به گزارش خبرآنلاین، «کیخسرو: آرمانشاه ایرانیـان» پژوهشی است پیرامون شخصیت و خویشکاری کیخسرو از روزگاران اساطیری تا دوران متأخر. کیخسرو، محبوب ترین شاه ایران، چهرهای متمایز نسبت به سایر فرمانروایان این سرزمین دارد، تا جایی که میتوان او را «شاهِ آرمانیِ ایرانیان» نامید.
در کتاب دینی زرتشتیان ـ اوستا ـ با تکریم و احترام از او یاد شده، آمده است که به یاری ایزدان به خونخواهی پدرش ـ سیاوش ـ و اغریرث دلیر، افراسیاب تورانی را میکشد و بتکده کنار دریاچه چیچست (دریاچه اورمیه) را ویران میسازد. در متون پهلوی، کیخسرو شخصیتی برجسته دارد و فضایل بسیاری را به او نسبت میدهند.
بر اساس این روایات، او از جاودانانی است که در رستاخیز به یاری سوشیانس ـ موعود زرتشتیان ـ بر میخیزد. در منابع تاریخی دوره اسلامی نیز وقایع زندگی کیخسرو اغلب با طول و تفصیل زیاد آمده، او را پادشاهی محبوب و قابل احترام و گاه حتی از قول ایرانیان، در زمره پیامبران دانستهاند. در حماسه ملی ایران نیز حجم چشمگیری از ابیات منظومه به بیان سرگذشت کیخسرو اختصاص دارد و این نشاندهنده اهمیت شخصیت او در ذهن شاعر پرآوازة طوس است.
در شاهنامه، کیخسرو به صورت برترین شاه نمایانده شده است. شاهی که علاوه بر بهرهمندی از فره کیانی، از ویژگیهای پهلوانی نیز برخوردار است. جالب آنکه چهره تابناک کیخسرو را هم در عرفان اسلامی و فلسفة اشراق مییابیم و هم در فرهنگ عامه و افسانههای بسیاری که در بین مردم مناطق مختلف ایران رواج دارد.
کیخسرو در اساطیر و حماسهها و در متونی چون شاهنامه فردوسی و از همه مهمتر در اندیشه و تفکر اشراقی، جایگاهی والا دارد. کیخسرو فرزند سیاوش و فرنگیس و نوه کیکاووس و افراسیاب است و پس از مرگ دردناک پدرش به دستور افراسیاب، انتقام پدر را از پدربزرگ خود میگیرد.
کتاب در هفت بخش به معرفی و تحلیل شخصیت کیخسرو پرداخته است: «کیخسرو در متون اساطیری، کیخسرو در متون تاریخی دوره اسلامی، کیخسرو در حماسه ملی، جایگاه کیخسرو در فلسفه اشراق و متون عرفانی، افسانه جم، کیخسرو در باورهای عامیانه، همانندیهای کیخسرو در اسطوره، تاریخ و ادبیات ملل»
نویسنده در موخره کتاب به طور کلی و خلاصه به نتایج تحقیق خود و بررسی تفکرات بزرگانی چون شیخ اشراق درباره شخصیت کیخسرو میپردازد. معرفی و توضیح برخی واژهها و نامها در کتاب و همچنین نقد و بررسی دیگر منابع موجود - چه تاریخی و چه معاصر - پیوستهای این کتاب است.
بنابراین گزارش، شاه آرمانی در منظر ایرانیان باستان، شهریار دینیار بود. یعنی کسی که جامع مقام دین و دولت است. چنین فردی، برخوردار از فرّ ایزدی، پیرو خرد و هماهنگ با کیش اهورامزداست؛ با هر آنچه بدی و پلیدی است میجنگد و دوستار هر آن چیزی است که فضیلت نامیده میشود؛ پاک و درستپیمان، عادل، دلیر و نیرومند است. چنین شاهی مایه برکت برای مردم و کشور خویش است. ریزش باران و فراخی نعمت و آبادی کشور همه به وجود دینیار و عدالتورز او وابسته است.
مهر قسمتی از این کتاب را اینگونه منتشر کرده است:
«میگویند روزی یک نفر شکارچی برای شکار به کوه دنا میرود و گذارش به در غاری میافتد میبینید که یک اسب خیلی بزرگ آنجاست و دو تا بوته علف هم هست که وقتی اسب این یکی را میخورد آن یکی بوته بزرگ میشود؛ وقتی آن یکی را میخورد این یکی بزرگ میشود. علاوه بر آن یک چشمه آن دید و یک نفر را هم دید که آنجا خوابیده و قدش یازده گز است. شکارچی به داخل غار میرود. آن مرد دراز سرش را بلند میکند و میگوید: «چه کاره هستی؟»
شکارچی جواب میدهد: «شکارچی هستم.» میپرسد: «آن چیست که در دستت داری؟» شکارچی میگوید: «این تفنگ است و با آن شکار میزنم.» او میگوید: «یک تیر به کف دست من بزن ببینم.» شکارچی میگوید: «نه، دستت را سوراخ میکند.» آن مرد میگوید: «نترس بزن!» شکارچی با تیر به کف دست او میزند. مرد تیر را میگیرد و میگوید: «همین بود...!؟» آن وقت خودش تیری در چله کمان میگذارد و به سنگی میزند.
تیر هفدهگز در سنگ فرو میرود. آن وقت از شکارچی میپرسد: «چه در جیب داری؟» شکارچی میگوید: «کمی گندم بوداده دارم.» آن مرد را میگیرد. آن وقت گندمی از جیب خودش در میآورد و میگوید: «ببین گندم این است!» شکارچی میبیند گندمی است به اندازه یک لوبیا و آن وقت یک دانه از آن گندمها را به شکارچی میدهد و میگوید: «هر وقت که گندم به اندازه یک شاهدانه بشود دنیا هم آخر میشود و بدان که من کیخسرو هستم!» شکارچی همین که از غار بیرون میآید تخته سنگ خیلی بزرگی جلو در غار میافتد و اثری از غار دیده نمیشود. مردم عقیده دارند هر وقت امام زمان(عج) ظهور کرد کیخسرو هم در رکاب ایشان شمشیر میزند...»
این کتاب با 242 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 9 هزار تومان منتشر شده است.
6060
نظر شما