همه فکر میکنند مذاکرات ایران با غرب بر سر مسایل هستهای است. اما اینطور نیست. این اختلافات مربوط به دوران کودکی ایران و غرب است که غرب از ایران به دل گرفته و حالا دارد تلافی میکند. غرب برای اولین و آخرینبار در این گفتوگوی صریح و صمیمانه پرده از این مسایل برمیدارد.
غرب: حالا که ایران نصف جهان را در اختیار دارد، چرا نمیگذارد نصف دیگر جهان در دست غرب باشد؟
ظریف: ما نصف جهان را در اختیار داریم؟ تا دیروز میگفتید خاورمیانه در اختیار ماست، حالا شد نصف جهان؟
غرب در این لحظه چند عکس هوایی میگذارد روی میز و میگوید: ایناهاش. پس این چی؟ (و در حالی که عکسهای اصفهان را به ظریف نشان میدهد ادامه میدهد) دیدی ظریفجان. ما طبق اسناد میدانیم که از صدها سال پیش شما اصفهان را غنیسازی کردهاید. منتها هنوز نفهمیدیم اصفهان را غنیسازی کردید و تبدیل به نصف جهان کردید، یا نصف جهان را فشردهسازی کردید و با آب سخت شستهاید و توی اصفهان جا دادید.
در اینجا خانم اشتون ابراز میکند: ظریفجان، این را نمیتوانید کتمان کنید. ما سند داریم چراکه فرمول شیمیایی اصفهان درواقع شهری برگشتناپذیر است و اگر ازش بروی بیرون رفتی و بخواهی برگردی بهش، باید انرژی زیادی صرف کنی که هدایت این انرژی زیاد برای آدم داستان میشود طوری که وقتی آدم برمیگردد به اصفهان اینقدر خوشش میآید که رسما از خوشی میترکد و این ترکاندن امنیت منطقه را بهخطر میاندازد.
ظریف: واو. بگذارید من گزارش این جلسه را در فیسبوکم بنویسم، الان میام.
غرب: کجا؟ موضوع دیگری که باید ایران پاسخگو باشد این است که ایران هنر را آزاد کند.
ظریف: هنر؟ هنر دیگه کیه؟
غرب: هنر، «آرت». جهان از شما گله داره ظریف جان. سالهاست هنر را انحصاری در چنگ خود دارید. اینکه نمیشود.
ظریف: چی میگی؟
غرب: بله. هنر در جهان هی درجا میزند. بعد شما هنر را نزد ایرانیان نگه میدارید و بس. این رسمش نیست. بگذارید ما هم پیشرفت کنیم.
ظریف: دیگه چی؟ دیگه چی ذهنتان را درگیر کرده؟
غرب: مساله حقوقبشر هم هست.
ظریف: خب؟ باز هم میخواهید الکی گیر حقوقبشری بدهید؟ بیخیال. اگر راست میگویی یک سوزن به خودتان بزنید اول.
غرب: نهنه. گیر چیست عزیز من. ما میگوییم ایران منشور حقوقبشر کوروش کبیر را با جهان در میان بگذارد.
ظریف: یعنی چی؟
غرب: همین دیگر. ما نیاز به قوانین این منشور داریم تا اصلا بتوانیم به مفهوم حقوقبشر پی ببریم. ما را کمک کنید.
ظریف: خب. واقعا حرف حسابتان چیست؟
غرب: ببین ظریفجان، ما خیلی تحقیقات و جاسوسیجات کردیم و دیدیم اینطور که ایرانیها میگویند شما آنقدر جلو هستید که اصلا هیچکس دیگر در دنیا را قبول ندارید. ما شک کردیم که نکند واقعا خبری است و ما بیخبر ماندهایم. برای همین همه این تحریمها و بیانیههای ضدایرانی فقط از حرص غرب به ایران بوده. بیا دیگر دوست شویم.
ظریف: خب حالا از من چه میخواهی؟
غرب: هیچی. فقط بگو چرا معتقدید همهچی را خارجیها از ایران دزدیدهاند؟
ظریف: خب این نکته خیلی ظریفی است. میدانی غربجان، خب همه ما که اینطوری نیستیم. ولی خب وقتی دورهم جمع میشویم یا توی میهمانی مینشینیم یا سوار اتوبوس هستیم یا توی فیسبوک میرویم، یکطور بامزه این حرفها را که تو میزنی میگوییم، ولی تو بمیری، ما اصلا اینطوری نیستیم. خیلی هم معقول و معمولی هستیم و خودمان را مرکز دنیا نمیدانیم. هههه... شوخی کردم.
6060
نظر شما