بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
شما در گزارش خود از سازمان تامیناجتماعی اعلام کردید وضعیت بهگونهای بود که درآمدها کفاف هزینهها را نمیداده است. در این شرایط پاداشهای میلیونی و بذلوبخششها و کارتهای هدیه چه توجیهی داشته است؟
هزارانمیلیاردتومان مدیرانمان «آورده» برای سازمان داشتهاند و کل جمع پاداشها دومیلیاردتومان هم نمیشود. پرداخت پاداش و مزایای انگیزشی به مدیران مطابق قانون هیاتمدیره و هیاتامنا انجام شده است. مدیرکل روابطعمومی سازمان که منصوب آقای نوربخش، مدیرعامل فعلی سازمان تامیناجتماعی است اطلاعیه صادر کرد و گفت همه این پاداشها و مبالغی که به مدیران داده شده منطبق با قانون بوده است.
مبنای قانونی پرداختهایتان چه بود؟
درآمد سازمان ماهانه بین هزارو800 تا دوهزارمیلیاردتومان بهعنوان حق بیمه کارگر و کارفرماست که از کارخانهها و موسسات مربوطه با پیگیری کارمندان سازمان دریافت میشود در ماه هم هزارو800میلیاردتومان هزینه داریم که باید بهعنوان حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران بهاضافه هزینههای درمان و دارو و بیمارستانها و... پرداخت شود. مدیران ما اگر با صاحبان کارخانهها و صنایع زدوبند کنند و چندماه هم این حق بیمه را دیر وصول کنند، میلیاردهاتومان به سازمان ضربه زدهاند که در زمانهای مختلف این زدوبندها احتمال دارد. ما در شرایط تحریم بودیم که خیلی از کارخانهها کارگرانشان را بیکار میکردند و سازمان باید علاوه بر هزینههای معمول، بیمه بیکاری کارگران را هم میپرداخت. ما پارامترهایی تعیین میکردیم که هر مدیری که موفقیت خوبی داشته باشد پاداش و کارانه انگیزشی داشته باشد مثلا اگر مدیری چهارمیلیون پاداش گرفته حدود چهارمیلیاردتومان هم برای سازمان آورده داشته است.
ا
شما چطور با بابک زنجانی آشنا شدید؟
من اصلا ایشان را نمیشناختم و شرکتش را هم نمیشناختم. یکی از دوستان به نام آقای کاظمی که نیروی ارزشی بسیار مورد اعتمادی است که با ایشان دوست است تماس گرفت و ایشان را معرفی کرد و گفت که چون ایشان مدیرعامل «هلدینگ سورینت» است و خارج کشور چند بانک و موسسه دارد و در خطر تحریم اتحادیه اروپا و آمریکا واقع شده و نمیتواند در خارج کشور فعالیت اقتصادی داشته باشد میخواهد اموالش را به داخل کشور منتقل کند و قصد دارد تعدادی از شرکتهای شما را خریداری کند و از موسسات دیگر هم در حال خریداری است و ما هم چون براساس ماده 20 قانون برنامه پنجم توسعه، سازمان مکلف شده بود از بنگاهداری خارج شده و به سهامداری روی آورد و تصویب شده بود که یکسری شرکتها را بفروشیم، استقبال کردیم اما گفتیم که شرکتهای ما بورسی است و کارشناس بورس قیمت را تایید کند و در مزایده اگر کسی اضافه بر مبلغ نخرید خود بورس بهنام او میکند که آمدند و دو جلسه مذاکره و تفاهمنامه داشتیم. آقای بابک زنجانی و تعدادی از اعضای هیاتمدیره آنها آمدند سازمان تامیناجتماعی و درخواست خرید تعدادی از شرکتهای ما را برابر چهارمیلیاردیورو مطرح کردند. ما از طریق «شستا» و معاونت اقتصادی فهرست شرکتها را تدارک دیدیم، (من که تخصص تعیین قیمت آنها را ندارم) هیات کارشناسی مربوطه دعوت میشوند و آنها اعلام میکنند که این میشود قیمت کف شرکتی که میخواهیم بفروشیم. بر اساس نظر کارشناسان رسمی دادگستری و رویه سازمان انجام و اعلام شد، تفاهمنامه بر این مبنا بود که ما آمادگی داریم که با رعایت آییننامه معاملات سازمان به هلدینگ سورینت بفروشیم، تفاهمنامه به معنای آمادگی فروش است بانک مسکن بعدا به ما اعلام کرد که این مبلغ به حساب ما در مالزی بهصورت «ین» واریز شده. آقای زنجانی گفت که شما به ما پنج چک ضمانت بدهید که سازمان موظف باشد مابهازای آن را به ما بدهد که این در معاملات مرسوم است، چکها قابل وصول نیست ما روی چک ریالی بانک مسکن شعبه فردوسی مبلغ را به «ین» نوشتیم چون خودشان خواستند، اما بانک مسکن بعد به ما نامه نوشت که چون این شرکت در فهرست تحریم اتحادیه اروپا و آمریکاست این بانک و این پول هم شامل تحریم میشود و قابل تحویل به «ریال» نیست. ما در تفاهمنامه نوشته بودیم که اگر پول تحریم شد خود بابک زنجانی ضامن است و ما هیچ مسوولیتی نداریم، اگرچه از طریق بانک مرکزی هم تلاش کردیم که بتوانیم این ارز را بیاوریم داخل که نتیجه نداد.
یک حقوقدان نوشته بود که اصلا نباید بر اساس تفاهمنامه اقدام به فروش آنها میکردید و باید مزایدهای برگزار میکردید.
نفروختیم که، تفاهمنامه هیچ خلاف قانون نبود، پول به حساب ما واریز شد بعد قرار بود اگر پول تبدیل به ریال شد و توانستیم، آن را وارد حساب سازمان در داخل کشور کنیم و اگر ارزش آن با کف قیمت شرکتی که میخواهیم بفروشیم برابری کند آن را ببریم در بورس، اگر خریدار با قیمت بیشتری پیدا نشد آن را میدهیم به آقای زنجانی.
هیات تحقیقوتفحص با جعل معنوی در جلسه مجلس صراحتا گفت که واگذاری انجام شده و حق و حقوق کارگران رفته در جیب تامیناجتماعی. وزیر تعاون، کار و رفاهاجتماعی ضمن طرح این واگذاری دروغین میگوید که رقم اسمی 17هزارمیلیارد بوده اما ارزش واقعی 35هزارمیلیاردتومان بوده و سوءاستفادهای که شده بیش از 10برابر پرونده اختلاس سههزارمیلیاردی است. در حالی که در اول تیر 92 تفاهمنامه باطل شده بود و ما حتی یک چوب کبریت هم به بابک زنجانی نداده بودیم،
گزارش هیات تحقیقوتفحص رفته است به قوهقضاییه
گزارش که علیه ماست، علیه بابک زنجانی نیست، باید بلافاصله اموال آن فرد توقیف شود که به خارج منتقل نشود هیچیک از این کارها نشده است چرا؟ چون سوءنیت داشتند و میدانند که حرفشان دروغ است.
آنها چرا باید از بابک زنجانی شکایت کنند؟ میگویند این اگر هم اشکالی است از طرف تامیناجتماعی است که با قیمت پایین میخواسته شرکتها را واگذار کند، این اشکال فروشنده است نه خریدار، قاعدتا از شما باید شکایت کنند.
اجازه دهید، اگر سازمانی یا حتی یک فرد خصوصی در ازای مالی که از دست داده باشد چکی دریافت کند، بعد، برود ببیند که چک «بلامحل» است، بلافاصله میرود شکایت میکند اگر چنین واقعهای که اینها در بوق و کرنا کردهاند و موجب تشویش اذهان عمومی شدند خودشان اعتقاد داشتند که راست است، باید از بابک زنجانی فوری شکایت میکردند من علت گفتن دروغ بزرگ این تیم را هم به شما میگویم، علتش این بود که میخواستند سازمان تامیناجتماعی را تسخیر کنند، چون ما افرادی جانباز، فرزند شهید و از خانواده شهدا را آورده بودیم و اینها اعضای هیاتمدیره و معاونان سازمان بودند و منافع سازمان، خط قرمز آنها بود. اینها را کنار گذاشتند و سران حزب خاصی را بهجای آنها آوردند، هیاتمدیره را تسویه و همه آنها را عوض کردند افرادی که از اعضای حزب منحله مشارکت هستند، آوردهاند عضو هیاتمدیره سازمان گذاشتهاند.
این سران حزب خاص که میگویید یا اعضای حزب را میتوانید نام هم ببرید؟
مشخص هستند، افرادی که در فتنه 88 بازداشت شدند الان، سمت گرفتهاند. من که نباید مثل آنها اسم ببرم حتی رییس حزب مشارکت یک استان که در انتخابات مجلس ردصلاحیت شده الان عضو هیاتمدیره شده است. اگر فضا آرام بود که نمیشد نیروهای ارزشی، جانباز و خانواده شهدا را درو و اینها را جایگزین کرد. ولی با این فضاسازی به اهداف سیاسیشان رسیدند.
دیگر الان شما شاهد خواهید بود که کمکم عقبنشینی میکنند و حرفشان را پس میگیرند چون اگر نگیرند من حتما در اینباره طالب دادگاه علنی هستم و صحن علنی دادگاه را صحنه رسوایی آنها میکنم.
آقای محجوب در مصاحبه اخیر خود اشاره کردهاند که بهموجب اسناد و مدارک تحقیقوتفحص شما به یکی از شاکیان پرونده کهریزک آقای علی جوادیفر از جیب سازمان تامیناجتماعی 84میلیونتومان پرداخت کردهاید، چه ارتباطی بین پرداخت این پول با اعلام رضایت ایشان از شما در جریان دادگاه کهریزک است؟
وقتی دروغگفتن و اتهامزدن هزینهای نداشته باشد رفتار آقای محجوب طبیعی است. این موضوع نه در گزارش 84صفحهای هیات تحقیقوتفحص مجلس به آن اشاره شده نه تا بهحال هیچکس چنین ادعایی داشته است، این دروغ بزرگ هم مانند سایر دروغهایی است که منتشر شده، من فکر میکنم علت انتشار این مطلب کذب، تنها از سوی افرادی توجیه دارد که قصد مجازات آقای جوادیفر را دارند که چرا در این پرونده اینجانب را بیگناه دانسته و بهصورت کتبی و رسمی در دادگاه اعلام رضایت کرده است و صریحا بیان داشته که مدافعات من در جلسات دادگاه او را قانع کرده وگرنه وقایع ناگوار کهریزک و رفتار برخی ماموران خاطی، با من بهعنوان دادستان سابق تهران، هیچگونه ارتباطی نداشته است.
من از آقای محجوب میخواهم اگر سند و مدرکی در این رابطه دارند حتما منتشر کنند. لازم است آقای محجوب بدانند که اینجانب هیچگونه اطلاعی از اینکه آقای علی جوادیفر حدودا بعد از پنجمین جلسه دادگاه میخواهند رضایت بدهند نداشتم و صبح جمعه در حضور دونفر دیگر از قضات در منزل در حال تنظیم لایحه دفاعیه بودیم که ایشان با من تماس گرفتند و در حالیکه دونفر قاضی دیگر که حاضر بودند از این جریان مطلع شدند و آقای جوادیفر این مطلب را در چندین جلسه دیگر نیز شرح دادند. این بزرگوار فرمودند پنجشنبه که بر سر مزار فرزندشان رفته بودند از خدا خواستهاند که ایشان را در مسیری هدایت کند که به کسی ظلم نکنند و با شرح و بسطی که در این مقال جای بیان آن نیست توضیح دادند پنجشنبهشب در حالی که همسر مرحوم و فرزندشان را در خواب دیدهاند فرزندشان امیر جوادیفر از ایشان میخواهد که در این پرونده رضایت بدهند، ایشان بعد از تعریف کردن این خواب به من اطمینان دادند که از جانب خانواده جوادیفر، دیگر، هیچ صدمهای به من نخواهد رسید. هفته بعد از آن نیز با وجود تلاش وکیل ایشان آقای صالح نیکبخت که با من دشمنی دیرینهای دارد و برخی خانوادههای دیگر، آقای علی جوادیفر رضایت کتبی و رسمی خود را به دادگاه تقدیم کردند، بنابراین اینجانب رضایت خانواده جوادیفر را عطیهای الهی میدانم که نه از جانب من و نه از جانب آن بزرگوار این اقدام اعتقادی قابل تبدیل به مسایل مالی و مادی نیست، اگر آقای محجوب برای این دروغ؛ دلیل و مدرکی داشتند مطمئن باشید مثل سایر اسناد و مدارک داخلی سازمان تامیناجتماعی آن را در اختیار رسانههای داخلی و حتی رسانههای ضدانقلاب بیگانه قرار میدادند.
1717
نظر شما