشور به یک طرح قابل قبول برای حفظ اکثریت مردم زیر چتر دینداری برسیم.

سی و پنج سال تجربه اجرای احکام اسلامی در حوزه های مختلف حقوقی و اخلاقی و فرهنگ عمومی می بایست درسهای زیادی به ما داده باشد. بارها بر سر برخی از این مسائل بحث و جدل صورت گرفته و نمونه هایی مانند حجاب یا مباحثی خاص در حقوق جزایی و همین طور مباحث مربوط به حریم خصوصی و بسیاری از مسائل دیگر به منازعات پردامنه، از یک سو سختگیرانه و از سوی دیگر ستیزانه، تبدیل شده است.

خاطرم هست در اواخر دهه شصت، در حال ورود به دانشگاه تربیت معلم بودم. در همان حال، استادی برابر در ورودی به من گفت: چون بنده پیراهن آستین کوتاه پوشیده‌ام، اجازه ورود به دانشگاه را ندارم، در حالی که بچه ها در کلاس منتظر من هستند. نمی دانم این محدودیت به لحاظ دینی بود یا اخلاق شغلی، اما هرچه بود، این فرد پای دین نوشته بود و لذا به بنده منعکس کرد و بنده هم اگر رساله ای به قضیه نگاه می‌کردم، هیچ پاسخی برای او نداشتم.

مشکل فراز و نشیب‌ها و مواضع افراط و تفریط گرایانه در این زمینه اندک نیست، و هر کسی از ما و نسل ما می تواند نمونه‌های فراوانی را از دهه شصت و حتی هفتاد به خاطر بیاورد. بارها کسانی به خاطر داشتن یک نوار کاست، ماشین‌شان متوقف شد، به مراکز انتظامی برده شدند، برای یک روز یا بیشتر و کمتر ماندند یا آن که تعهد داده و رها شدند. بدون شک این اوراق مانده است و در آینده مورد بررسی مورخان قرار خواهد گرفت.

در همین زمینه باید گفت اگر بخشنامه های نیروی انتظامی برای مسأله حجاب یکجا منتشر شود، یا مباحثاتی که حتی در این هشت سال گذشته در این باره صورت گرفت گردآوری و تدوین شود، می‌تواند عمق جدال موجود در این مسأله را در میان مسؤولان چه رسد به مردم نشان دهد. بحث جدایی دختر و پسر در کلاسها نیز از همان نوع است که برای آن راه حلها مختلف مطرح شده و بارها محل جدال موافقان و مخالفان بوده است.

این رفتارهای متناقض در طول این سالیان، تأثیر بسیار منفی در دینداری جوانان داشته و بسیاری از آنها را به نوعی تردید در باره رابطه سیاست و دین کشانده است. بسیاری از انقلابیون پس از این تجربه ها که حتی خودشان هم زمانی مجری آن بوده‌اند، به این تردید تن داده‌ و آن را مفروض گرفته‌اند. نسل پسین آنها در این زمینه، با چنان حرارتی سخن می گوید که گویی به هیچ صراطی مستقیم نیستند و آدمی تصور می کند اگر روزگاری بتوانند همان کاری را خواهند کرد که شماری در ترکیه کردند یا در قاهره برابر اخوان کردند.

اکنون و صرف نظر از این که چه جریانی و جناحی حکومت می کند و با علم به این که دیدگاه ها مختلف است، ما چاره ای نداریم جز این که در مباحث دینی و اخلاق دینی چند نکته را رعایت کنیم:

اول آن که مرجع این مسائل را بر عهده متخصصان دینی بگذاریم تا علاوه بر آن که از لحاظ دینی خیالمان راحت است که حدود شریعت و اخلاق را تشخیص می دهند، از دخالت افراد بیگانه از این امور که گاه متعصبانه تر و یا سهل گیرانه تر عمل می کنند جلوگیری کنیم. بسیاری از اوقات دیده شده است که برخی از غیر متخصصان، رندانه یا ریاکارانه و یا از روی تعصبات کور و نادانی، و حتی برای خودشیرینی، بیش از صاحب منصبان دینی و متخصصان علوم اسلامی، در این باره نظر می‌دهند.

ثانیا آن که افرادی از متخصصان را بر این امر بگماریم که افزون بر آگاهی های دینی، با شرایط اجتماعی، نوع قانون گذاری در اسلام، نحوه اجرای آنها در سیره عملی مورد نظر قرآن و پیامبر (ص) آشنا باشند و ترتب و اهم و مهم و رعایت مصالح دینی را درک کنند. اینان باید توجه داشته باشند که اگر قصد پاسداری از ارزشهای دینی و بالاتر جمهوری اسلامی را دارند، معنایش خط کشی در جامعه و جدا کردن متدینین از به قول خودشان دیگران نیست، مهم گردآوردن آنان زیر یک چتر است که حداقل شرایط دینداری را داشته باشند و نهایت آن که تجاهر به خلاف نداشته باشند.

ثالثا آن که ما باید میان بحث های ناب علمی را که در حوزه های علمی و پای درسهای خارج فقه و اصول است با آنچه که محصول اینها برای ایجاد نوعی ترتیب و تنظیم اجتماعی است فرق قائل باشیم. این یعنی این که بدانیم آن بحثها جای خود را دارد و ممکن است هر فقیهی یا مرجعی یا متخصصی به نظری برسد، اما آنچه قرار است در سطح جامعه پیاده شود این طور نیست که نظر خاص فلان شخص باشد، بلکه باید نوعی برآیند سازی از مجموع مباحثی باشد که در یک زمینه مشخص وجود دارد. افزون بر آن که این نظر، الزاما با رعایت احوال اضعف مأمومین باشد تا کارساز باشد و این باز به همان نکته بر می گردد که این بخش را کسانی تعقیب و تحقیق و تأمین فکری کنند تا با نظامات اجتماعی و قانونی بر اساس مصالح و مفاسد و نیز واقعیات زمانی و مکانی واقف باشند. اینان باید حداقل اطلاعات را در باره عوامل بروز اختلاف در جامعه، واکنش های تند برابر تحمیلات، اهمیت اخلاق و آگاهی در کنار قانون و جز اینها داشته باشند تا آنها را نیز در ایجاد ساختاری سهلانه از دین مد نظر داشته باشند.

صرف نظر از همه اینها، ما پس از این همه سال تجربه، باید به نگاهی از دینداری برسیم که بتوانیم با عامه مردم تعامل داشته باشیم. به عنوان یک تجربه تاریخی عرض می کنم که گسترش مذهب حنفی در شرق دنیای اسلام، معلول این اصل و باور بود که فقه حنفی یا به عبارت بهتر، کلام ابوحنیفه، دین را بسیار ساده تفسیر کرد، در حالی که تفسیر مشکل از دین، توسط معتزله [عقل گرایان افراطی] یا خوارج [شریعت گرایان افراطی و ظاهر بین] هیچ گاه راه به جایی نبرد و همه آنها از صفحه و صحنه تاریخ محو شدند. چنان که سخت گیری اهل حدیث که امروز نمونه ای از آن را در سلفی گری و وهابی گری شاهدیم، شکست خورد و باز هم در دنیای جدید در مواجهه با مردم شکست خواهد خورد.

نگاه های میانه مانند جریان اشعری، و یا حتی مرجئی که کار را ساده تر می کردند و نماز خواندن به فارسی را هم روا می شمردند، به راحتی توسط مردمان شرق و ماوراءالنهر، پذیرفته شد.

اگر قرار باشد نگاه سهل گیرانه ای داشته باشیم ـ و البته تفاوت آن را با نگاه تسامح گرایانه غربی می دانم ـ و اساس را دین سمحه و سهله نبوی قرار دهیم که حضرت فرمود، خداوند مرا مبعوث کرد تا دین سهله و سمحه را عرضه کنم «بعثنی بالحنیفیة السهلة السمحة» [کافی: 5/494] باید مدافع نگاهی باشیم که به صورت جامع، جامعه اسلامی را با همه عناصر آن و با همه طبقات و درجات ایمان و ایمانیان در نظر گرفته و آنها را زیر چتر حمایتی خود قرار دهد. در همین روایت حضرت فرمود: من روزه می گیرم، نماز می گذارم، و زنم را لمس می کنم [المس اهلی]. کسی که فطرت من را دوست دارد، به سنت من که از آن جمله زناشویی و ازدواج است، پایدار باشد. این تعبیر جز این نیست که می‌خواهد لذت زندگی را هم جزو دین معرفی کند و نگاه سختگیرانه و استغفراللهی را حتی در استفاده از حلالها و طیبات دور کند. و باز فرمودند: بهترین نوع دین نزد خدا، همان حنیفیت سهله و سمحه است [ان احب دینکم الی الله الحنیفیة السمحة السهلة] (من لایحضر، 1/12).

بنده قبول دارم که دینداری توصیه شده در قرآن نیز گاه سختگیرانه است و هدفش بالا بردن سطح کلی دینداری و پرهیز دادن از گناه، اما کنار آن نگاه سهلانه برای کشاندن عامه مردم که گرفتار گناهند به حوزه دینداری، بسیار جدی است. خداوند به آنها می گوید ناامید از رحمت خداوند نباشند، چون خداوند همه گناهان آنان را خواهد بخشید: ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم (زمر، 53). و به لحاظ تئوریک، این خطاب مهم را به پیامبران فرمود که: ای رسولان! از طیبات بهره مند شوید و عمل صالح انجام هید من به اعمال شما آگاهم، یعنی دین را ترکیبی از «خوردن طیبا» و «عمل صالح» می‌داند، (أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلیم‏) نوعی نگاه سهلانه به دین است.

و این که امام باقر (ع) می فرماید: خوارج زندگی دیندارانه را بر خود سخت گرفته اند، در حالی که دین وسیع‌تر از این حرفهاست، دقیقا ترویج همین نگاه سهلانه است. (الدین واسع، و لکن الخوارج ضیقوا علی انفسهم من جهلهم) [کافی:‌2/405]
در این نگاه هر کسی می تواند علاوه بر همه واجبات و پرهیز از محرمات، به همه مستحبات عمل کند و از همه مکروهات پرهیز، حتی می تواند مثل بسیاری از مشایخ، زندگی ساده تری داشته باشد تا دینش حفظ شود، اما این رویه، چیزی نیست که گروهی بر همه مردم تحمیل کنند و صبح و شام برای آنها تکلیف درست کنند و برای تحمیل آن بر مردم تلاش کنند.

ما نیاز به نسخه‌ای هماهنگ، برگرفته از اساس شریعت، در عین حال سهل گیرانه، آن هم توسط شماری متخصص و افراد فهمیده داریم که آن را تهیه کنند و با حمایت همه دستگاه ها، از روحانیت گرفته تا مسوولان، با نگاهی سهل گیرانه برای مردم عرضه کنند تا بتوانند تعداد بیشتری از مردم، به ویژه این نسل گریخته از دین را زیر چتر خدا و رسول و اخلاق دینی گرد هم آورند.

کد خبر 303719

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 16
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    27 5
    آقای جعفریان اگر با نواندیشان دینی اینقدر دشمنی نمیشد تا الان الگوهای دینداری ساده در جامعه هم داشتیم قبول دارید ؟
    • بی نام A1 ۰۶:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
      4 2
      ربطی به هم ندارد آن چه جناب جعفریان می گویند نو اندیشی در الگوی دین است نه التقاط یا تساهل و تسامح مخالف دین توجه داشته باشید که این کار در عین راهگشا بودن خیلی خطرناک هم هست یعنی باید مواظب التقاط الگوپذیری غیر دینی یا حلال شدن حرام خدا و حرام شدن حلال خدا بود پس بنابراین به دست دادن این حد فقط و فقط کار کارشناس دین است و جناب جعفریان هم در مقاله اش بر این نکته تاکید کرده است اما این که عالم دین در این غور کارشناسی کدام وجه را رها کند و کدام را به نفع تقویت شعائر دینی و حفظ اصول و مبانی اسلامی بگیرد این نکته ایی است که مغفول مانده است و باید به آن پرداخت به هر حال در هر حکم شرعی غیر قطعی چندین ابزار تبیین وجود دارد و خوب است عالم دین با توجه به این ابزارهای استتنتاج آن وجهی را بگیرد که به
  • آوین A1 ۱۷:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    28 2
    حضرت استاد! سلام و عرض ادب؛ شما با توجه به نگاه تاریخی و فقهی که دارید، اینگونه به موضوع پرداخته اید که خب منطقی است اما یک نکته بسیار مهم در دین گریزی قشر جوان جامعه متأسفانه عدم تطابق گفتار و رفتار بخش قابل توجهی از کسانی است که به لحاظ جایگاه اجتماعی و حقوقی و همچنین مناصبی که دارند، باید عامل به شریعت و آموزه های دین باشند در هر سطحی که عقلانی ست. برخی علمای دین و متولیان حوزه فرهنگ و بعضا قشر متشرع و دیندار جامعه عملکردی دارند که با بخشی از آموزه ها و اخلاق دینی چندان سازگار نیست و عده ای هم رفتار این افراد را به پای دین میگذارند و آنچه نباید بشود؛ میشود.
  • بی نام A1 ۱۸:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    27 4
    راهی جز شورای استفتا ندارد باید به این مهم برسیم که در امور جاری ملت و مسایل مکرر خلق الله یک رویه دینی پیشنهاد شود و این پیشنهاد چنان جامع و مانع باشد که عموم ملت به آن گرایش داشته باشند این مسایل مبتلا به مکرر می تواند همه مسایلی باشد که مردم مکررا باید آن را انجام داده و رعایت کنند مثلا یکی را می شناختم که ناخن مصنوعی کاشته بود در عین حال نماز می خواند موضوع نرسیدن آب به روی ناخن را برایش توضیح دادم گفت مقلد کسی است که این امر را جایز دانسته است هم خوشحال شدم هم متعجب یعنی تا بوده به ما گفته اند که حتی لاک ناخن درست نیست حالا کسی پیدا شده است گفته است که ناخن مصنوعی هم بلامانع است خوب که فکر کردم دیدم نظر آن مرجع درست تر بوده است زیرا خواسته است که کسی مثل این خانم واجب خدا را ترک نکند
  • بی نام IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    31 5
    من فقط متاسفم که دین اسلام را در حد حجاب پایین آوردیم و اسلام را از دین به مکتب فروکاستیم.
  • بی نام A1 ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    14 0
    منطقی و زیبا
  • امیر IR ۲۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    10 0
    حالا تشنمون شد اب بخوریم یا نخوریم
  • بی نام IR ۰۴:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    7 1
    در قرون وسطي افراطي گري كليسا سبب شده تا دين به طور كامل از دنياي مردم جدا شود كاري كه اينجا هم شد يعني افراطي گري آن هم نه به دليل دين گرايي بلكه بدليل روزي خوري هر كه بيشتر پايبند خرافات و حاشيه هاي دين شد بيشتر گليم خود را از جامعه بيرون كشيد
    • محمد IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
      0 4
      قیاسِ مع‌الفارغ می‌کنید؟
  • بی نام A1 ۰۶:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    6 0
    جناب استاد! یک پیشنهاد موثر می تواند تعیین حیطه و حدود مسایل مبتلابه اشخاص به صورت فردی و اجتماعی باشد یک تفسیم بندی دیگر مسایل مبنایی و مسایل عادی باشد چیزی مثل حقوق که تقسیم بندی شده است یک تقسیم بندی دیگر می تواند مسایل نظام اسلامی در سطح کلان و خرد باشد هر چه هست نباید همه نظام به یک تار موی یک دخترک بازیگوش وصل شود در عین حال هنوز که هنوز است تکلیف خیلی از مسایل در سطح کلان مثل مسایل اقتصادی و سیاسی معلوم نشده باشد شما ببیند چه وضعی در مسایل مربوط به مثلا بهره بانکی داریم یا در بحث مالیات و خمس خیلی ها سووال می پرسند اگر مملکت اسلامی است باید مالیات را به جای خمس لحاظ کنند اگر نه یکیش کنند مسئله دیات و حقوق انسانی و فردی حتی حق همه مخلوقات از جمله نباتات و حیوانات از جمله مباحثی است که
    • سعید HU ۰۴:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۰
      0 0
      من اگر رئیس جمهور شم منشور حقوق نباتات ارائه مجلس می کنم. همچنین، به شدت به اصلاح نباتات پایبندم و اون رو جزو گفتمان انقلاب زراعتی می دانم.
  • بی نام A1 ۰۶:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    8 0
    که باید واکاوی و بررسی شود متاسفانه حوزه در این زمینه جا مانده است و امروز با انبوهی از مسایل مبتلا به مواجه ایم که بی پاسخ مانده است برای جبران هم به اهرم قانون بسنده کرده ایم حالی که باید حوزه به صورت تخصصی ورود پیدا می کرد و با توجه به ضروریات نظام کار می کرد تربیت مبلغ جای خود ولی وقتی مبلغ جواب برای هزاران مجهول ندارد چه کند به هر حال به قول جناب قرائتی باید خاک حوزه عوض شود تا این مسایل حل شود باید یک بار دیگر به قرآن برگردیم و بدانیم چه طور مسایل استنتاج کنیم باید دست حوزه باز باشد و از این همه تصدی گری حاکمیتی رها شود باید عالم دین به خاطر فتوایی مخالف رای دیگران مواخذه نشود باید نظام ترمی واحدی در حوزه تبدیل به سیستم دیگری در جهت تبیین مستندات احکام شود باید ...
  • fبی نام IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    0 0
    احسنت جانا سخن از زبان ما می گویی ! خوشم اومد
  • سید A1 ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
    3 0
    سلام کلینی رحمه الله با اسناد خود از حضرت امام صادق علیه سلام نقل کرده است , هرگاه که عالمی را دوست دار دنیا یافتید , او را نسبت به دینتان متهم کنید , زیرا که دوستدار هر چیز بر محور محبوب خود میگردد . اصول کافی ج 1 ص 46 به نقل از ص 197 کتاب کیمیای هستی , زندگی نامه ایت الله نجومی ( ره ) .همانطور که خود استاد نیز اشاره کردند یکی از دلایل گریز مردم از دین , عدم مطابقت حرف و عمل اقایان است.
  • بی نام A1 ۰۸:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۶
    1 0
    یک عده کاملا مغرضانه دارند با طالبانیسم مردم رو از دین فراری میدن شک نکنید
  • بی نام IR ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۶
    1 0
    سلام آقای دکتر جعفریان صحبت بسیار خوبی مطرح کردید اما به نظرم علاوه بر ارایه ی یک نسخه ی سهل گیرانه از برداشت سنتی از دین ،لازم است اجازه داده شود اندیشه های قرآن شناسان و اسلام شناسان نواندیشی مثل نصر حامد ابوزید ویا محمد ارکون مطرح شود چرا که هر چند این محققین از شریعت انتقادجدی کردند،هدفی جز حفظ ایمان در عصری که حتی در وجود خدا تردید می شود نداشتند.این اندیشه ها به حفظ گوهر ها و ستون های اصلی دین در عصر حاضر کمک می کند.

آخرین اخبار