اکنون همه نگاهها به ژنو خیره است تا مذاکرات ایران و گروه 1+5 چشم اندازی تازه از روابط ایران با جامعه جهانی را ایجاد کند.
نقطه قوت مذاکرات ژنو، توافق فراگیر برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز برای پرونده هسته ای ایران است. همه دلایلی که تهران را برای مذاکرات نتیجهبخش ترغیب کرده به همان میزان، طرفهای غربی را نیز به صرافت انداخته است. مهمتر اینکه پرونده هستهای اگر ویترین گفتوگوها و چانه زنیهای جاری است ولی جنبههای دیگر اعم از مسایل منطقهای و جهانی به عنوان متغیرهای اصلی و تأثیر گذار در این میان عمل می کنند.
تهران با ارادهای روشن خواستار حل و فصل مشکلات خود با جامعه جهانی است و در ازای پاسخ به برخی خواستها نتایج ملموس و تا حدودی فوری را خواستار است. جناح غربی گروه 1+5 نیز به نتایج فوری می اندیشد در حالیکه لازم است مطالبات خود را همراه با پیشنهاد هایی کند که نتیجهای قابل قبول از سوی تهران به همراه داشته باشد.
برخی اخبار غیر رسمی حکایت از خواستهایی دارد که تهران باید متعهد به انجام آن شود: توقف غنیسازی 20 درصد؛ تبدیل اورانیوم های غنی شده به سوخت هستهای؛ کاهش تولید سانتریفیوژهای و کاهش فعالیت غنیسازی بین 5/3 تا 5 درصد؛ کند کردن فعالیتها در اراک و عدم استفاده از سانتریفیوژهای IR_2 .
پیشنهادهای تشویقی غرب و به ویژه امریکا در ازای خواست های خود لغو محدود و برگشت پذیر برخی محدودیت ها و تحریمها علیه تهران خواهد بود که محورآنها مربوط است به آزاد سازی برخی دارائیهای مسدود شده ایران ، لغو محدودیتهای صادراتی محصولات پتروشیمی ؛ ماشین آلات ؛ موتورهای سنگین و فلزات گرانبها.
هنوز اخبار روشنی در باره لغو و یا چگونگی کاهش محدودیتها درباره فعالیتهای بانکی ایران مننتشر نشده است.
در شمار محدود پیشنهادهای گروه غربی به تهران قید زمان ششماهه برای ارزیابی نتایج موافقتها شمشیر دولبهای است که از یکسو به راستی آزمایی و نتیجه گام به گام طرفین در انجام تعهداتشان مربوط است و از سوی دیگر به مثابه تهدید دائمی است که هر لحظه و در پی هر اتفاق غیر منتظره میتواند توافقات ژنو را با بن بست روبرو کرده و طرفین را به نقطه صفر بازگرداند.
تا لحظه نگارش این سطور هنوز هیچ خبری دال بر قبول یا رد پیشنهادهای احتمالی منتشر نشده و شاید دستیابی به توافق قابل قبول برای طرفین به زمان بیشتری از سوی پایتختهای مذاکره کنندگان احتیاج باشد ولی آنچه در این میان قابل توجه است جنبه های مترتب با این مهم است؛ اینکه آیا اخبار منتشر شده تنها شامل گمانهزنیهای محافل سیاسی و رسانهای است؟ آیا پیشنهادهای طرفین با نگاه به الزامهای آنان برای انجام گفتوگوهای نتیجه بخش است؟ مذاکره کنندگان چه راهکاری را برای پرهیز از شائبه مطالبات یکسویه انتخاب میکنند؟ تهران تا چه سطح از همکاری را با اندازه سنجی از پیشنهادهای گروه غربی خواهد پذیرفت؟ و سرانجام اینکه طرفها در پایان مذاکره چه اندازه خواهند توانست که بگویند در خدمت به منافع ملی و عمومی عمل کردهاند؟
گروه 1+5 و ایران استعداد و اراده خود را برای انجام مذاکرات موفق به نمایش گذاشتهاند . این اراده ناشی از انگیزههایی است که سبب شده هریک از منظر منافع خود در آن حضور یافته و به نتیجه بخش بودن آن امیدوار شوند. ولی آنچه دیپلماسی را سخت و هنرمندانه میکند آشتی دادن منافع متعارض در وضع بینظم است. آشتی میان منافع متعارض با قدمت طولانی زمان بیشتری میطلبد. از اینرو نباید انتظار نتایج فوری را از مذاکراتی داشت که به نظر هنوز با اما و اگرهای بسیار روبروست.
این مطلب، امروز در روزنامه اعتماد، منتشر شده است.
نظر شما